چنانکه در برخی سالها رویت هلال شوال برای برخی از مراجع تقلید اثبات و از صداوسیما نیز اعلام میشود، اما به نظر برخی دیگر از مراجع این امر اثبات نمیشود. این اختلافها سبب شده است تا همواره مردم روزه دار از علت آن سوال کنند و در توجیه آن متحیر شوند، علاوه بر این اختلاف کشورهای اسلامی در این موضوع نیز گاه به حدی میرسد که به وحدت و اتحاد آنان آسیب میزند و پرسشها و شبهاتی را در پی میآورد. حجتالاسلام رضا مختاری، از محققان حوزه علمیه قم و گردآورنده میراث فقهی «رویت هلال» در گفتوگویی، مبانی اختلاف نظر مراجع در رویت هلال و نیز راه رسیدن به نظر واحد را بیان کرده است.
مردم از اختلاف در مسئله رویت هلال دچار حیرت شدهاند. خوب است در آغاز، اشارهای به این اختلافها داشته باشید.
بله همینطور است! امروز آنچه برای مردم مهم جلوه میکند، علت این اختلافهاست که مناسب است مردم نسبت به آن توجیه شوند. اکنون برخی کشورها اعلامهایشان نه تنها بر مبنای رویت نیست بلکه بر اساس یک سری حسابهای معقول هم انجام نمیشود، و بیاساس است. برای تشریح این مسئله ابتدا باید دانست مباحث اختلافی در مسئله رویت هلال متفاوت است که آن را میتوان در شش محور اصلی مسئله عدد، مسئله حکم حاکم، رویت هلال هنگام غروب آفتاب، پیش از زوال و پس از زوال، اتحاد آفاق، رویت با ابزار و محاسبات اهل نجوم مورد بررسی قرار داد که در هر عصری یکی از محورهای فوق، محل بحث بوده و رسالههای مختلفی درباره آن نوشته شده است. در زمان شیخ مفید و سید مرتضی بیشتر مسئله عدد مطرح بود که این بزرگان نظریه عدد را رد کردهاند.
در بحث نظریه عدد، عدهای معتقد بودند که ماه رمضان همواره سی روزه است و اصلا ناقص نیست. کاری به رویت ماه نداشتند. پس از این تاریخ در دورهای مثل دوره صفویه، مسئله حکم حاکم در رویت هلال مطرح شد که آیا حکم حاکم در رویت هلال هم معتبر است یا معتبر نیست که چندین رساله در این موضوع به نگارش در آمد. گاهی پیش از ظهر و یا بعد از ظهر، مثلا ساعت ۱۱ صبح یا ساعت ۳ بعد از ظهر به سبب ارتفاع زیاد، ماه دیده میشود، از اینرو بحث رویت هلال پیش از زوال و پس از زوال مطرح میشود. چند رساله در این باره نوشته شده که حکم رویت هلال پیش از زوال و پس از زوال را مشخص میکند و در تبیین آن به این معنا که آیا آن روز اول ماه است؟ فردایش اول ماه است؟ هیچ اعتباری ندارد؟ ترتیب اثر به این رویت داده شود یا خیر؟ بحثهای سنگین و مفصلی شده است.
اتحاد آفاق یکی دیگر از مباحث مورد اختلاف است که از حدود چهل سال پیش تا کنون که مرحوم آیت ﷲ خویی نظری بر خلاف نظر مشهور فقها در اینباره دادند، به جنجالی در میان علما تبدیل شد. هرچند پیش از آیت ﷲ خویی، فقهای دیگری این مسئله را مطرح کردند، مرحوم خویی قائل به اتحاد آفاق شدند به این معنا که اگر در گوشهای از کره زمین ماه دیده شد به شرط مشترک بودن در بخشی از شب، برای بقیه مناطق هم حجت است. فرض کنید بین ایران و چین پنج ساعت اختلاف افق است اکنون اگر در چین ماه دیده نشود، اما پنج ساعت بعد که هنگام غروب آفتاب ایران است، ماه در ایران دیده شود، مرحوم آیت ﷲ خویی معتقدند، چون ایران و چین در شب مشترکاند، همین که اول ماه در ایران ثابت شد، در چین هم ثابت میشود.
