حلقه هدایت تظاهرات ضدپهلوی در مشهد با حضور 3 نفر از روحانی‌های شاخص در این شهر پیگیری می‌َشد؛ آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله طبسی و سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد.

وقتی حجت‌الاسلام سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد در ساعت ۱۰ صبح روز هفتم مهرماه سال ۱۳۶۰ به دست یک منافق ۱۶ ساله به شهادت رسید، نشریه مرتبط با این گروهک تروریستی با عنوان «مجاهد» در شماره ۵۱۵ خود نوشت: «انفجار یک نارنجک در محل حزب جمهوری در مشهد، یکی از شاه مهره‌های خمینی را به هلاکت رساند. این عملیات قهرمانانه را فدایی مجاهد هادی علویان به انجام رساند»!

منافقین در این اطلاعیه از شهید هاشمی‌نژاد به عنوان شاه‌مهره امام یاد کرد. اما به راستی سیدعبدالکریم چرا این قدر مهم بود که منافقین درصدد ترورش برآمدند؟ برای شناخت بیش‌تر او با دومین پسر سیدعبدالکریم به نام سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، مشاور معاونت تبلیغات آستان قدس رضوی گفتگو کردیم.

سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد
سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، یکی از یاران قیام امام خمینی (ره) بود

سیدمحمدجواد که هنگام شهادت پدرش ۱۶ سال بیش‌تر نداشت، در این گفتگو با اشاره به سیر فعالیت‌های مبارزاتی پدرش از سال ۱۳۴۲، خاستگاه تفکرات مبارزاتی او را سال‌ها قبل از سال ۱۳۴۲ دانست و با بیان اینکه منبر‌های سیدعبدالکریم معروف به پرشوری و آتشین بوده است، از بزرگ‌ترین تصمیم تیم سه‌نفره رهبران فعالیت‌های انقلابی در مشهد سخن به میان آورد که در ادامه می‌خوانیم:

سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد
سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد

کتابی که پاسخ به شبهات جوانان بود، اما بایکوت شد

سابقه مبارزاتی شهید هاشمی‌نژاد به چه زمانی برمی‌گردد؟

پدرم، شهید هاشمی‌نژاد از شاگردان ممتاز امام (ره) بود. حضور او در میدان مبارزه با طاغوت به سال‌ها پیش از سال ۱۳۴۲ برمی‌گردد. او کتابی با عنوان «مناظره دکتر و پیر» دارد که در زمان خودش، اولین کتاب فارسی در پاسخ به شبهات جوانان بود. این کتاب در سال ۱۳۳۷، پنج سال قبل از شروع نهضت امام منتشر شد که در همان اوایل چاپ و انتشارش توسط ساواک ممنوع شد و تا پیروزی انقلاب اسلامی اجازه چاپ نداشت. البته این کتاب در این بازه زمانی حدود ۱۶ بار به صورت مخفیانه چاپ و بین مبارزان پخش شد.

ذهن پویای هاشمی‌نژاد جوان و آغاز مبارزه در دهه دوم زندگی‌اش

بنابراین شروع مبارزات شهید هاشمی‌نژاد از سال ۱۳۳۷ بود. او این کتاب را در سن ۲۶ سالگی نوشت و حدود ۲ سال قبل از آن هم مشغول جمع‌آوری اطلاعات و نگارش کتاب بود. کتاب «مناظره دکتر و پیر» هم اکنون یکی از منابع پاسخگویی به شبهات جوانان است. البته کتاب‌های بعدی شهید هاشمی‌نژاد در راستای همین کتاب نوشته شد.

مثلاً کتاب «درسی که حسین به انسان‌ها آموخت» را که در سال ۱۳۴۱ نوشت یا کتاب‌های دیگری در رابطه با تقابل با گرایشات مادی‌گرایانه منتشر شد، نشان‌دهنده بخشی از فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پدرم است که در راستای پاسخگویی به مشکلاتی که در جامعه به خصوص در قشر جوان وجود داشت، نوشت. با قاطعیت می‌توانم بگویم که پدرم و شهید مطهری با هم در این زمینه گام برداشتند و هر دوی آن‌ها دغدغه اصلی پاسخگویی به شبهات و کمبود‌های فرهنگی‌ای که در جامعه آن روز بود، داشتند.

