متاسفانه در شرکتها بیشتر کارمندان را دختران اشغال کرده اند واین باعث شده که امار ازدواج پایین بیاید و همچنین امار طلاق بالا برود چون زن خودش را بی نیاز از درامد شوهر میبیند و پیش خودش میگوید برای چه زیر یوق شوهر باشم در صورتیکه میتوانم با توجه به استقلال مالی ازادانه تفریح کنم همچنین وقتی دخترها در شرکتها باشند حرفهای تفرقه انگیز و خاله زنکی در شرکتها و محیط کار بوجود میاید و محیط کار فاسد میشود و همچنین باعث بیکاری مردان میشود که میخاهند کار داشته باشند و خانواده تشکیل دهند در حالیکه دخترها جای انها را گرفته اند واین قضیه باعث میشود که جامعه به سمت فساد و عصیان برود چون مردها بیکار هستند و زنها سر کار هستند و طبیعت زن اینچنین است که وقتی که زن خودش را مستقل ببیند و به خاطر جاذبه جنسی و لطافت و ظرافتی که دارد به راحتی مردان را مطیع خودش میکند و انها را هم عصیانگر میکند در صورتیکه مردان نمیدانند عامل بیکاری انها همین زنها هستند که جای انها را گرفته اند نه حاکمیت. چون ظرفیت استخدام محدود است و زنها این ظرفیت را پر کرده اند و مسوولین محترم بدانند که یکی از عاملین اصلی عصیان جامعه همین قضیه استخدام زنان در شرکتها است چون زن وقتی خود را از لحاظ مالی مستقل ببیند عصیانگر میشود و بر عکس اگر مرد خودش را بی‌کار ببیند عصیان‌گر میشود چرا چون جای اصلیه مرد و زن عوض شده اگر زن بیکار باشد مطیع مرد میشود وبه سمت ازدواج میرود و وقتی مرد سر کار باشد مطیع میشود چون تمام همت و توانش را برای تامین خانوادش میگذارد و به فکر عصیان نمیفتد ولی وقتی جای انها عوض شود عصیان در عصیان بوجود میاید زنان در ایران به جایی رسیده اند که مدیران مرد را در شرکتها کنترل میکنند و باعث فساد و عصیان در جامعه شد ه اند متاسفانه زنان در جامعه ما بخاطر همین قضیه درنده شده اند و مردان را خار و خفیف کرده اند و جامعه را به سمت عصیان برده اند