این نظریه در تألیفات شیخ طوسی و برخی فقهای پس از ایشان نیز مطرح شده، منتهی مشهور فقها این نظر را قبول نداشتند تا اینکه مرحوم آیتا… خویی از آن دفاع کرد و پس از ایشان و حتی در زمان ایشان، چندین رساله در نقد و رد این نظریه نوشته شد و برخی رسالهها را پیش ایشان نیز فرستادند که در مجموعه فقهی رویت هلال به آن اشاره شده است. البته این مسئله از مسائل مهم زمان ما نیز شده است که از آن به اشتراط اتحاد آفاق یا عدم اشتراط تعبیر میشود.
مشهور فقها مانند امام خمینی (ره)، آیت ﷲ گلپایگانی، رهبر معظم انقلاب، آیت ﷲ سیستانی، آیت ﷲ زنجانی و فقهای دیگر معتقدند اگر ماه در یک نقطهای دیده شد، در صورتی بر سایر مناطق حجت است که اگر مانعی مانند ابر و آلودگی هوا نبود، ماه در آن مناطق هم دیده شود. یعنی امکانیت رویت برایشان ملاک است. یکی از مسائلی که سبب اختلاف در اول ماه میشود همین قضیه است. رویت هلال با ابزاری مانند تلسکوپ و دوربین، فرع دیگری است که در سالهای اخیر پیدا شده و بسیار محل بحث و مناقشه است. در اینباره این سؤال مطرح میشود که آیا رویت هلال با ابزار مانند رویت هلال با چشم عادی معتبر است یا معتبر نیست. درباره این موضوع، تحقیقاتی انجام شده که در جلد اول و پنجم اثر فقهی «رویت هلال» نظر مشهور فقها را درباره آن آوردهایم. مشهور فقها نظرشان این است که هلال ماه باید با چشم عادی رویت شود نه با تلسکوپ و دوربین. عدهای از فقها مانند آیت ﷲ بهجت (ره)، آیت ﷲ فاضل (ره) و اکنون رهبر معظم انقلاب قائلند که رویت با ابزار مانند رویت بدون ابزار است. مسئله دیگری که از قدیم مطرح بوده و اکنون بیشتر درباره آن پژوهش شده، میزان اعتبار محاسبات اهل نجوم در مسئله رویت هلال است به این معنا که اگر منجمان، فلکیون و هیویون بگویند که در فلان روز ماه قابل رؤیت نیست، یا هست این گفته را بپذیریم یا نپذیریم.
چه رسالههایی در نقد و یا رد نظریه اتحاد آفاق آیت ﷲ خویی به نگارش درآمد؟
علامه تهرانی رسالهای شامل چندین نامه در نقد نظریه اتحاد آفاق به آیت ﷲ خویی نوشتهاند و آیت ﷲ قدیری نیز رسالهای در نقد آن دارند. آیت ﷲ هاشمی شاهرودی، رئیس سابق قوه قضائیه رسالهای در تأیید نظریه اتحاد آفاق نگاشته است و برخی از فقها مانند مرحوم مروج صاحب شرح کفایه و مکاسب و مرحوم ابطحی رسالهای در رد آن نوشتهاند.
آیا همایشها و سمینارهایی برای شرح اختلافهای پیش رو و برطرف کردن آنها در ایران و سایر کشورهای اسلامی برگزار شده است؟
به سبب اهمیت این موضوع، در کشورهای ایران و سایر کشورهای اسلامی، پیش و پس از انقلاب، سمینارهایی برگزار شده که از آن جمله میتوان به دو گردهمایی تخصصی رؤیت هلال به اهتمام مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در تهران در سال ۱۳۸۱ و همچنین در سال ۱۳۸۳ با هدف بررسی علمی و فقهی راههای ثبوت حلول ماههای قمری، تدوین تقویم هجری هماهنگ برای همه کشورهای اسلامی و راهکارهای علمی کاهش اختلاف میان آراء فقیهان و منجمان در رؤیت هلال برگزار شد، اشاره کرد که طی آن از متخصصان اهل فن ایرانی و غیر ایرانی دعوت شد و درباره این موضوع به بحث و بررسی پرداختند. پیش از انقلاب هم یک سمینار مهم در ترکیه برگزار شد. سال گذشته با شرکت صاحبنظران اهل فن، جلسهای با موضوع حساب و رویت هلال در بیروت برپا و دو سه ماه پیش نیز، جلسهای در ابوظبی در این راستا برگزار شد.
