هر روزی که از پایان اغتشاشات چند ماه اخیر میگذرد، رسوایی جریان ضدایرانی نیز بیش از پیش میشود. بنا بر دادههای وبسایت اطلاعرسانی بودجه دولت آمریکا، مسیح علینژاد که از لیدرهای جریان ضدایرانی است و در جریان اغتشاشات اخیر نیز فعالیتهای ضدایرانی خود را افزایش داده بود، در قبال تبلیغات گسترده علیه کشور و ملت ایران، از دولت آمریکا دستمزد دریافت میکند.
بیشتربخوانید
دادههای وبسایت اطلاعرسانی بودجه دولت آمریکا نشان میدهد «آژانس رسانههای جهانی» ایالاتمتحده آمریکا تحت عنوان «پیمانکار برای انجام خدمات استعدادهای غیرشخصی...» برای یکسال مالی اول مارس ۲۰۲۳ (۱۰ اسفند ۱۴۰۱) تا ۲۹ فوریه ۲۰۲۴ (۱۰ اسفند ۱۴۰۲) مبلغ ۸۶ هزار و ۴۰۰ دلار برای مسیح علینژاد در نظر گرفته است. این وبگاه همچنین نشان میدهد علینژاد که خود را حامی و دلسوز مردم ایران نشان میدهد در سال مالی اول مارس ۲۰۲۲ (۱۰ اسفند ۱۴۰۰) تا ۲۸ فوریه ۲۰۲۳ (۹ اسفند ۱۴۰۱) مبلغ ۱۰۸ هزار دلار از آژانس رسانههای جهانی آمریکا برای خوشخدمتی به دولت آمریکا علیه کشور و ملت ایران پاداش دریافت کرده است.
البته این نخستین باری نیست که وابستگی علینژاد به آمریکا عیان میشود. چند سال قبل نیز وبسایتی که مأموریتش را انتشار اطلاعات درباره دولت آمریکا اعلام کرده بود فاش کرد «علینژاد»، از لیدرهای ضدانقلاب، چند قرارداد با دولت آمریکا منعقد کرده است. وبسایت www.insidegov.com که اکنون از دسترس خارج شده بهمنماه سال ۱۳۹۶ اسنادی را منتشر کرد که نشان میداد علینژاد بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، ۳ قراردادی با «شورای مدیران خبررسانی» (مشهور به «BBG») وابسته به دولت آمریکا منعقد کرده است. شورای مدیران خبررسانی (BBG)، سازمانی مشتمل بر تمامی آژانسهای خبری دولت آمریکا است که «صدای آمریکا»، «رادیو فردا» و «رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی» زیر نظر آن فعالیت میکنند. این سازمان، در دوران ریاستجمهوری «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق آمریکا نامش را به «سازمان رسانههای جهانی ایالاتمتحده» تغییر داد. ۳ سندی که بهمنماه سال ۱۳۹۶ روی وبسایت www.insidegov.com قرار گرفت قراردادهایی بودند که بین «شورای مدیران خبررسانی» به عنوان کارفرما و «مسیح علینژاد» به عنوان کارپذیر منعقد شده بود.
در نخستین قرارداد، کارفرما (BBG) موظف به پرداخت ۶۱،۲۵۰ دلار به «علینژاد» در ازای ارائه خدمات به عنوان مجری، نویسنده و گزارشگر برای بخش فارسی «صدای آمریکا» در بازه زمانی «۲۷ مه ۲۰۱۵» تا «۳۰ سپتامبر۲۰۱۶» (۶ خرداد ۱۳۹۴ تا ۹ مهر ۱۳۹۵) موظف شده بود. قرارداد دوم، پرداخت ۸۵،۶۰۰ دلار به کارپذیر در ازای وظایف فوقالذکر را شامل میشود. مدت این قرارداد از ۳۰ ژوئن ۲۰۱۶ تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ (۱۰ تیر ۱۳۹۵ تا ۹ تیر ۱۳۹۷) است. در قرارداد سوم نیز با پرداخت ۸۵،۶۰۰ دلار به علینژاد در ازای کار از تاریخ اول جولای ۲۰۱۶ تا ۳۱ آگوست ۲۰۱۷ (۱۱ تیر ۱۳۹۵ تا ۹ شهریور ۱۳۹۶) موافقت شده است.
