افراد بیحجاب و بدحجاب شاید خودشان هم ندانند نوعی قربانی و آسیبدیده بهشمار میآیند! بدحجابیهای امروز در جامعه و هنجارشکنی و خطشکنیهایی که از سوی برخی افراد رخ میدهد خیلیوقتها برنامهریزیشده و مغرضانه است.
بیشتربخوانید
در برابر این غرضورزیها و بدحجابیها و بیحجابیهای سازماندهیشده، اما گروهی از افراد و جوانان هم بنا به هیجانات و شور جوانی از فضای اجتماعی موجود تبعیت میکنند. زنان و دختران جوانی که اگر نظام باورهایشان بهدرستی شکل گرفته بود، امروز در برابر تهاجم فرهنگی گستردهای که از سوی دشمنان به ما تحمیل میشود، در زمین دشمن بازی نمیکردند و با بدحجابی یا شلحجابیها خود را در مسیر آسیبهای اجتماعی متعدد قرار نمیدادند. با تمام اینها اگر بخواهیم بدحجابیها و گاه بیحجابیهای امروز جامعه را ریشهیابی کنیم مثل بسیاری از آسیبهای دیگر به فضایمجازی میرسیم.
ویژگیهای خاص فضایمجازی و احساس حضور در دنیایی متفاوت از دنیای واقعی، باعث میشود برخی افراد در فضای مجاز رفتارهایی را از خود بروز دهند که در دنیای واقعی کمتر جسارت چنین رفتارهایی را دارند. بههمیندلیل هم گاهیوقتها افرادی را که در جامعه با حجابی قابلقبول میبینیم، در فضای مجازی اقدام به انتشار عکسهایی با حجاب نامناسب میکنند. این ماجرا، اما از رفتار کسانی آب میخورد که با انتشار تصاویر بدحجاب یا بیحجاب در فضایمجازی بهدنبال خطشکنی در این حوزه بودهاند. آنچه امروز در سطح جامعه شاهد آن هستیم نشان میدهد این گروه در خطشکنیشان موفق عمل کردهاند!
بدحجابیهای حقیقی در فضایمجازی
فضایمجازی و شبکههای اجتماعی بهویژه شبکههایی که در حوزه تغییر سبکزندگی و قاببندی ذهنی افراد متمرکز شدهاند، امروز به یکی از چالشزاترین ابزار تغییر تفکر و تغییر سبکزندگی افراد تبدیل شدهاند. از آنجا که زنان هر جامعهای بیش از مردان سفیر فرهنگ و مدیر تفکر در خانواده هستند، نوک پیکان تغییر نگاه و سبکزندگی از مسیر فضای مجازی اغلب زنان جامعه را نشانه میگیرد. بر این اساس امروز بدحجابی و بیحجابی در فضایمجازی بهعنوان یکی از ابزارهای تسهیلکننده تغییر نگاه و سبکزندگی زنان به چالشی جدی تبدیل شده است. بخشی از بدحجابیها و بیحجابیهای امروز جامعه از فضای مجازی رهاشده آب میخورد. فضایی که بهظاهر خطقرمزهای فضای حقیقی را ندارد و افراد میتوانند بهراحتی خطشکنی کنند و با انتشار تصاویر بیحجاب و عکسهای خصوصی و خانوادگی خود، بدحجابی و بیحجابی را در فضای حقیقی جامعه نیز عادیسازی نمایند. این درست همان اتفاقی است که طی سالهای گذشته شاهد آن بودیم. هدف اصلی کمپینهایی همچون «چهارشنبههایسفید» و تشویق زنان و دختران جوان به بدحجابی و انتشار فیلمها و عکسهای بدحجاب یا بیحجابشان در فضایمجازی هم همین مساله بود.