هاشمی‌نژاد جوان
هاشمی‌نژاد جوان در پیاده‌روی اربعین

سیدعبدالکریم هشت بار توسط ساواک دستگیر شد

بخش دیگری از مبارزات ایشان مربوط به دوران نوجوانی‌اش بود که از همان زمان سخنرانی انجام داد و عمدتاً موثر هم بود، زیرا او سبک خاصی در خطابه داشت که جاذب و مورد توجه بود. سخنرانی‌هایی که در راستای ترویج تفکرات دینی و اسلامی و مبارزاتی علیه مفاسد رژیم شاه و موضوعات سیاسی کشور انجام شد. به همین خاطر بیش از هشت بار از سوی ساواک دستگیر و روانه زندان شد که بیش‌ترین زمان زندانی پدرم به سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ برمی‌گردد.

جمله‌ای که امام درباره روحانی مبارز مشهدی گفت

اولین بازداشت پدرتان توسط ساواک چه زمانی بود؟

اولین تاریخ زندانی شدن شهید هاشمی‌نژاد بعد از قیام ۱۵ خردادماه سال ۱۳۴۲ بود که حدود یک ماه و نیم به طول انجامید. در تیرماه سال ۱۳۵۲ به جرم اقدام علیه امنیت کشور توسط سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان دستگیر شد و برای چهارمین بار به زندان رفت. در سال ۱۳۵۳ بعد از مراسم گرامیداشت یازدهمین سالگرد شهدای خرداد ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه قم، باز روانه زندان شد. در سایه این فعالیت‌ها بود که امام خمینی (ره) اوایل سال ۱۳۵۷ در نامه‌ای به پدرم فرمودند: «من چشمم به افرادی، چون شما روشن است».

سیدعبدالکریم در اسناد ساواک
سیدعبدالکریم در اسناد ساواک

خیری که قیام ۱۵ خرداد داشت

شهید هاشمی‌نژاد در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ چه فعالیت‌هایی داشت و ثمره آن چه بود؟

شهید هاشمی‌نژاد جزو اولین نفراتی بود که به نشر تفکرات امام پرداخت و همراه با امام (ره) بود. او در بحبوحه ۱۵ خردادماه سال ۱۳۴۲ دستگیر شد و بعد از آن فعالیت‌هایش را در مشهد پیگیری کرد. دستگیری پدرم به همراه افرادی مانند مرحوم آیت‌الله فلسفی، آیت‌الله مکارم شیرازی، شهید مطهری و ... از عوامل اصلی تفکرات انقلاب اسلامی بود. البته این دستگیری‌ها بعد‌ها باعث خیر شد و زمینه ارتباط بیش از پیش شاگردان فکری حضرت امام (ره) فراهم کرد.

حلقه سه نفره یاران خمینی در نزدیک حرم رضوی

چرا حلقه سه نفره در مشهد شکل گرفت؟

ابتدا از اولین یاران امام (ره)، مرحوم آیت‌الله طبرسی و سپس شهید هاشمی‌نژاد به مشهد آمدند و یک حلقه برای انجام مبارزات در آنجا تشکیل دادند و بعد هم رهبر انقلاب به جمع آن‌ها اضافه شدند. طبیعتاً با حضور معظم‌له این جمع پررونق و غنی‌تر شد؛ به صورتی که هفته‌ای حداقل یک جلسه را در منازل یکدیگر برای هدایت و رهبری انقلاب اسلامی در خراسان برگزار می‌کردند.

حضور نفوذی‌های ساواک در حلقه‌های مبارزاتی یاران امام (ره)

حضرت امام (ره) توسط واسطه‌هایی که به نوعی در ارتباط بودند، کار رهبری انقلاب را پیش می‌بردند. این گونه نبود که این حلقه فقط تنها منحصر به خراسان باشد. بعد از پیروزی انقلاب در اسناد ساواک متوجه شدیم که ساواک و رژیم پهلوی به خصوص در خراسان روی این حلقه‌ها حساسیت بسیار زیادی داشت. از داخل اسناد منتشر شده ساواک کاملاً مشهود است که در میان این حلقه‌ها افراد نفوذی ساواک از حضور جمع و محتوایی که در آن رد و بدل می‌شد، گزارش می‌نوشتند.