مهمترین علت اختلاف میان کشورهای اسلامی در بحث رویت هلال ماه و شروع ماههای قمری چیست؟
مهمترین مسئله در رویت هلال و شروع ماههای قمری میان جهان تشیع و تسنن را میتوان در چند علت جستوجو کرد که در مقدمه جلد اول کتاب «رویت هلال» به آنها اشاره شده است. بخشی از اختلافهای پیش آمده در بین کشورهای اسلامی مباحث سیاسی است. کشوری مقید میشود که هر وقت عربستان اول ماه را اعلام کرد، آن هم اعلام کند و کاری به جای دیگر ندارد. البته معیارهای عربستان هم همیشه درست نیست که در مقدمه جلد اول از قول یکی از کارشناسان نجوم و در مقالهای که اخیرا در کشور مالزی منتشر کرده، آمده است: در سالهای ۱۴۱۰، ۱۱ و ۱۲ در چهارده مورد در عربستان، اول ماه اعلام شده که در این چهارده مورد هنوز مقارنهای صورت نگرفته بوده است. در کشور لیبی هم در بحث اعلام رویت هلال فراوان اشتباه میشود، چرا که مبنایشان رویت نیست، بلکه محاسباتی اشتباه است. بنا بر این یکی از عوامل وقوع اختلاف در اول ماه، اعلامهای غیر علمی و غیرفنی برخی از کشورها مانند عربستان سعودی و لیبی است. پیروی چشم و گوش بسته برخی کشورها از کشورهای دیگر و حتی خود کشورهای اسلامی در بحث اول ماه که مورد اختلاف علمای اهل سنت با قضات و دولتها هم شده است، از دیگر موارد وقوع اختلاف در اینباره است. پرفسور یوسف مروه ساکن کانادا، درباره مبنای رویت هلال در کشور عربستان نوشته بود که در آن توضیح میدهد «تقویم امالقرایی که عربستان سعودی بر اساس آن اول ماه را اعلام میکند، براساس ضوابط علمی صحیحی استوار نیست و موارد بسیار زیادی اتفاق افتاده که اصلا رویت هلال ممکن نبوده و اول ماه اعلام شده است». استاد خاتم ممدوح ابوزید هم از کشور اردن در ۲۳ ماه رمضان ۱۴۱۸ به شورای افتای ریاض اعتراض کرد که ۲۴ ساعت پیش از تولد هلال، اول ماه شوال را اعلام کردهاند!
اما منشأ اختلاف در بین شیعه به اختلاف فتوا و گاهی اوقات به اختلاف موضوعی برمیگردد. یکی از مواردی که منشأ اختلاف شده، حجت بودن بینه در رویت هلال است. یعنی اینکه آیا همین که دو نفر عادل بگویند ماه را دیدهایم کافی است یا اینکه اگر ماه در یک کشور هفتاد میلیونی مانند ایران، قابل رؤیت باشد، ده هزار نفر استهلال کنند، حداقل دویست نفر باید ماه را ببینند نه دو نفر و ده نفر! مبنای این مسئله آن است که نمیشود در کشور پهناوری مانند ایران به حرف دو نفر اطمینان کنیم، از طرفی پانزده درصد افراد اقدام کننده برای رویت هلال دچار توهم رویت (خطای دید) میشوند. از اینرو فقهای دقیقالنظر معتقدند بینه در رویت هلال حجت نیست و اگر هوا صاف باشد و عده زیادی هم به امر استهلال بپردازند، به نظر دو نفر نمیتوان استناد کرد. البته برخی از علما هم بینه را حجت شرعی میدانند و معتقدند اگر دو نفر عادل و ظاهرالصلاح، رویت هلال ماه را اعلام کنند، باید حرف آنان را پذیرفت.
یکی دیگر از موارد اختلافی، نظر مرحوم خویی و دیگران درباره اتحاد آفاق است. از دیگر موارد اختلافی، چشم مسلح است که مشهور فقها میگویند اگر هلال ماه با چشم مسلح دیده شد کافی نیست و فقهای دیگر آن را کافی میدانند. اختلاف دیگر قول فلکیون است که عدهای از فقها بر این باورند اگر همه منجمین بر قابل رویت نبودن ماه در روزی اتفاق نظر داشتند، چنانچه صد نفر هم ادعای رویت کردند، پذیرفته نخواهد شد.
