در گزارش زیر به روش‌های عجیب و مرگبار برای ترک معتادان در اقامتگاه‌های غیرمجاز پرداخته‌ایم.

در سال‌های گذشته برخی معتادان به‌دلیل دوز بالای مصرف مواد‌مخدر و آزار‌های پس از آن، چنان عرصه را به خانواده‌های خود تنگ می‌کردند که والدین یا همسران‌شان، آن‌ها را به‌عنوان مجرم تحویل پلیس می‌دادند و بعد از مدتی، علاوه بر انگ معتاد، انگ به زندان رفته هم می‌خوردند.


بیشتربخوانید


سال‌ها از آن روز‌ها می‌گذرد و با این‌که دیگر آن نگاه مجرمانه به معتاد وجود ندارد، اما همچنان برخی از آن‌ها به‌دلیل مصرف مواد، چنان اهل خانه را جان به لب می‌کنند که خود خانواده‌ها، خود دست به کار شده و با شیوه‌های ابداعی یا او را در خانه حبس و وادار به ترک مصرف مواد می‌کنند یا وقتی در خانه حریف‌شان نمی‌شوند، سراغ اقامتگاه‌های ترک‌اعتیاد می‌روند که در مواردی حوادث تلخ و ناگواری را رقم می‌زند. یک فعال حوزه ترک معتادان چندی قبل اعلام کرده بود؛ تعداد مراکز درمانی اعتیاد دارای مجوز رسمی، یک‌سوم مراکز غیررسمی و بدون مجوز است. در حالی که صدور مجوز مرکز درمانی اعتیاد در سازمان بهزیستی پروسه و مراحل سختی ندارد. اگر یک فرد شرایط احراز سازمان بهزیستی را داشته باشد، به‌راحتی می‌تواند مجوز رسمی خود را ظرف یک ماه از آن سازمان دریافت کند. مراکز غیر‌مجاز ترک‌اعتیاد توسط افراد قانون‌گریز اداره می‌شود. یک مرکز غیر‌مجاز ترک‌اعتیاد می‌تواند بدون توجه به قوانین تعداد بسیار بیشتری از معتادان را در مرکز خود تحت‌درمان قرار دهد. این فعال حوزه ترک معتادان با بیان این‌که مرکز غیر‌مجاز ترک‌اعتیاد می‌تواند هزینه‌های بسیار بیشتری را نسبت به یک مرکز مجاز از فرد تحت درمان اخذ کند.

همه در تیررس اعتیاد هستند
دکتر حمید یعقوبی، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شاهد، با بیان این‌که مخاطب مصرف مواد‌مخدر تمام افراد هستند، اما همه به سمت مصرف مواد سوق پیدا نمی‌کنند، گفت: «این مسأله به موقعیت، سن و جنسیت بستگی دارد. مثلا در نوجوانان و جوانان، هیجان‌طلبی، کنجکاوی، فشارگروه همسالان، افسردگی، ناکامی، احساس محقق نشدن آرزوها، نگرش مثبت برخی افراد به مواد و این تصور که مصرف مخدر‌ها به آن‌ها در انجام امور کمک می‌کند، تقلید و الگوبرداری از مصرف‌کننده‌هایی‌که در برخی خانواده‌ها حضور دارند، از جمله عواملی است که باعث گرایش افراد به مصرف مواد‌مخدر می‌شود. در خصوص جنسیت می‌توان گفت آقایان نسبت به خانم‌ها، بیشتر مستعد مصرف مواد هستند، گرچه اخیرا خانم‌ها هم به سمت مصرف برخی مواد‌مخدر سبک مانند گل روی آورده‌اند. علت این گرایش در خانم‌ها هم در نتیجه تبلیغات نادرست در مورد گل یا حشیش و اعتیادآورنبودن آن است. بخش دیگر آن، به تغییرات جهانی در مورد برخورد با پدیده ماریجوانا و حشیش برمی‌گردد که مصرف آن در برخی کشور‌ها آزاد شد‌ه‌است. یعنی این تصور وجود دارد که، چون مصرف آن آزاد اعلام شد‌ه‌است، پس خطرناک نیست. حتی در مورد خود اسم گل هم عده‌ای تصور می‌کنند این از ماده گل‌گرفته می‌شود و عوارض کمتری دارد، در حالی‌که این تصور غلط بوده و ماده موثره آن THC خیلی بالا است، اما جوانان تصور می‌کنند که خطر کمتری دارد.»

