امروزه شبهات بسیار زیادی در ذهن جوانان جولان میدهد. فضای مجازی هم بر شدّت و حدّت و رنگ و لعاب این پرسشها افزوده است حجت الاسلام و المسلمین علی نهاوندی،مدرس خارج فقه واصول حوزه علمیه قم و مدیر گروه فقه ارتباطات، هنر و رسانه مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) به برخی از شبهات در اصل برپایی و ادامه انقلاب اسلامی ایران پاسخ داده است که در ادامه می خوانید:
سوال اول: چرا انقلاب کردید؟ چه مجوز شرعی برای قیام قبل از ظهور حضرت حجت داشتید؟ چرا با وجود روایات مستفیضه که بیانگر آن است که قبل از ظهور حجت نباید قیامی صورت بگیرد، باز انقلاب کردید؟
برخی از روایات مؤید این اشکال عبارتند از:در بحار الانوار در جلد ۵۲ صفحه ۱۳۹ آمده است: هرکس از ما اهل بیت قبل از قیام قائم خروج کند مثل یک بچه گنجشکی است که طاقت پریدن ندارد، ولی پرواز میکند نمیتواند پرواز کند میرود در یک پنجره وارد میشود و بچهها او را میگیرند «فَتَلَاعَبَت بِهِ الصِّبْیَانُ» و با او بازی میکنند.
پاسخ به سوال فوق:
مقدمه آنکه این حرفها گاهی از ساکتین و عافیت طلبها صادر می شود و گاهی از کسانی که شبهه دارند. گزارشی از دیدگاه عافیت طلبان در سوره آل عمران آیه ۱۵۶ بعد از جریان جنگ احد قرآن میفرماید:ای گرویدگان (به دین اسلام)، شما مانند کسانی نباشید که راه کفر (و نفاق) پیمودند و درباره برادران و خویشان خود که به سفر رفته و یا به جنگ حاضر شدند (و مردند یا به شهادت رسیدند) گفتند:اگر نزد ما میماندند به چنگ مرگ نمیافتادند و کشته نمیشدند.
در صلح حدیبیه قرآن فتح «۱۲» بلکه شما پنداشتید که رسول و مؤمنان به او (همه کشته میشوند و) به سوی (وطن و) اهل بیت خود دیگر بر نخواهند گشت و این خیال در دل شما به خطا جلوه کرد و بسیار گمان بد و اندیشه باطلی کردید و مردمی در خور قهر و هلاکت بودید. گفتیم نروید و قیام نکنید.
اما جواب فنی در ضمن چند مطلب
۱ _این روایات مطلق و عام است، تخصیص میخورد و مقید میشود به روایاتی دیگر مانند روایت امام صادق که فرمود: بنابراین تمام این روایاتی که ذکر شده است ده برابر هم باشد مقیُّد میشود یا با روایات دیگر که قید زده است به «هر کس پرچم ضلالتی را بر افراشته کند صاحب آن طاغوت است. (کافی ج ۸، ص) ۲۹۷
۲ _قطعا این روایات، قیام و رایتی مثل قیام زید، زید ابن علی ابن الحسین، قیام شهدای فخ و امثال این هارا نمیگیرد و معلوم میشود استثنائاتی دارد و گرنه مورد نهی معصوم قرار میگرفت.
۳_ روایات دیگری وارد شده است که معصومان نهضتها و قیامهایی را تأیید کردند و وعده آنها را دادند مانند روایت امام کاظم (ع) (بحار االنوار، ج) ۲۱۶ ص، ۶۰
۴_ علویون در زمان ائمه قیام میکردند و ائمه برخی را تایید و برخی را تکذیب میکردند. حضرت امام صادق به امام باقر فرمودند فلان گروه قیام کردند درست است؟ حضرت فرمودند اسمشان در صحیفه فاطمیه نیست. پس معلوم میشود برخی قیامها در صحیفه و لوح محفوظ هست.
۵ _حجت شرعی در عصر غیبت، فهم فقیهانه از روایات است. این روایات را فقهایی مانند میرزای شیرازی، سید محمد طباطبایی معروف به سید مجاهد که در مقابل روسیه تزاری قیام کرد و امام خمینی دیده اند و با این همه نهضتی را رهبری کردند، و مانعی هم ندارد که فقهاء دیگر به فهم خود عمل کنند. بنابراین انقلاب اسلامی ایران به رهبری مرجعیت شیعه، حجیت عصر غیبت را بلا شک داشته است.
۶_ سیره فقهای سلف بر قیام و نفی طاغوت و حاکمیت حق بود لکن به دلیل قدرت زورگویان هیچگاه موفق نشدند؛ یا شهید شدند یا تبعید و یا در حصر بسر بردند. آیت الله سید محمد طباطبایی یزدی، فرزند آیت الله محمدکاظم طباطبایی یزدی است. وی از علمای مشهور مقیم عراق بود که بر ضد انگلیسیها اعلان جهاد داد و خود نیز در این جهاد به شهادت رسید.