آیا کتاب «رویت هلال» تنها برای پاسخگویی به این اختلافها و توجیه مردم در باره تقلیدی نبودن استهلال، تدوین شده است؟
کتاب «رؤیت هلال» برای این نوشته شده که منابع در اختیار افراد جویای تحقیق، باشد. چرا که اگر پژوهش بیشتر شود هشتاد درصد اختلافها برطرف خواهد شد.
در مقایسه بین فقهای شیعه و فقهای اهل سنت، تحقیقات کدام یک درباره بحث رویت هلال از عمق بیشتری برخوردار است؟
فقهای شیعه در بحث رویت هلال ماه بیش از فقهای اهل سنت کار کردهاند، از اینرو منابع بیشتری از این فقها در دسترس است. بحث رویت هلال در فقه اهل سنت بسیار رقیق و نحیف است. احادیثی که از شیعه جمعآوری و در این کتاب ذکر شده، بیش از دویست حدیث میشود، اما احادیث اهل سنت به سی تا هم نمیرسد. تفاوت دیگر این نظریهها آن است که بحثهای فقهای اهل تسنن بسیار سطحی و بحثهای فقهای شیعه بسیار عمیق است.
آیا از سوی علمای گذشته هم برای حل این اختلافها، تلاشهایی شده است؟
تا کنون تلاشها و کوششهای فردی و جمعی در ایران و غیر آن برای رفع مشکل اختلافها و دودستگیها در حلول ماههای قمری و آثار ناشی از سوی عالمان شیعه و غیرشیعه برای رفع این مشکل صورت پذیرفته است؛ اما این فعالیتها ثمره چندانی نداشته و مشکل همچنان پابرجاست.
امام موسی صدر، عالم بیدار دوراندیش و مصلح زمانشناس با عالمان مسلمان در این باره گفتگو و مکاتبه میکرد از جمله در نامهای به شیخ حسن خالد مفتی لبنان به تاریخ دوم خرداد سال ۴۸ مینویسد «در این روزهای دشواری که امت اسلامی در نگرانی و اضطراب به سر میبرد و حال و آینده همه منطقه در معرض تندبادی ویرانگر قرار گرفته است، بیش از هر وقت دیگری ضرورت وحدتی فراگیر و عمیق احساس میشود…»؛ که در ادامه این نامه ریشهدار کردن وحدت اسلامی را از دو راه وحدت فقهی و کوششهای جمعی برمیشمرد. از جمله تلاشهای فردی عالمان اهل سنت نوشتن کتابها، رسالهها و مقالههایی در زمینه رویت هلال است که به دانشمند مغربی حافظ غماری، ابوالفیض احمدبن صدیق که تمایلات عارفانه و صوفیانه داشته و ضد وهابیت و در رد ابن تیمیه کتاب نوشته است و از جمله آثار او «فتح الملک العلی بصحة حدیث» کتابی درباره رویت هلال تألیف کرده با نام «الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم و الفطار» که سالها پیش در مصر و سپس در اردن به چاپ رسیده است. وی در این کتاب تمام توان خود را به کار برده است تا رفع اختلاف در آغاز ماههای قمری، عدم اشتراط آفاق را اثبات کند. نیز قول هیوی و منجم را با شرایطی پذیرفته است. دکتر یوسف مروه در ماه رمضان ۱۳۸۷، طی نامهای خطاب به آیت ﷲ سیدمحسن حکیم در نجف، امام موسی صدر در صور لبنان، شیخ حسن مأمون شیخ دانشگاه الازهر در قاهره و شیخ حسن خالد مفتی لبنان برای حل این مشکل پیشنهادی ارائه داد و خواستار اعتماد بیشتر به دستاوردهای علمی جدید شد؛ اما از این پیشنهاد هم نتیجهای عاید نشد.