او در ادامه به ناکامی‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، شکاف بین نسل‌ها، بیکاری، تورم، بحران‌های اقتصادی اشاره کرده و ادامه می‌دهد: «این‌ها از جمله مسائلی است‌که ممکن است افراد را به سمت مصرف موادمخدر و تسکین دهنده‌های موقتی سوق دهد. درضمن، وجود این دیدگاه در بین برخی افراد که با یکی دو بار امتحان‌کردن مصرف مواد معتاد نمی‌شوم و به موقع آن را کنار می‌گذارم هم سهم مهمی در اعتیاد دارد. گاهی برخی افراد حتی با یک بار مصرف هم در دام اعتیادگرفتار می‌شوند. در کنار اینها، پرخاشگری هم عاملی است که باید به آن توجه داشت. بر اساس تحقیقات انجام شده، پرخاشگری و مصرف مواد ارتباط مستقیمی با هم دارد. کسانی‌که کنترل خشم خوبی ندارند، تکانشگر بوده و در انجام امور شتاب‌زده عمل می‌کنند، دنبال لذت یا تنوع طلبی هستند، شکست‌های عشقی در جوانان و همچنین شکست‌های اقتصادی و مالی هم از عواملی است که باعث گرایش افراد به مصرف مواد می‌شود.»

یعقوبی در خصوص این‌که در حال حاضر چه سنینی درگیر معضل اعتیاد هستند، بیان می‌کند: «در حال حاضر، محبوب‌ترین ماده مخدر میان نوجوانان و جوانان گل است و مصرف آن به دلیل تبلیغات نادرستی مانند اعتیادآور نبودن، داشتن لذت آنی و عوارض دیررس، فراگیر است، اما باید گفت بحث اعتیاد در تمام گروه‌ها مشاهده می‌شود،

اما گروه نوجوان و جوان در معرض خطر بیشتری قرار دارند. بر اساس مشاهدات و مصاحبه ما با مراجعان، دانش‌آموزان و دانشجوها، مصرف مواد در مدارس، دانشگاه و جامعه رو به رشد است. ضمن این‌که در ۲۰ سال گذشته، چون اقدام تاثیرگذاری در حوزه موادمخدر انجام نشد‌ه‌است، ما با رشد این پدیده مواجه هستیم؛ به‌خصوص این‌که با کشور‌هایی هم مرز هستیم که تولیدکننده موادمخدر هستند و به همین دلیل به راحتی نمی‌توان از این معضل جان سالم به در برد.»

این روان‌شناس در پاسخ به این سؤال که از میان عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی، کدام‌یک سهم عمده‌ای در گرایش افراد به مصرف موادمخدر دارد، توضیح می‌دهد: «پاسخ این سؤال سخت است، زیرا ما افرادی را می‌بینیم که مثلا تنوع‌طلب هستند، ولی این حس خود را به گونه دیگری پاسخ می‌دهند یا میان اعضای خانواده، یک نفر معتاد می‌شود، اما برای دیگران این اتفاق رخ نمی‌دهد. در همین بحران‌های اقتصادی، برخی ممکن است عنان خود را به اختیار مواد بسپارند، اما در مقابل خیلی‌ها هم گرفتار نمی‌شوند. عمدتا، نه وجود یک عامل خاص، بلکه مجموعه‌ای از عوامل دست به دست هم داده و سیستم روانی افراد را به سمت مصرف موادمخدر سوق می‌دهد.»