راهکارهای گسترش بدحجابی در فضایمجازی
فرهنگسازی اصلیترین راهکاری است که با آن میتوان رفتارهای افراد را کنترل کرد، چراکه بعد از اینکه تمایل برای انجام رفتاری در درون فرد به وجود آمد، با توجه به شرایط محیطی، آن رفتار شکل میگیرد و به مرور تثبیت و در وجود فرد نهادینه و به فرهنگ تبدیل میشود. فضایمجازی و شبکههای اجتماعی رسانههایی شخصی برای افراد بهوجود میآورند و افراد میتوانند با انتشار تصاویر بیحجاب و بدحجاب خود پروژه عادیسازی و عرفیسازی بدحجابی را کلید بزنند. از سوی دیگر با تاییدگیری و عطش لایکگرفتن، این رفتارها در میان گروههای بیشتری از جامعه ترویج میشود و درنهایت الگوهای رفتاری شکلگرفته در فضای مجازی، در سطح جامعه هم پیادهسازی میشود.
سوار شدن تهدید روی آسیب
زنان و دختران هر جامعه سرمایهای عظیم هستند چراکه مسئول تربیت نسلهای آیندهاند و با تغییر نگاه و باورهای آنان، میتوان سبکزندگی و جهانبینی نسلهای آینده را هم تغییر داد و این دقیقا همان نکتهای است که زنان و دختران جامعه ما را در نوک پیکان تهاجم فرهنگی و برنامهریزیهای غرب برای نفوذ به جامعه اسلامی ما و تغییر سبکزندگی مردم کشورمان قرار داده است. با وجود این یک قاعده کلی وجود دارد و آنهم اینکه همیشه تهدید روی آسیب مینشیند. همواره اینگونه است که یک ضعف و آسیب داخلی وجود دارد که تهدید خارجی روی آن سوار میشود. درخصوص مساله حجاب هم نمیتوان انکار کرد که نهادهای فرهنگی در جامعه بهدرستی به وظایف خود عمل نکردهاند و در بحث تعمیق باورها و ساخت نظام ارزشی افراد، سازمانهایی مثل وزارت آموزشوپرورش وزارتعلوم، سازمانهایی مثل سازمان تبلیغات و همچنین رسانهها بهدرستی به وظایف خود عمل نکردهاند تا درنهایت خروجی این ماجرا را به شکل بدحجابیهایی در فضای عمومی و فضای مجازی شاهد باشیم. این درحالیاست که مساله حجاب در کنار قانون و واجبشرعی، نیازمند یک باور و فرهنگسازی و کار عمیق ایجابی است. هرچند گاهیاوقات برای پیشگیری از بیقانونی لازم است تا برخوردهای سلبی هم صورت بگیرد.
کار فرهنگی و برنامهریزی
بهطور یقین توسل به راهکارهای صرفا سلبی نمیتواند در درازمدت پاسخگو بوده و جامعه را به سمت اصلاح الگوهای رفتاری پیش ببرد. آنچه باید مدنظر قرار داد این است که موضوعات فرهنگی نظیر عفاف و حجاب نیازمند کار فرهنگی و برنامهریزی دقیق برای ساخت درست نظام باورهای افراد است. در این صورت پذیرش حجاب به امری دلپذیر و داوطلبانه تبدیل خواهد شد.
منبع: روزنامه جام جم
زمان ممد دماغ پهلوی که کلی بی حجاب بود اما عده ای که باید مذهبی باشند، مذهبی ماندن و انقلاب کردن. آیا اون زمان بنیان خانواده چطور بود؟ اگه بد بود انقلاب برای یک حکومت اسلامی نمیشد. حجاب اولویت نیست. اقتصاد اولویت هست.
قبل از اینکه مردم این بی حجاب هارو اعدام کنن
وقتی به جوانان میگوییم که حجاب را رعایت کنید میگویند که فرزندان شخصیتهای سیاسی و مذهبی با پول مردم رفتند در غرب هر فسادی مرتکب میشوند.
واژه اجباری هم اشتباهه حکم خداست و تکلیفه هرکسی هم که رعایت نداشته باشه ضرر خودشه
بعدشم خود شما چیکار کردید واسه گسترش حجاب
؟؟؟؟
حیوانات متمدن تر بودند