محمد طنطاوی، شیخ الازهر و مفتی سابق مصر در سال ۱۹۹۳ میلادی گفته است: به مسئولان دولت سعودی نامهای نوشتم و در آن پیشنهاد کردم که در مکه مکرمه یا در مدینه منوره، زیر نظر عالمان دین و متخصصان فلک و نجوم رصدخانهای تأسیس شود و سخن این رصدخانه در باب تعیین تکلیف اول و آخر ماههای قمری به ویژه ماه رمضان سخن نهایی و فصل الخطاب باشد. دکتر محمد عبداللطیف صالح فرفور در دمشق نیز به سال ۱۴۰۵، به منظور ارائه به کنگره سال ۱۴۰۶ مجمع الفقه السلامی در جده، رساله مبسوطی نوشت به نام «بلغة المطالع فی بیان الحساب و المطالع». وی در این رساله به دو موضوع اختلاف و اتحاد آفاق و اعتماد به قول فلکی پرداخته است. نویسنده کره زمین را به سه منطقه تقسیم کرده و رؤیت در هر نقطه از این سه منطقه را فقط برای همان منطقه کافی میداند نه دو منطقه دیگر. همچنین قول فکری را برای اثبات رؤیت معتبر دانسته است. افزون بر تلاشهای فردی، کوششهای جمعی نیز در نیم سده اخیر در این زمینه صورت گرفته است که از جمله میتوان به برگزاری گردهماییها و کنگرههای «مؤتمر العلماء المسلمین» به سال ۱۹۶۹ در مالزی، «مؤتمر تحدید اوائل الشهور القمریة» به سال ۱۳۹۸ در اسلامبول، کنگرهای توسط وزارت اوقات و شئون دینی کویت، «مجمع الفقه الاسلامی» وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی در دو دوره پیدرپی در سالهای ۱۴۰۶ در جده و ۱۴۰۷ در عمان برای یکسانسازی آغاز ماههای قمری و برگزاری سومین دوره شورای اروپایی افتا و پژوهش در شهر کلن به ریاست دکتر یوسف قرضاوی در سال ۱۹۹۹ میلادی اشاره کرد.
چند سال پیش که کنفرانس سران کشورهای اسلامی در ایران برگزار شد، عربستان از ایران دعوت کرد تا در جلسه تقویم اسلامی که در جده ظاهرا به سال ۱۴۱۹، برقرار میشد، شرکت کند. از اینرو یکی از علما و مرحوم دکتر تقی عدالتی در آن جلسه شرکت کردند. هدف عربستان این بود که مکه مکرمه را مرجع بداند، یعنی اگر در آنجا هلال رؤیت شد، همان ملاک حلول ماه در همه کشورهای اسلامی باشد؛ ولی این طرح به نتیجهای نرسید.
این کنگرهها و مؤتمرات تاکنون نتیجه محسوسی نداشته است و دلیل آن هم، یکی مسائل سیاسی و دیگری اختلاف نظر و فتوا درباره معیارهای ثبوت رؤیت هلال و حلول ماههای قمری است. درباره مسائل سیاسی، برخی کشورها مصالح سیاسی خود را بر معیارهای علمی و شرعی ثبوت هلال مقدم میشمارند.
چه راهحلهایی در کتاب «رویت هلال» برای حل این اختلافها بیان کردهاید؟
در اثر «رؤیت هلال» برای حل این اختلافها دو راه حل علمی و عملی را مورد بررسی قرار دادهایم. برای دستیابی به راه حلی علمی نخست باید منشأهای اختلاف را شناخت. منشأهای اختلاف در این زمینه عمدتا عبارتند از اختلاف فتوا و نظر بین مراجع و عالمان شیعه در زمینههای «اشتراط یا عدم اشتراط اتحاد آفاق»، «اعتبار یا عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلح»، «اعتبار یا عدم اعتبار قول هیوی» و «اعتبار یا عدم اعتبار بینه» که به تبیین هر یک پرداختهایم.