او درخصوص وضعیت اعتیاد در جامعه نسبت به یک دهه قبل می‌گوید: «میزان مصرف مواد نسبت به ۱۰ سال قبل بیشتر شده و بخش عمده آن به این دلیل است که بلد نیستیم از این معضل پیشگیری‌کنیم. درواقع سازمان‌های پیشگیری‌کننده به صورت هماهنگ با هم عمل نمی‌کنند، اما سیستم موادمخدر و اعتیاد در هماهنگی‌کامل با یکدیگر هستند. سیستم موادمخدر از کارتل، مافیا، توزیع‌کننده بزرگ مواد تا خرده‌پا و مصرف‌کننده، همگی دارای منافع مشترک با یکدیگر هستند و به همین دلیل، یک اتحاد نامرئی بین آن‌ها وجود دارد، ولی سازمان‌های پیشگیری‌کننده با هم اتحاد و اشتراک منافع ندارند. ضمن این‌که بودجه صرف شده در مسأله پیشگیری بسیار کمتر از بودجه‌ای است که صرف درمان می‌شود. مسئولان می‌خواهند مسأله پیشگیری را جدی بگیرند، اما به نظر می‌رسد از دانش پیشگیری لازم برخوردار نیستند. ظاهر امر نشان می‌دهد آن‌ها بیشتر اهل روبان پاره کردن هستند و مایلند جایی را افتتاح کنند یا بسازند.

نکته دیگر این‌که مسئولان، نگاه بسیار عینی به موضوعات دارند، در صورتی‌که پیشگیری یک موضوع ذهنی است. پیشگیری درست مثل درخت گردوست که برای ثمردهی آن، چند سال باید صبر کرد، اما مدیران ما مایلند در دوره خودشان اتفاقی در این حوزه بیفتد و برای همین دنبال کار‌های زودبازده و روبان پاره‌کردن می‌روند، در حالی‌که پیشگیری یک اقدام طولانی‌مدت است. مثلا مدیر تازه کاری پس از روی کارآمدن، تمام اقدامات و تلاش‌های مدیران قبلی را تخطئه کرده و در فکر انداختن طرحی نو است. یک بخش دیگر این است که ما کار را به صورت کارشناسانه جلو نمی‌بریم. اگر متخصصان تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز در راس امور باشند، این فعالیت‌ها درازمدت خواهد بود و با رفت و آمد مدیران تغییر نخواهد کرد.»

عضو هیات علمی دانشگاه شاهد با اشاره به اقداماتی‌که خانواده‌ها برای جلوگیری از اعتیاد فرزندان خود می‌توانند انجام دهند، به بحث تعامل با جوان و نوجوان اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «روابط بین فردی سالم در خانواده یکی از مهم‌ترین عوامل محافظت‌کننده است. وقتی خانواده پشتیبان فرزندش باشد، احتمال گرایش فرزند به سمت آسیب‌های روانی و اجتماعی بسیار کم خواهدبود. اگر هم والدین متوجه مصرف مواد در فرزند خود شدند، اولین توصیه این است که این موضوع را جدی بگیرند و از سرزنش، مشاجره، قضاوت، محکوم کردن خودداری کرده و در تعامل و گفتگو را با او باز کنند. برخورد والدین با فرزند باید به نحوی باشد که نه با خود او، بلکه با مشکلی که با آن مواجه است، مبارزه کنیم. وقتی فرد را بپذیریم، اما رفتارش را نپذیریم، احتمال موفقیت در این‌که او را به یک درمانگر وصل‌کنیم، بیشتر خواهد شد.»

یخ درمانی
یکی از مهم‌ترین حوادث اقامتگاه‌های ترک‌اعتیاد، مربوط به مرکز قلات در شیراز است که انتشار فیلمی از آن در فضای مجازی به‌شدت سروصدا کرد. در این فیلم که بهمن ۹۹ منتشر شد، فضای داخلی اقامتگاه را به تصویر می‌کشد که در آن تعدادی از معتادان روی زمین نشسته‌اند و کمی آن طرف‌تر صدای ناله‌هایی نیز به گوش می‌رسد. در گوشه‌ای از اقامتگاه استخر نسبتا بزرگی هم دیده می‌شود که در آن یک یا دو معتاد به اجبار داخل آب یخ نگاه داشته شده و با شلنگ کتک زده می‌شوند. پس از انتشار فیلم بود که با ورود اداره کل بهزیستی استان فارس به ماجرا این مرکز تعطیل شد.

سگ‌درمانی
سگ‌درمانی هم از جمله روش‌های ابدعی برخی اردوگاه‌های اجباری بود که از آن برای ترک‌اعتیاد مصرف‌کننده‌ها استفاده می‌کردند. رضا ۳۷ ساله یکی از کسانی بود که در یکی از اقامتگاه‌ها از روش سگ‌درمانی برای درمان او استفاده شده بود: «در بیست و چند روزی که در اقامتگاه بودم، کوچک‌ترین تنبیه، انداختن ما در آب یخ در چله زمستان بود، آن هم در شرایطی که چند سگ دور و اطراف آن پرسه می‌زدند و اجازه نمی‌دادند از استخر خارج شویم.»