بعد از انتشار این اسناد، وابستگی فعالیتهای رسانهای علینژاد، بیشتر از گذشته در مدار توجه تحلیلگران و فعالان رسانهای قرار گرفت. در همین رابطه پایگاه «Responsible Statecraft» در گزارشی به تاریخ ۶ ژانویه ۲۰۲۰ تصریح کرد که مسیح علینژاد بین ماه مه ۲۰۱۵ تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۹ (که مربوط به آخرین قرارداد اوست) بیش از ۳۰۵ هزار دلار از «صدای آمریکا» دریافت کرده است. این رسانه با اشاره به پاکسازیهای دوران ترامپ در VOA یادآوری کرده که این رسانه بیش از پیش به «بلندگوی» دولت ترامپ و دستگاه پروپاگاندای او برای پیشبرد براندازی در ایران تبدیل شده است.
این رسانه به عنوان نمونهای از تلاشهای علینژاد برای بازگو کردن مواضع دولت ترامپ در رسانههای آمریکا به اظهارات این فعال ضدانقلاب بعد از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اشاره کرده است. در این گزارش آمده است: «دولت ترامپ اصرار دارد ایرانیها از ترور ژنرال قاسم سلیمانی شادمانند. مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا هم ادعا کرد عراقیها در حال پایکوبی در خیابانها هستند... وقایع روی زمین، اما هیچ انطباقی با ارزیابیهای مایک پومپئو ندارند، زیرا ما شاهد برگزاری مراسم تشییع گسترده برای ژنرال سلیمانی هم در عراق و هم در ایران هستیم». در ادامه این گزارش تأکید شده است: «اما مسیح علینژاد که به طور مکرر به او در رسانههای جریان اصلی استناد میشود بارها بدون وجود شواهد متقن ادعاهای دولت را مبنی بر اینکه ایرانیها از اقدام جنگی ترامپ علیه ایران شادمان هستند تکرار کرده است».
Responsible Statecraft نوشته رسانههایی که به مسیح علینژاد استناد میکنند به اینکه او بیش از ۳۰۵ هزار دلار از صدای آمریکا دریافت کرده اشاره نمیکنند. این رسانه همچنین نوشته علینژاد، درباره ارتباطاتی که با دولت آمریکا دارد شفاف نبوده؛ او در توئیتر خودش را «روزنامهنگار و فعال ایرانی» معرفی کرده، بدون آنکه اشارهای به جایگاهش در VOA یا قراردادهایش با دولت آمریکا کرده باشد. طبق این گزارش، روزنامه واشنگتنپست هم در یادداشتی که سال گذشته از علینژاد منتشر کرد اشارهای به ارتباطات او با صدای آمریکا نکرده بود. Responsible Statecraft از رسانهها خواسته بود هنگام تریبون دادن به مسیح علینژاد به این نکته که او از دولت آمریکا پول دریافت کرده و ارتباطات سازمانیاش با «صدای آمریکا»، به عنوان بلندگوی دولت ترامپ اشاره کنند.
پایگاه «اینترسپت» هم در گزارشی درباره رویکردهای رسانهای VOA که ۷ ژانویه ۲۰۲۰ منتشر شده مینویسد: «بسیاری از رسانههای خبری، علینژاد را یک روزنامهنگار مستقل معرفی میکنند؛ بدون آنکه به قرارداد او با VOA فارسی اشاره کنند. این در حالی است که او از سال ۲۰۱۵ دستکم ۳۰۵ هزار دلار از دولت پول دریافت کرده است». البته مزدوری علینژاد برای دشمنان مردم ایران منحصر به آمریکاییها نیست. حضور اخیر او در کاخ الیزه و دیدارش با مکرون رئیسجمهور فرانسه نیز این گزاره را تایید کرد که علینژاد و امثال او چگونه به آلت دست دشمنان ایران برای اقدام علیه کشورمان تبدیل شدهاند.
رسوایی لیدرهای جریان ضدایرانی محدود به علینژاد نیست. هفته گذشته نیز رضا پهلوی، دیکتاتورزادهای که رویای برقراری دیکتاتوری پهلویها در ایران را در سر دارد، در گفتوگویی با شبکه ضدایرانی و سلطنتطلب منوتو به صراحت اعتراف کرد پول توجیبی خود را از مادرش فرح میگیرد. او در اظهارات خود اذعان میکند منبع درآمد نداشته و از راه دریافت پول تو جیبی از فرح، یا به عبارتی بهتر، استفاده از اموال دزدیده شده مردم ایران ارتزاق میکند.