درباره راهحل عملی میتوان گفت که برخی از عالمان با درایت در دوران گذشته با تدبیر و استفاده از شیوههایی مناسب و عملی مانع بروز چنین اختلافهایی میشدند که میتواند امروزه برای ما آموزنده و راهگشا باشد. از باب نمونه عالم معروف و متنفذ تبریز در عصر ناصرالدین شاه، حاج میرزا جواد آقا مجتهد تهرانی همه ساله در شامگاه ۲۹ ماه رمضان علمای تبریز را در منزل خود مهمان میکرده و فطریه آنها را هم بر فرض ثبوت رؤیت در آن شب میپرداخته است، تا مدعیان رؤیت هلال و شهود در حضور همه علما شهادت دهند و همه در رد و قبول شهادت شهود تصمیم یکسان بگیرند و در نتیجه اختلافی پیش نیاید. بر اثر این تدبیر اختلافی در تبریز بروز نمیکرده است. اکنون نیز این تدبیر عملی است، بدینگونه که مجمعی مرکب از نمایندگان مراجع عظام تشکیل شود و گزارشهای رؤیت هلال در اختیار این مجمع قرار گیرد و درباره تأیید یا رد گزارشها و شهادت شهود تصمیم واحدی گرفته شود و آنگاه نتیجه از طریق حکومت و نظام اسلامی به اطلاع مردم برسد.
مردم هرچند ممکن است به مسائل فقهی و اجتهادی وارد نباشند، اما با توجه به فراوانی دانشجویان علم نجوم، بالا رفتن سواد، اطلاعرسانی کامل و اینکه در سیر افلاک و نجوم، یک صدم ثانیه هم جا به جایی رخ نمیدهد و قابل محاسبه است، اگر منجمان اتفاق نظر داشته باشند که رویت هلال اصلا امکانپذیر نیست، محل استناد خواهد بود؟ و اگر کسی بگوید رویت هلال برای من ثابت شده، جای اشکال نیست؟
بله! این اشکال وارد است. اگر منجمان اتفاق نظر داشتند که در فلان نقطه و فلان روز، ماه اصلا دیده نمیشود، کسی هم که ادعا کرد باید ادعایش رد شود. برخی از فقها نیز بر این نظرند که اگر منجمان اتفاق نظر داشتند که فلان روز ماه قابل رویت نیست، اگر صد نفر هم ادعای رویت کنند، پذیرفته نمیشود.
در اینباره پیشنهادی دارید؟
این بحثها باید در حوزه چکشکاری علمی شود. یعنی کسی که فتوا و نظری دارد، ابتدا دلیل نظر خود را ارائه دهد و به رد مناقشهها پاسخ گوید. این بحثهای علمی و اختلافهای پیش آمده به سبب اینکه تأثیر اجتماعی بسیاری دارد و گاهی به اعتقادات مردم لطمه میزند، باید آن قدر چکشکاری علمی شود که اختلاف به حداقل برسد. اکنون متأسفانه این چکشکاری نمیشود. برای نمونه به این سؤال پاسخ دهید که تا کنون و پس از انقلاب، درس خارج فقه رؤیت هلال در چند جا برگزار شده است؟ بسیار کم برگزار شده در حالی که در مورد مسائلی به این مهمی هر فقیهی باید مفصل وارد شود، نظرش را بگوید، به اشکالات پاسخ دهد تا مسأله حل شود.
درباره اختلاف مبنا با حاکم شرع بحثهای فقهی مطرح است. چگونه است وقتی یکی از راههای اثبات رؤیت هلال اعلام حاکم به شمار رفته، برخی از آقایان معتقدند حاکم در مبنا باید با نظر آن مرجع تقلید، هم نظر باشد تا حکم حاکم پذیرفته شود؟ در این امر یک تناقضی وجود دارد که از یک طرف به حاکم ارجاع میدهیم و از آن طرف حاکم را مقید میکنیم، نظر شما چیست؟
در این باره اکثر فقها میفرمایند حکم حاکم معتبر است، البته درباره مسأله رویت هلال، بحثهایی از مرحوم آیت ﷲ خویی مطرح است که حکم حاکم را معتبر نمیدانستند. از قدما هم کسی بوده و از معاصرین هم آیت ﷲ شبیری زنجانی و برخی دیگر میگویند حکم حاکم در رویت هلال معتبر نیست.