آیت‌الله طبسی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد
آیت‌الله طبسی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، سه نفری که تظاهرات مشهد را رهبری می‌کردند

با توجه به اینکه برخی جلسات این حلقه سه نفره در منزل شما برگزار می‌شد، از محتوای جلسات مطلع می‌شدید؟

در این جلسات سه نفره، پدرم، آیت‌الله طبسی و رهبر انقلاب درباره اعلامیه‌ها و مطالبی از امام (ره) که قرار بود ضبط، منتقل و منتشر شود و به دست مردم برسد، بحث می‌شد. همچنین مطالبی که می‌خواستند به صورت بیانیه‌ای مشترک دهند، ساعت‌ها تفکر صرف آن می‌کردند و بعد با امضای آن سه نفر منتشر می‌شد. جلسات حلقه سه نفره، کاملاً جدی و محرمانه بود و به همین خاطر رفت و آمد خانوادگی بین اعضا وجود نداشت، زیرا ساواک بسیار روی این موضوع حساس بود و این امکان بود که این ارتباط خانوادگی باعث دردسر‌هایی شود.

نامه لاتینی که از مشهد به نجف اشراف ارسال شد

خاطره‌ای از ارتباط شهید هاشمی‌نژاد با امام (ره) در دوران قبل از انقلاب بیان کنید.

هنگام شهادت آقامصطفی (فرزند ارشد امام)، خفقان در کشور شدید بود. در آن زمان شهید هاشمی نژاد نامه‌ای خطاب به امام (ره) به زبان لاتین نوشت که در آن به صورت غیرمستقیم شهادت آقا مصطفی را تسلیت گفت. منتها پدرم قبل از ارسال این نامه، متن نامه را به من داده بود تا بخوانم. امام در پاسخ نامه‌ای به پدرم نوشتند و در آن بیان کردند که من یکی ـ دو نفس بیشتر از عمرم باقی نمانده و همه امیدم به امثال شماست.

تصمیم مهمی که تیم سه‌نفره در ابتدای انقلاب گرفت

بعد از پیروزی انقلاب چرا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از مشهد به تهران آمدند؟

هنگام پیروزی انقلاب، نظر این بزرگواران آن بود که یکی از آنان باید در تهران حضور داشته باشد تا با توجه به حضور امام و پیروزی انقلاب، وزنه ثقیلی که به لحاظ علمی، مبارزاتی و کسانی که مورد اعتماد امام بودند، حاضر باشد که از این جمع، در مورد شخص آیت‌الله خامنه‌ای اتفاق نظر داشتند. به همین خاطر مقام معظم رهبری به تهران رفتند. با توجه به جایگاه رفیع ایشان نزد حضرت امام (ره)، آیت‌الله خامنه‌ای به وزارت دفاع رفتند و بعد از آن بلافاصله به دلیل اینکه نگاه‌های تبیین مسائل انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب بسیار مهم بود، امام (ره) ایشان را به جایگاه امامت نماز جمعه منصوب کردند.

امام (ره): خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم

تعهد

بعد از انتشار خبر شهادت حجت الاسلام هاشمی‌نژاد، واکنش امام چه بود؟

وقتی پدرم توسط منافقین به شهادت رسید، حضرت امام (ره) درباره شهید هاشمی‌نژاد سخنانی را ایراد کردند. امام تنها درباره برخی شهدا به شخصه سخنرانی کردند و برای بقیه شهدا تنها به بیانیه دادن اکتفا می‌کردند. معمار کبیر انقلاب درباره افرادی مانند شهید مطهری، شهید رجایی، شهید باهنر، حادثه بزرگ ۷ تیر و شهید اشرفی اصفهانی (با توجه به سن ایشان و ارادت قلبی که به امام داشتند این کار انجام شد) با توجه به سمت‌ها و جایگاهی که آنان داشتند، سخنانی را ایراد کردند، اما درباره شهید هاشمی‌نژاد با توجه به اینکه هیچ سمت رسمی نداشت، این سخنان مفصل، نشان از تقید امام (ره) به این شهید بود که ناشی از نزدیک بودن ایشان به شهید هاشمی‌نژاد، ایده‌ها و افکار او بود. امام (ره) فرمودند: «در روز شهادت امام جواد (ع) یکی از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسید؛ شهید هاشمی‌نژاد که من از نزدیک با او آشنا بودم و خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت آن بر اشخاصی که او را می‌شناسند، پوشیده نیست».

شهید آیت‌الله طالقانی
شهید آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله جعفر سبحانی و شهید هاشمی‌نژاد

جمله نلسون ماندلا درباره ما و پدرمان صدق می‌کرد

با توجه به مشغله و فعالیت‌های شهید هاشمی‌نژاد چقدر از تربیت پدرتان در سنین کودکی و نوجوانی بهره بردید؟

نلسون ماندلا کتابی با عنوان «کتاب خاطرات» دارد. او در آن کتاب می‌گوید: جایی که فقدان پدر در آن خیلی احساس می‌شود، خانواده است. خانواده شهید هاشمی نژاد این جمله را کاملاً لمس کردند، زیرا پدر در بیشتر اوقات یا در زندان به سر برد یا در تعقیب و گریز بود. فرزند اول شهید هاشمی‌نژاد در سال ۱۳۴۳ به دنیا آمد. هنگام تولد او، پدرم در زندان بود. موقعی هم که بنده در سن ۱۶ سالگی بودم، پدرم به شیوه انتحاری توسط منافقان به شهادت رسید و بدنشان قطعه قطعه شد.