همواره در ارتباط با دیکتاتورزاده پهلوی که امروز با حمایت سلطنتطلبان خود را در قامت رهبری جریان ضدایرانی خارجنشین میبیند و در این رابطه پویش «من وکالت میدهم» نیز به راه انداخت، این سوال مطرح است: آیا او با همه ادعاهایی که مبنی بر رهبری جریان اپوزیسیون دارد و رویای براندازی جمهوری اسلامی را در سر میپروراند، شخصیت متناسب با رویاهایش را هم دارد؟ احمدعلی مسعودانصاری، از خویشاوندان فرح دیبا و دوست نزدیک و مشاور مالی رضا پهلوی (پسر شاه معدوم) در کتاب خاطرات خود پاسخ این سوال و سوالهای بسیاری را داده است. او در کتاب «پس از سقوط؛ سرگذشت خاندان پهلوی در دوران آوارگی» به وابستگی دیکتاتورزاده پهلوی به فرح اشاره کرده و مینویسد: «پس از مرگ شاه با آنکه رضا اعلام سلطنت کرده بود، اما بازی نبود. مادرش به دیده یک بچه به او مینگریست و دیگران او را نوجوانی میدانستند که تا استقلال راهی دراز در پیش دارد. مشکل آن بود که دارای آنچنان شخصیت مستقل و نیرومندی نبود که بتواند رهبری را به دست گیرد و خود را از زیر سلطه مادر به در آورد».
مشاور مالی رضا پهلوی در قسمتی دیگر از خاطرات خود به شخصیت لوس دیکتاتورزاده پهلوی نیز اینطور اشاره میکند: «او در هیچ کاری تاب باختن را ندارد، اما نمیخواهد بپذیرد که برای بردن هم باید تلاش کرد. از جمله در مراکش که فوتبال بازی میکرد تا تیم او گل میخورد عصبانی میشد و داد و بیداد راه میانداخت، البته این عادت را در ایران هم داشت، اما در آنجا ولیعهد بود و همبازیها هم ملاحظه او را میکردند و نمیگذاشتند خاطرش رنجور شود، ولی مراکشیها دلیلی برای این ملاحظات نمیدیدند و اختلاف میشد. بالاخره هم کار به جایی رسید که به جای بازی دسته جمعی، او فقط یک نفر را در گل میگذاشت و به دروازه شوت میکرد. در بازی تنیس هم همین روحیه را دارد. اگر چند دست ببازد راکت را پرت و به حالت قهر و عصبانیت بازی را ترک میکند. به همین سبب دوستم مرتضی شیرزاد که تنیسباز ماهری و معمولا همبازی رضا بود، مجبور میشد ملاحظه ایشان را بکند و اجازه بدهد او ببرد تا از شر خشم و قهر کردنش در امان باشد». دریافت کمکهای مالی رضا پهلوی از سعودیها نیز از دیگر مواردی است که در کتاب خاطرات مسعود انصاری به آن اشاره شده است.
به طور مثال نویسنده کتاب «پس از سقوط» در این باره نوشته است: «رضا گفت قصد دارد از مصر بیرون برود و فعالیتهای سیاسی مستقل خود را در مراکش آغاز کند و بدین منظور از طریق ملک حسن پادشاه مراکش با ملک خالد و یارانش تماس گرفته است و به بهانه حج با معینیان و امیر متقی و دکتر وکیل و اصلان افشار به دیدار مقامات سعودی رفته است و افزود که سعودیها ۲ میلیون دلار نقد به او داده و وعده کردهاند ۵ میلیون دلار دیگر هم بزودی از طریق ملک حسن به او خواهند داد. همچنین گفت قول پرداخت ۱۵ میلیون دلار هم در مرحله سوم به او داده شده است». دزدی خاندان پهلوی از مردم ایران هنگام فرار از ایران نیز از جمله موارد مورد اشاره مشاور مالی رضا پهلوی است. در حالی که اخیرا فرح ماجرای دزدی اموال مردم ایران و انتقال آن به خارج از کشور از سوی خاندان پهلوی را تکذیب کرده، مسعودانصاری در این باره نوشته است: «موقع ترک وطن، شاه و خانوادهاش مقدار زیادی از جواهرات خود را به همراه آوردند. از جمله شاه به همراه اثاثیه خود ۴ جعبه جواهرات آورد. استوار شهبازی، که همراه خانم دیبا، مادر فرح جواهرات را برای امانت سپردن به بانک سوییس برده بود، به من گفت جواهرات در ۴ جعبه بزرگ، هر یک به اندازه نیم قد انسان بود.
البته این جواهرات خود شاه و فرح بود، و الا والاحضرتها جواهرات خود را به طور جداگانه آورده بودند، بویژه اشرف که پیش از اوجگیری انقلاب از ایران خارج شده بود و به همین سبب هم سر فرصت عمده جواهرات خود را از ایران خارج کرده بود. همچنین ملکه مادر هم که حدود یک سال قبل از انقلاب به لندن آمده بود، بیشتر جواهرات خود را در همان زمان همراه آورده بود».
منبع: وطن امروز
دماغ دراز رو خوب اومدی