قطع نظر از اینکه اختلاف در مبنا باشد یا نه، اما بحث این است که در چه مسائلی حاکم میتواند حکم کند و در چه مسائلی نمیتواند. مشهور فقها میگویند حکم حاکم شرع در رویت هلال معتبر است. فقهایی هم که حکم حاکم را معتبر میدانند، معتقدند حکم حاکم برای خودش و برای فقهای دیگر و مقلدان مراجع دیگر معتبر است مادامی که این فقیه، یقین به خطای مستند آن پیدا نکند. این امر صرف اختلاف فتوا نیست مثل اختلاف فتوا در اینکه نماز در کجا شکسته یا تمام است. پس حکم حاکم معتبر است مگر کسی یقین به خلاف بودن مستند این حکم داشته باشد؛ اگر به طور مثال بیست نفر شهادت دادند پیش حاکم که ماه دیده شده است و حاکم این بیست نفر را عادل میداند، اما من یقین دارم که یا این بیست نفر عادل نیستند و یا توهم کرده و یا دروغ میگویند، اگر اینجا حاکم اعلام کرد، چون میدانم مستند حاکم اشتباه است نباید پیروی کنم. البته تأکید میکنم این قید علم به خطای مستند حاکم را فقها از گذشته و حال معتقد بودند.
آیا مقاله مستقلی هم در نشریات درباره رویت هلال داشتهاید؟
مقدمهای که درباره مباحث تاریخی هلال نوشته شده، با یک تغییراتی در نشریات پیش از چاپ کتاب، به چاپ رسیده است. مقالهای با عنوان «چشم مسلح» هم چاپ شده و مسئله دیگری با عنوان «اعتبار قول هیوی در رؤیت هلال» مفصل بحث شده مبنی بر اینکه قول منجم کجا حجت است که در بسیاری از جاها قائل به اعتبار آن شدهایم. اعتبار قول هیوی در رویت هلال در نشریه مجمع تشخیص مصلحت به چاپ رسیده است.
در بحثهای رویت هلال چند سال اخیر، نقل قولی از علامه حسنزاده آملی آمده است که ایشان فرمودهاند قول هیوی در رؤیت هلال هیچ اعتباری ندارد. در اینباره توضیح دهید؟
خیر! من سالها شاگرد ایشان بودم و خیلی از مباحث را هم به ایشان میدادم و پیش از چاپ میفرمودند چاپ نشود به سبب اینکه مضمون علمی معتبری ندارد. بسیاری از وقتها هم اعلامهای بر اساس شهود بیربط را رد میکردند.
در بحث چشم مسلح هم سؤالی مطرح میشود مبنی بر اینکه اگر کسی با دوربین یا وسایل دیگر ماه را دید، آیا میتواند رؤیت خود را کتمان کند؟
فقها در این موضوع بحث کردهاند و گفتهاند اگر هوا ابری باشد و هیچکس ماه را نبیند، اما قابلیت الرؤیه بود همه میگویند ماه قمری آغاز میشود چرا که رؤیت موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد. فقها درباره این طریقیت گفتهاند، این رویتی که در روایات آمده مقصود آن است که ماه به حدی برسد از ارتفاع و فاصله با خورشید که رویتپذیر باشد، آن موقع میشود شروع ماه. اینکه میگوییم به حدی برسد که رویتپذیر باشد این رؤیت پذیری یا با چشم عادی یا چشم مسلح است و شارع باید یکی را به رسمیت بشناسد، چون نمیتوان دو مورد را با هم مطرح کند. مثل اینکه بگوییم نماز یا در سی کیلومتری یا چهل کیلومتری شکسته میشود که این درست نیست یعنی باید یا سی کیلومتر باشد و یا چهل کیلومتر.
اگر شخص رصدکننده با تلسکوپ ماه را ببیند، آیا میتواند بگوید ندیدم؟
میتواند دیدن ماه را بگوید، اما این دیدن مدنظر شارع نیست و تنها رویتپذیری با چشم مسلح را اثبات میکند. مثل آن است که در حد ترخص بگوییم به اندازهای نزدیک شویم که دیوارهای شهر دیده شود، منظور آن است که مثلابه یک کیلومتری شهر برسیم، حالا اگر از سی کیلومتری با تلسکوپ دیوارهای شهر دیده شد، نمیتوان گفت دیدن دیوارهای شهر، مدنظر شارع بوده است. فقها معتقدند شارع باید مشخص کند که در مقام ثبوت، شروع ماه چه زمانی است، ولو اینکه هیچ مسلمانی نباشد و هیچ استهلالی هم در کار نباشد. شارع نمیتواند دو وقت مختلف برای ماه بگذارد و اگر قرار باشد یک وقت واحد برای اول ماه معین شود، با این موضوع که بگوییم مانند هزار سال گذشته، چشم عادی هم معتبر است، نمیسازد.
منبع: مباحثات