قتل‌کشتی‌گیر مو طلایی در اقامتگاه ترک‌اعتیاد
اقامتگاه‌ها گاهی اوقات تبدیل به قتلگاه می‌شود. مثل ماجرای تلخی‌که برای محسن قاسمی، ملی‌پوش سابق کشتی فرنگی ایران و دارنده مدال طلای آسیا افتاد. این کشتی‌گیر، از قربانیان اعتیاد بود که دی ماه ۱۴۰۰ و در ۳۱ سالگی جانش را از دست داد. به گفته برادر بزرگ‌تر محسن، پس از آن‌که به دلایلی محسن از کشتی دور شد، گرفتار اعتیاد شد و بعد هم به خواست خودش او را به یک اقامتگاه ترک‌اعتیاد در بروجرد بردند: «به ماگفته بودند مرکز خوبی است؛ وقتی برادرم را در آنجا بستری‌کردیم، خیلی سفارش‌کردم که مراقبش باشند و خودم هم مدام به او سر می‌زدم، اما یک روزگفتند برادرتان از پله‌ها افتاده و او را به بیمارستان برده‌ایم، اما بعد متوجه شدیم برادرم در آنجا با چند نفر درگیر شده و او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و جمجمه‌اش را شکسته‌اند. بعد هم ساعت‌ها او را در همان وضعیت درگوشه‌ای رها کرده بودند که باعث شد به کما برود. به پلیس و دادسرا شکایت‌کردیم و خواهان بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته اقامتگاه شدیم.

مسئولان اقامتگاه اول‌گفتند تصاویر پاک شده، اما با برگرداندن تصاویر؛ صحنه‌هایی هولناک از شکنجه وکتک‌زدن برادرم توسط سه نفر از افراد حاضر در اقامتگاه دیدیم. ما خبر نداشتیم که این اقامتگاه مجوز رسمی ندارد و با این اتفاق از اقامتگاه شکایت کردیم و سه نفرکه ضاربان اصلی برادرم بودند، دستگیر شدند، اما هر سه با قرار وثیقه سه میلیون تومانی آزاد و اقامتگاه هم پلمب شد.» محسن در حالی‌که در اثر ضرب و شتم، ۲۶ قسمت از بدنش آسیب دیده بود، به کما رفت و دو سال بعد، مرگ مغزی و فوت او اعلام شد. در حادثه‌ای دیگر که ۱۵ تیر ۹۹ رخ داد، ماموران کلانتری ۱۴۳ امامزاده داوود در جریان قتل مردی ۳۱ ساله در اقامتگاه ترک‌اعتیاد قرار گرفتند. این اقامتگاه متعلق به دو برادر بودکه یکی از آن‌ها پیش از دایر کردن اقامتگاه، اعتیاد داشت و پس از ترک همراه برادرش اقامتگاه را ایجاد کرده بود. در ادامه، پلیس دو برادر و آن‌هایی‌که مرد معتاد را شکنجه کرده بودند، دستگیر کرده که آن‌ها به قتل او اعتراف‌کردند. یکی از شاهدان قتل مرد معتاد به پلیس‌گفته بود: «مقتول می‌گفت نمی‌خواهد در اقامتگاه باشد که با دستور مسئولان اقامتگاه او را با شیلنگ و لوله پولیکا کتک زدیم. یکی از برادر‌ها هم ضرباتی به مقتول زد. سه ساعت او را زدیم و بعد زیر شکنجه‌ها حالش بد شد که دو برادر از ما خواستند او را به حمام ببریم تا حالش بهتر شود. او را به اتاق مدیر اقامتگاه بردیم‌که ناگهان از حال رفت و بعد فوت شد. بعد مدیراقامتگاه‌گفت تا دو نفرمان با چاقو یکدیگر را بزنیم که به پلیس بگوییم مقتول قصد فرار داشته و ما را زخمی کرد‌ه‌است. می‌خواست ماجرا را یک حادثه نشان بدهد، اما در نهایت دستگیر شدیم.»