در دورانی هم که پدرم حضور داشت، چون مبلغ بود، باید وقتش را صرف تبلیغ می‌کرد. از آنجایی که از سال ۱۳۵۱ تبلیغ ایشان در مشهد ممنوع شد، برای تبلیغ بیش‌تر به شهرستان‌ها می‌رفت. با این وجود، چون دست به قلم بود، پدرم همیشه کار فرهنگی انجام می‌داد. به همین خاطر فرزندانش زیاد از حضورش بهره‌مند نبودند. بیش‌تر بار تربیتی ما را مادرم به دوش کشید. البته ما از نصایح پدرم از در همان لحظات کم حضورشان بهره‌مند شدیم. منتها بخش مهمی از شناخت شخصیت شهید هاشمی‌نژاد مربوط به دوران بعد از شهادتش است که فرزندانش با مطالعات و گفتگو با دیگران متوجه شدند.

قرار بود سال ۱۳۴۳ اعدام شود

بعد از فوت همسر شهید هاشمی‌نژاد، در دیداری که با رهبر انقلاب داشتیم، معظم له فرمودند: مادر شما چه در زمان حیات شهید و چه پس از حیات ایشان، رنج بسیاری را متحمل شدند و این واقعیتی بود که در زندگی شهید به دلیل فعالیت‌های وسیع و گسترده‌اش، همچنین عناد رژیم پهلوی نسبت به او و بعد از انقلاب، با عناد شدید گروهک‌ها نظیر منافقین وجود داشت.

شهید هاشمی‌نژاد در سال ۱۳۴۳ در حادثه‌ای که در یکی از مساجد مشهد رخ داد، توسط رژیم پهلوی به اعدام محکوم شد، منتها با واکنش تند و سریعی که علما و مراجع انجام دادند، رژیم پهلوی عقب‌نشینی کرد و ساواک نتوانست این کار را انجام دهد. سال‌ها گذشت تا اینکه در هفتم مهرماه سال ۱۳۶۰ این کار را منافقین تمام کردند.

البته بعد از شهادت پدرم بار‌ها عنایت و هدایت‌های پدرم را حس کردم. با عنایت این شهید بزرگوار بود که فعالیت‌هایی در حوزه شهدای ترور ـ که ۱۵ سال از آن می‌گذرد ـ شکل گرفت که در سایه آن به نظرم مظلومیت از شهدای ترور برداشته شده است.

شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد سال ۱۳۱۱ در شهر بهشهر استان مازندران به دنیا آمد. او به مدت ۱۴ سال از شاگردان بنام آیت‌الله بروجردی و حضرت امام و از روحانیون پیشگام انقلاب اسلامی در خراسان بود. در دوران مبارزات پیش از انقلاب با خطبه‌ها و سخنرانی‌های حماسی و آتشین خود در نشر افکار انقلابی و افشای ماهیت رژیم پهلوی، تمامی توان خود را به کار برد.

سیدعبدالکریم در سال ۱۳۳۵ با سیده طیبه ابطحی خواهر سیدحسن ابطحی، هم‌حجره‌ای دوران طلبگی‌اش ازدواج کرد و صاحب سه دختر و ۶ پسر شد. او ۲ سال بعد از ازدواج در سال ۱۳۳۷ با تایید آیت الله بروجردی به درجه اجتهاد رسید. او با رحلت آیت‌الله بروجردی در سال ۱۳۴۰ از قم به مشهد مهاجرت کرد و در حوزه علمیه مشهد به تدریس فقه و اصول پرداخت و جلسات و منابر تبلیغی برگزار کرد. در نهایت او در هفتم مهر ماه سال ۱۳۶۰ توسط منافقین در مشهد به شهادت رسید و پیکر مطهرش در حرم رضوی آرام گرفت.

منبع : فارس

برچسب ها: منافقین ، پهلوی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۰۷ ۰۹ بهمن ۱۴۰۱
نثار ارواح بلندپرواز و پرفتوح شهدا خصوصا این شهید عزیز صلوات نثار فرمایید.