بالتازار لموس ۶۰ ساله، اهل کوریتیبا برزیل، که کارش تشریفات و برگزاری مراسم است با تجربه برگزاری صدها مراسم تدفین، پس از اینکه در یک مراسم ترحیمی که برای فردی برگزار کرده بود، تنها دو عزادار حضور داشتند، نقشه حیلهگرانهاش را طرح ریزی کرد. او تصمیم گرفت دوستان خود را با یک شوخی بی رحمانه امتحان کند و در شبکههای اجتماعی خبر مرگ خود را منتشر کرد.
بالتازار برای دوستان و خانوادهاش مراسم تدفین دروغینی را برنامهریزی کرد تا ببیند چه کسی به مراسم ختم او میرود. اما متأسفانه، زمانی که عزیزانش واقعیت ماجرا را فهمیدند، خشمگین شدند و نقشه او به طرز باورنکردنی به هم خورد.
او گفت: «این ایده پنج ماه پیش به ذهنم خطور کرد. میخواستم به نظر برسد که واقعاً مردهام. مردم برداشت اشتباهی از آن داشتند. حقیقت این است که میخواستم بدانم چه کسی به سراغ من خواهد آمد.»
بالتازار ابتدا عکسی را در فیس بوک آپلود کرده بود که در آن لبخند میزند و میگفت که برای همه آرزوی سلامت میکند. دوستان او پس از بررسی دقیق پسزمینه تصویر، تصور میکردند که او در بیمارستان آلبرت اینشتین در سائوپائولو بستری شده است.
پس از آن بالتازار، پست دیگری به اشتراک گذاشت که خبر از مرگ او میداد. در آن پست نوشته شده بود: «در آغاز این بعد از ظهر غم انگیز، بالتازار لموس ما را ترک کرد.»
خانواده بالتازار از این خبر وحشت زده شدند. برادرزاده نگرانش به سرعت به سمت بیمارستان آلبرت اینشتین رفت و از پزشکان در مورد مرگ ناگهانی او سؤال کرد. اما از آنجایی که بالتازار هرگز بستری نشده بود و در واقع نمرده بود، کارکنان بیمارستان سابقهای از حضور وی در آنجا نداشتند.
خانواده دلشکسته او، از جمله مادر هشتاد ساله ویلچرنشین او، شروع به سوگواری از دست دادن بالتازار کردند. پست فیس بوک او نیز مملو از نظرات افرادی بود که گیج شده و خواستار اطلاعات بیشتر بودند، اما هیچ به روز رسانی دیگری به اشتراک گذاشته نشد.
جزئیات مراسم تشییع جنازه اعلام شد و عزاداران برای مراسم به کلیسایی محلی هجوم آوردند. داغ دیدگان با شنیدن صدای او که از بلندگوها پخش میشد و در حال اجرای مراسم ترحیم بود، بسیار شوکه شدند. آنها بر این باور بودند که بالتازار این بخش را قبل از مرگ احتمالی خود ضبط کرده است.
اما زمانی که درها را باز کردند به جای اینکه با مراسم دراماتیک او رو به رو شوند، پس از دیدن او که زنده و سلامت است به شدت خشمگین شدند. آنها او را به خاطر این شوخی بی رحمانه مورد انتقاد قرار دادند.
البته بالتازار از حجم افرادی که برای مراسم تدفین او حاضر شده بودند، تحت تأثیر قرار گرفت، اگرچه ممکن است دفعه بعد از او چنین استقبالی نشود. او درباره واکنش به مرگ ساختگیاش گفت: «من هیچ قصدی برای آزار، توهین یا آسیب رساندن به کسی نداشتم. من واقعا از این افراد عذرخواهی میکنم.»
دوستانش او را فردی به دنبال جلب توجه و این شیرین کاری را شوخی مضحکی توصیف کرده اند.
یکی از آنها گفت: «من او را از سال ۲۰۰۱ میشناسم. داستان وحشتناکی بود. یک روز را غمگین و روز دیگر را بسیار عصبانی بودم.»
منبع: روزیاتو
زهر بند غمی آزاد باشیم
زمانیکه شدیم ازهمدیگر دور
ندارد ارزشی این گریه با شور
بدانیم قدر هم تا زنده هستیم
مگر ما تا ابد پاینده هستیم ؟
بیایم یاری هم را نماییم
کمک سازیم تا مشکل گشایم
بیایید زندگی را شاد گیریم
نپدارید که ما حالا نمیریم
جهان از بهر ما کوتاه باشد
که عمر آدمی یک آه باشد
بیایید قدر همدیگر بدانیم
همه باهم سرود عشق بخوانیم