آیت الله سید محمدتقی خوانساری ۱۳۰۵-۱۳۷۱ (ه. ق). پس از مرحوم آیت الله حائری مرجع تقلید شیعه و از اداره کنندگان حوزة علمیه قم بود. وی در عراق علیه مهاجمان انگلیس جنگید. آیت الله حاج سیدابوالحسن اصفهانی ۱۲۷۷ (ـ ۱۳۶۵ ه. ق)؛ و از شاگردان آخوند ملامحمد کاظم خراسانی و میرزامحمدتقی شیرازی بود و در انقلاب ۱۳۲۰ (ه. ق). عراق جزء رهبران جامعه شیعه بود و یک بار نیز از عراق به ایران تبعید گردید.
رساله عملیه وی معروف به صراط النجاة است. آیت الله میرزا حسین بن عبدالرحیم نائینی ۱۲۷۳ ـ ۱۳۵۵ ه. ق). از بزرگان فقها و مجتهد بنام نیمه اول قرن چهاردهم هجری است.
وی از شاگردان برجسته میرزای شیرازی است و در پیشرفت مشروطیت نقش مهمی داشت و از مراجع ایرانی مقیم عراق بود و پس از انقلاب عراق ۱۳۳۷ ه. ق. به ایران تبعید گردید؛ اما پس از شش ماه به عراق بازگشت و در نجف مقیم گردید. اثر معروف ایشان تنبیه الامة و تنزیه الملُّه میباشد.
آیت الله سیدعلی شهرستانی از مجتهدان معروف شیعه در انقلاب ۱۳۳۸ (ه. ق). عراق بود، که پس از انقلاب عراق ۱۳۷۷ (ه. ق). به ایران تبعید گردید. آیت الله خالصی از علمای شیعه و از رهبران نهضت عراق در برابر انگلستان بود که اول به حجاز و سپس به دلیل اعتراضات علما و مردم به ایران تبعید شد.
همچنین میرزای قمی یکی از علمایی بود که در تشویق مردم برای شرکت در نبرد با روس نقش اساسی داشت، او دفاع از مال، جان و عرض را نوعی جهاد میدانست و معتقد بود در دفاع چه هنگام حمله کفار به یک کشور و چه حمله دزد به خانه یا کاروانی، اذن امام و مجتهد جامعالشرایط شرط نیست، اما باید احکام دفاع را یاد گرفت.
ملا احمد نراقی کاشانی و حاج مال عبدالوهاب قزوینی و آقا سید علی مجتهد اصفهانی جهاد با روسها را علی رغم میل فتحعلیشاه قاجار تکلیف شرعی اعلام کرده، آخوند ملا رضای خوئی آذربایجانی با حکم جهاد به دربار فتحعلیشاه می فرستد، و پس از آن که فتحعلیشاه آخوند ملا رضای خوئی آذربایجانی را به حضور می پذیرد، سایر فقیهان با هم مکاتبه کرده و از حکم جهاد با روسها پشتیبانی می کنند.
۷ _هیچ حادثه در عصر غیبت نبوده که فقیهی از ابتدا تا انتها رهبری جامعه را در دست بگیرد و نظام اسلامی را برپا کند و در رأس حاکمیت باشد. پس پایگاه حجیت حرکت اجتماعی انقلاب اسلامی ایران بر محوریت فقیه جامع الشرایط است و حکم او طبق اجماع فقها حجت است و نقض حکم حاکم حرام است و هیچ فقیه دیگر نمیتواند بگوید این قیام اجتماعی و حکم حاکم متصدی آن جایز نیست و این حرکت، حجیت عصر غیبت را نداشته است.
۸_ قاعده و مقتضای لطف آن است که اگر خطایی به این بزرگی که باعث شهادت جوانان برومند شده است و به وسیله فقیهی چنین اشتباهی صورت گرفته، حضرت حجه اصلاح فرمایند و مانع از آن شوند و بر ایشان لازم بود جامعه را هدایت می کردند.
۹ _افق انقلاب اسلامی چیست؟ حرکت امام خمینی رسالت و مسئولیت الهی در طلیعه ظهور حضرت بوده است.
بیانیه امام دوم فروردین به مناسبت نیمه شعبان ۱۳۶۸ که نشان می دهد ایشان کار بزرگتر از سرنگونی شاه داشتند و نگاه جهانی است.
«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنافداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.
مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسئولین را از وظیفه اى که بر عهده دارند منصرف کند، خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهورى اسلامی تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولى این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى اسلام است منصرف کند.
مردم عزیز ایران که حقا چهره منوُّر تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، باید سعى کنند که سختیها و فشارها را براى خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالای کشور به وظیفه اساسى شان که نشر اسلام در جهان است برسند». باید ممهدون للمهدی بود، چون بلوک شرق و غرب به دنبال توسعه تمدن مادی و ماتریالیستی بودند و این فقیه عالم به زمان معتقد بود که باید در مقابل این تفکر الحادی قیام کرد.
۱۰_ خود دانشمندان غرب مانند هابز که او را پدر فلسفه سیاسی غرب میدانند بهترین حاکمان را برگزیدگان الهی میداند و پوپر که در جامعه باز خود به افلاطون الهی حمله می کند، معتقد است که باید بهترین افراد حاکم باشند، ولی اینکه چگونه آنرا تشخیص دهند را اصلیترین دغدغه می داند.
سوال دوم: شما به اهداف قیام نرسیدید و انقلاب امام خمینی تا کنون ناکارآمدی دین را به همراه داشت. این همه خالف و خطا در ادارات، دادگستری، رسانه، فرهنگ، اقتصاد و... نتیجه اشتباه در اصل برپایی نظام است.
پاسخ و جواب:
با یک نگاه مبنایی باید گفت جریان سکولاریزم با هدف جدا کردن مردم از تعالیم انبیاء و استغنا از خدا به دنبال ارائه ایدئولوژی و فلسفههای ماتریالیستی، سوسیالیستی و اومانیستی است که پشتیبان تمدن غرب است. تمدن غرب و شرق بر این اساس انقلاب علمی، تکنولوژی، ساختار جهانی نظام آموزشی، نظام بانکی و اقتصادی و... ایجاد کردند و سبک زندگی را تغییر دادند. یکی با شعار آزادی و دیگری با شعار برابری.
یکی از رسالتهای فقها مرزبندی است.
امام کاظم علیه السلام: هرگاه مؤمن عالمی بمیرد··· رخنه اى در اسلام پدید آید که هیچ چیز آن را نبندد؛ زیرا مؤمنانِ فقیه، دژهاى اسلامند همچنان که برج و باروى شهر موجب حفظ شهر است. الفقها حصون، مسئله مستحدثه دوران مبارزه با ایدئولوژی الحادی غرب است. باید فقها در برابر نباید مسئله ما تمدن مادی غرب است. این تفکر به دنبال یک دهکده، یک دین، یک کدخدا و یک سبک زندگی است. در برنامه ریزی توسعه تحول انسان با شاخصهای بی دینی است. دعوا سر آن است که که تنها تمدن مترقی تمدن غربی نه اسلامی است. این تمدن مهاجم که ریشه اسلام را میزند را با نوشتن کتاب و احداث مسجد نمیتوان مهار کرد. ایجاد حکومت و انقلابی که حداقل بازی را بهم بزند وظیفه فقیه است.
به نظر امام و رهبری باید تا حد امکان موج جهانی ایجاد کرد. قانون اساسی که نوشتند روح حاکمش اسلامی با مدل مردم سالاری دینی است که مردم بر اساس دین رشدیافتگی پیدا کند. شعار بلوک غرب و شرق آزادی و عدالت به معنای برابری بود که هر دو رهزن جامعه جهانی است. اشکالات و خطاها واضح و وارد است، اما حکمرانی اسلامی در برابر این تمدن نیازمند تولید نرم افزاری و سخت افزاری است ما تا کنون با مدلهای بلوک شرق و غرب جلو رفتیم و اسلامی نشدیم.چون تولید نظریه تا رسیدن به محصول بسیار سخت است.
سوال سوم: خود امام که معمار کبیر انقلاب هستند سال ۵۷ در سخنرانی بهشت زهراء (س) میگوید که به فرض پدران ما در مورد سرنوشت شان تصمیم گرفتند. ما قبول نداریم. آیا نسل حاضر هم میتواند همین پرسش و مطالبه را داشته باشد و برای سرنوشت خودش تصمیم جدیدی بگیرد؟ پس باید بعد از ۴۰ سال و گذشت یک نسل اجازه رفراندوم برای انتخاب اصل نظام داده شود.
بله اگر ما از حق تعیین سرنوشت خود محروم باشیم و حکومتی دیکتاتوری بر ما مسلط باشد این استناد صحیح است لکن این گفته امام در خصوص و در مقابل نظام استبدادی و سلطنتی ستم شاهی با شکل و پرستیژ دموکراسی بود. در قانون اساسی اصل ۵۶ حق تعیین سرنوشت به صراحت بیان شده است، اما برای حق تعیین سرنوشت در دورههای نسلی، تنها راه رفراندوم نیست و راههای گوناگونی وجود دارد که در
ذیل به دو راه اشاره می شود.
الف/ مشارکت سیاسی مردم: در تمام دنیا حضور در انتخابات، اظهار نظرهای سیاسی و راهپیماییهای حمایتی نشان دهنده میزان مقبولیت حاکمیت است.
ب/ فرمانبرداری مدنی: مردم هنگامی که از دستگاههای حکومتی استفاده میکنند و از مواهب آن بهره مند میشوند نشان از آن است که حقی بر تعیین سرنوشت خود دارند و رضایتمندی را از نوع حکومت، حکایت می کند اگر چه به شکل و نحوه ارائه خدمات اعتراض داشته باشند.
۳_ در مقام اثبات و در واقعیت خارجی لحظهای خاص وجود ندارد که در آن لحظه بتوان تعیین کرد که یک نسل جدید شکل گرفته و باید برای سرنوشت خود تصمیم بگیرد و در لحظات دیگر چنین حقی را نداشته باشد؛ بنابراین تحقق این گزاره منوط به آن است که اداره رژیمهای سیاسی
مبتنی بر مردم سالاری باشند و مردم از طریق انتخابات در دورههای زمانی مشخص، اقدام به تعیین سرنوشت خود کنند.
۴_ در تمام دنیا برای اعمال حق حاکمیت و تعیین مردم بر سرنوشت خود به دلیلی دشواریهای نامعقول سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از رفراندوم استفاده نمی شود. از تصویب قانون اساسی آمریکا بیش از ۲۰۰ سال می گذرد و در تمام دورههای نسلی رفراندوم نبوده.
قانون اساسی فرانسه که مترقی است تصویبش ۱۹۵۸ میلادی یعنی حدود ۶۵ سال پیش بوده که حداقل دو نسل را طی کرده است. نظام سلطنتی انگلیس تا کنون هیچ رفراندومی برگزار نکرده است.
۵_ چون این موضوع حقوقی است تا کنون هیچ حقوقدانی در جهان برای تعیین حق سرنوشت نگفته تنها راه رفراندوم است و باید رفراندوم برگزار شود. آسیبهای رفراندوم به اذعان همه سیاسیون و حقوقدانان بسیار زیاد و گاهی بر خلاف هدف اصلی است.
۶_ هیچ نظام برآمده از مکتب فکری مانند لیبرالیسم، مارکسیم، نولیبرالیسم و.. تا کنون رفراندوم برای اصل حاکمیت مکتبش نکرده است.
سوال چهارم: میزان نارضایتی موجود مردم از وضعیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کشور و اعتراضات
گسترده، نشانه مخالفت با اصل نظام نیست؟
جواب:
باید میان دو مفهوم تفکیک کرد و تحلیل رفتار مردم را بر اساس آن نمود:
الف/ مفهوم افکار عمومی ب/ مفهوم آراء عمومی
الف/ افکار عمومی همواره تحت تأثیر هیجانات زودگذر اجتماعی، هژمونی رسانه ها، اعتراضات صنفی و مدنی مانند نارضایتی از وضعیت اشتغال، گرانی، حقوق و دستمزد، آزادی سیاسی و.. است؛ و لذا اگر وضعیت اشتغال و اقتصاد بهبود یابد افکار عمومی مثبت میشود.
ب/ آراء عمومی ثبات بیشتری دارد و مشکلات را به اصل نظام بر نمیگردانند. رهبری هم به وضع موجود معترض است و کم کاریها را بر نمیتابد. مردم اعتراض به وضع موجود داشته، خواهان اصلاحات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی هستند و تظاهرات قهر آمیز را در بسیار کشورها انجام میدهند، اما آن را خارج از چارچوب نظام حاکم نمیدانند و بر سیاستهای دولتها معترضند.
سوال ششم: در سیره علوی هم حضرت بر خواست مردم تمکین کرده و از نظر خود کوتاه آمدند، اینکه علی (ع) سقیفه را پذیرفت و یا در زمان حکومتشان، حکمیت را پذیرفتند و به آن تن داد نشانه تجلی خواست مردم نیست؟
جواب:
در کتاب پیکار صفین (ترجمه وقعة صفین) نصر بن مزاحم و کتاب الغارات ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی کوفی (متوفای ۲۸۳ ق) از کهنترین متون تاریخی شیعه به حساب می آید. علی (ع) با زور و اکراه و نه از روی دلخواه برای حفظ حکومت دینی و پرهیز از اختلافاتی که اصل دین را در ابتدای عصر اسلام نابود میکرد به این فشارها تن دادند. لکن با اینکه خوارج پس از پذیرش حکمیت پشیمان شدند حضرت برای اصل تعهدی که به آن وفادار بودند و برای حفظ نظام مخالفت علنی نکردند.