معیار‌های لازم برای درمان موفق اعتیاد
درمان اعتیاد زمانی موفق است و اتفاق خواهدافتاد که فرد پس از طی دوره درمانی، دیگر هیچ حسی به مصرف مجدد مواد در او ایجاد نشود. فرض‌کنید فردی زمانی هروئین مصرف می‌کرد، اگر درمان او موفق باشد، وقتی دوباره با آن روبه‌رو شود، نیاز به مصرف دوباره هروئین را در خود احساس نمی‌کند. اما اگر درمان به شکل ناموفق و غیراصولی انجام شود، به محض خروج از مرکز درمانی دوباره سراغ اعتیاد خود خواهدرفت. در مورد خانواده‌ها نیز ابتدا باید بررسی شود چه دلایل و ریشه‌هایی باعث شده تا مصرف‌کننده نسبت به مصرف موادمخدر گرایش پیدا کند. تمام مشکلات ناشی از اعتیاد به ناآگاهی او نسبت به موادمخدر برمی‌گردد. چنین افرادی علم و آگاهی این را ندارند که با مصرف مواد چه آسیب‌هایی به خود می‌زنند و در ازای به دست آوردن لذت ناشی از مصرف مواد، چه چیز‌هایی را از دست می‌دهند. این در حالی است که اگر آگاهی افراد نسبت به تبعات مصرف موادمخدر افزایش پیدا کند، احتمال این‌که به سمت مواد گرایش پیدا کند، بسیار کاهش پیدا می‌کند.

بحث دیگر در خصوص مصرف‌کننده‌ها این است تا زمانی‌که خود آن‌ها تصمیم به درمان شدن نگیرند، خانواده‌ها هیچ کمکی نمی‌توانند به این افراد کنند. این روند همین‌طور ادامه دارد تا زمانی که مصرف‌کننده به آن خستگی لازم از مواد برسد. حالا این خستگی می‌تواند نگاه کردن در آیینه و تماشای چهره نابود خودش باشد یا از سوی خانواده طرد شود یا کارتن‌خوابی او را خسته کند. در کنار این، خانواده‌ها باید به دو معیار مهم قاطعیت و محبت در قبال مصرف‌کننده‌ها توجه داشته باشند. در بیشتر مواقع، خانواده به علت ناآگاهی، از قاطعیت به جای محبت و برعکس استفاده می‌کنندکه این باعث سرخوردگی فرد می‌شود. حالا اگر مصرف‌کننده با اراده خود تصمیم گرفت درمان شود، خانواده‌ها برای انتخاب یک مرکز درمانی مناسب باید به متد و روش درمانی که در آن مرکز استفاده می‌شود، توجه کنند. اگر مرکز درمان اعتیادی می‌خواهد موفق عمل کند، باید روش درستی بر اساس فیزیولوژی فرد تعریف کند. باید کلاس‌های درمانی قابل قبول با برنامه‌های مدون و از پیش تعیین شده برای مبحث روان و جهان‌بینی (نوع نگرش فرد به خود، خانواده اجتماع و اطراف خود) فرد داشته باشد تا بتواند به یک نتیجه مطلوب دست پیدا کند.

لزوم نظارت پلیس بر مراکز ترک‌اعتیاد
سردار مجید کریمی، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر در خصوص فعالیت مراکز خصوصی ترک‌اعتیاد در قالب ماده ۱۵ قانون مبارزه با موادمخدر می‌گوید: ظرفیت‌های مراکز دولتی به اندازه کافی نیست و قطعا حضور و فعالیت مراکز خصوصی در شرایط کنونی کمک‌کننده است. هموطنان عزیز نیز اگر اطلاعاتی در زمینه رفتار نادرست با معتادان در این‌گونه مراکز دارند، می‌توانند اطلاعات خود را با پلیس در میان بگذارند و ما برخورد جدی خواهیم‌داشت، اما مشکل اینجاست که پلیس در جریان اخذ مجوز این مراکز نیست. همچنین بازرسی، نظارت و کنترل این مراکز نیز برعهده سایر سازمان‌هاست، اما جایی که پلیس احساس کند یا خبری برسد که در مراکز خصوصی ترک‌اعتیاد، تخلف یا جرمی روی می‌دهد، حتما ورود خواهدکرد.

منبع: روزنامه جام جم

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار