یک دیپلمات فرهنگی گفت: جشنواره شعر فجر پرچم‌دار شعر، زبان و ادبیات فارسی در کشور است و جایگاه بالا و رفیع در این حوزه دارد

سلمان رستمی رایزن فرهنگی پیشین ایران در اتیوپی درباره تاثیر ادب پارسی در حوزه دیپلماسی فرهنگی، گفت: اکنون فضای آن نیست که من به تعریف پدیدارشناختی مفهومی به عنوان «دیپلماسی فرهنگی» بپردازم، اما یک تعریف ساده برای آن می‌تواند چنین باشد که دیپلماسی فرهنگی، چانه‌زنی برای رسیدن به سند‌ها و اهدافی است که جوامع انسانی را با هم متحد می‌کند. رسیدن به این سند‌ها بر پایه مؤلفه‌های مشترک فرهنگی میان جوامع است. قاعدتاً این میان هر کشوری که از فرهنگی غنی برخوردار باشد، توانایی جذب بیشتری را خواهد داشت. از این مفهوم به قدرت نرم یاد می‌شود و اگر کشوری قدرت نرم فزاینده‌ای داشته باشد، از نظر سیاسی نیز متحدان بسیار بیشتری خواهد داشت.

وی افزود: کشور عزیز ما ایران تاریخ طولانی در تمدن و تمدن سازی دارد. بزرگان فرهنگ و اندیشه ایران نام‌شان در تاریخ فرهنگی بشریت ثبت است و مردم کل جهان به وجود شخصیت‌هایی، چون ابن سینا، فارابی، ابوریحان بیرونی و... افتخار می‌کنند. شعر نیز همیشه در تاریخ تمدن ایران زمین همپا و همزاد حکمت بوده است و شعرای برجسته‌ای، چون فردوسی، خیام، حافظ، سعدی، مولوی و... هم در غنای فرهنگ جهان بویژه در عصر جدید تاثیرگذار بوده‌اند و هم نام عزیز ایران را در جای جای هستی بلندآوازه کرده‌اند. همچنین سنت‌های کهن فرهنگ ایران نیز پرآوازه‌اند. جشن نوروز خاستگاهی ایرانی دارد، ولی اکنون بسیاری از کشور‌های منطقه هم آن را جشن می‌گیرند که از این کشور‌ها به اتحادیه نوروز یاد کرده‌اند.

رستمی ادامه داد: اگرچه مرز‌های سیاسی قابل احترام هستند، ولی ملت‌هایی که دوستدار شعر و ادب فارسی هستند، پیوستگی‌های فرهنگی دارند و توسط مرز‌ها جدا نمی‌شوند. آنچه در قالب شعر به ارباب هنر و فرهنگ عرضه می‌شود، تجلیات فرهنگ و تمدن ایران بزرگ فرهنگی و شعرای نامدار آن است که در سرزمین هنرپرور ایران بالیده و ترجمان حیات فرهنگی ایران هستند. ببینید نام سعدی چقدر در جهان بلندآوازه است که خانواده‌ای فرانسوی که به سعدی آنقدر علاقه داشت، نام فرزند نخست خود را سعدی گذاشتند و همین شخص یک فیزیکدان معروفی شد به نام نیکولا لئونار سعدی کارلو و عجیب آنکه نوه این خانواده یعنی ماری فرانسوا سعدی کارنو، به عنوان پنجمین رییس جمهور در جمهوری سوم فرانسه انتخاب شد. از این تاثیرات ادب پارسی نباید غافل شد.

متاع فرهنگی قابل ارائه توسط ایران، بسیار است

این دیپلمات فرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مرز‌های فرهنگی ایران گفت: هر کسی که در ایران در جست‌وجوی ریشه‌های هویت فرهنگی و تاریخی خود باشد، باید گذارش به مرو و ابیورد و مهنه و سرخس هم برسد. از این رو برگزاری برنامه‌هایی مبتنی بر شعر و ادب فارسی را باید فرصتی برای دم‌زدن در فرهنگ غنی ایران تلقی کرد. هنوز زمزمه‌های عارفانه ابوسعید ابوالخیر در گوش هر ایرانی طنین‌انداز است و صدای انوری ابیوردی از ترکمنستان به دشت‌ها و کوه‌های ایران جاری می‌شود و تا هرکجا که فرهنگ ایران پیش می‌رود، این صدای مخملین طنین‌افکن است. بی‌هیچ تردیدی اگر قرار باشد این قلمرو فرهنگی در اقلیم‌های فرهنگی امروز جهان، دارایی خود را در معرض تماشای جهانیان قراردهد، بخش عظیمی از متاع فرهنگی که در این عرصه عرضه خواهد شد، شعر و زبان ادب فارسی است، که خواستگاه آن در تمامی ایران فرهنگی است که مرزی در آن وجود ندارد.

رستمی اضافه کرد: در کنار تمامی اشتراکات فرهنگی ایران امروز با کشور‌های ایران فرهنگی، ایران امروز کشوری است که در منطقه غرب آسیا چشم و چراغ کشورهاست و در بسیاری از حوزه‌های فرهنگی پیشتاز است. سینمای امروز ایران در میان کشور‌های دارای این صنعت، سینمایی است نجیب و شناسنامه دار و دنیای امروز ایرانیان را روایت می‌کند. در تنوع صنایع‌دستی، ایران در زمره چند کشور برجسته جهان است و از این بابت تنها چند کشور می‌توانند هم‌ردیف کشور ما قرار گیرند، تنوع اقلیمی و فرهنگی، موسیقی ایران را متنوع و متکثر و روح‌نواز کرده است و فصل مشترکی با مجموعه‌ای از کشور‌های منطقه را در قلمرو موسیقی به وجود آورده است. هنر کتابت و کتاب‌آرایی و تولید کتاب در ایران، از سویی میراث‌دار فرهنگ غنی کتابت در ایران بزرگ و از سویی دیگر در بازار نشر جهان امروز در زمره کشور‌های بزرگ تولید کننده این کالای فرهنگی است. ولی آنچه که چشم و چراغ فرهنگی ایران بوده و در تارک آن می‌درخشد شعر و ادب فارسی است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که ایران فرهنگی توانسته با شعرای نامی قدیم و معاصر خود تمامی سرزمین‌ها را فتح و در تمامی مراکز فرهنگی دنیا برای خود جایگاه و مقامی کسب کند، گفت: زمانی که در اتیوپی مشغول به خدمت بودم مشاهده کردم که بدون دخالت رسمی و دولتی کشورمان، اشعار مولانا، خیام و نظامی و... به زبان بومیان آنجا یعنی امهریک ترجمه و منتشر شده بود و حتی نام این شخصیت‌ها روی برخی امکان گذاشته بودند. رستورانی در اتیوپی بود به نام عمر خیام که پاتوق عشاق بود. تنها شعر فارسی است که این قابلیت را دارد که تمامی مولفه‌های فرهنگ را در خود جای داده و ترجمان این شعر به زبان‌های دیگر، توانایی انتقال فرهنگ، تمدن و سنت‌ها و حتی گرایشات مذهب به کشور‌های دیگر را داراست و تمامی این انتقال بدون حساسیت‌های سیاسی معمول صورت می‌پذیرد؛ همانگونه که مولانا در دیباچه مثنوی معنوی بیان داشته: «هذا کتاب المثنوی و هو اصول، اصول، اصول الدین.»

رایزن فرهنگی پیشین ایران در اتیوپی ادامه داد: شعر‌های این شاعر نامی و شعرای دیگر بدون هیچ دخالت فرهنگی و یا با کمترین دخالت، در عرصه بین الملل ترجمه و منتشر می‌شوند و در کشور‌های نوروز خوانده شده و بدان استناد می‌شود و این چیزی جز دیپلماسی شعر و ادب فارسی نیست. قطعا مشترکات فرهنگی و بویژه شعر فارسی می‌تواند در راستای قرابت فرهنگی میان مردم و دولت‌ها نقش ایفا کرده و باعث تلطیف فضای جوامع بشری شوند. جشنواره شعر فجر از این امکان باید استفاده کرده و مثلا محافل خود را به آن دسته از کشور‌های منطقه که در زمره ایران فرهنگی قرار می‌گیرند، نیز ببرد و با شاعران این دیار‌ها نیز همراه شود.

جشنواره شعر فجر پرچمدار شعر و ادب پارسی در کشور است

رستمی که خود دستی بر آتش شعر دارد، به اهمیت جشنواره شعر فجر اشاره کرد و ادامه داد: جشنواره شعر فجر ویترین و پرچم‌دار شعر، زبان و ادبیات فارسی در کشور است و جایگاه بالا و رفیع در این حوزه دارد. در دوره‌های ابتدایی این جشنواره شاهد حضور مسئولان، کاندیدا‌ها و برگزیدگان شناخته شده‌ای بودیم و آن‌ها از منظومه شعر و ادب فارسی کشور بودند و نیاز به تعریف نداشت.

وی افزود: جشنواره شعر فجر طی زمان توانست جایگاه مؤثر و بالایی در منظومه ادبی کشور به دست بیاورد و به نوعی توانست جای خودش را در حوزه‌های مختلف باز کند. همچنین این جشنواره سبب رویش‌های جدید شد و شاعران نسل جدید را تشویق کرد تا وارد میدان شده و عرض اندام کنند و این امری بسیار مهم است. تاکنون جشنواره شعر فجر کم‌حاشیه‌ترین و بی دردسرترین کته گوری را داشته و بازدهی آن نیز از جشنواره‌های دیگر بسیار بیشتر بوده است.

رستمی در پاسخ به این پرسش که چرا از ابتدای انقلاب، جشنواره شعر فجر برگزار نشد و اولین دوره آن مربوط به دهه ۸۰ بود، گفت: اولین دوره جشنواره شعر فجر مربوط به سال ۸۵ بود، با وجود آنکه انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است؛ ما درگیر دفاع مقدس شدیم و یک سری از حوزه‌ها پررنگ‌تر شد؛ البته دفاع مقدس بر شعر و ادبیات کشور بسیار تأثیرگذاشت و ما را به سمت شعر‌های حماسی سوق داد. همین موضوع سبب شد تا رویکرد شعر‌های حماسی، حوزه انقلاب و حضرت امام (ره) پدیدار شود. اما بهرحال پس از ورود مسئولان به جشنواره شعر فجر، شاهد یک حرکت قدرتمند و پرتحرک بودیم. این درحالی است که در دهه هفتاد حضور جشنواره شعر فجر مغفول مانده است و می‌توانست بروز و ظهور بیشتری داشته باشد.

باید برای شعر هم بنیادی مانند بنیاد نخبگان داشته باشیم

رستمی  بر ضرورت توجه بیشتر نهاد‌های آموزشی پیشادبستان و دبستان به شعر، اشاره کرد و ادامه داد: ما نتوانسته‌ایم در حوزه شعر و زبان و ادبیات فارسی به صورت ریشه‌ای در نهاد فرزندانمان قرار دهیم که این امر به حوزه آموزش ما مربوط می‌شود. در مهدکودک و مدرسه، شعر‌های مختلفی را حفظ کرده‌ایم و در مقاطع تحصیلی دبستان حفظ شعر قدری الزامی نیز بود، اما این امر تا چه اندازه در بروز و ظهور زندگی اجتماعی‌مان به عنوان کنشگر اجتماعی تأثیر داشته است؟ البته، نه به این معنی که چندان جایگاه خاص نداشته باشد، اما بیشتر به شعر نگاه اسطوره‌ای داشته ایم. همچنین رسانه‌های جمعی ما در این حوزه قدری نسبت به سایر حوزه‌ها لطف کمتری داشته‌اند.

وی افزود: ما باید در حوزه شعر مجموعه‌ای همچون سازمان ملی نخبگان داشته باشیم تا شعرا بتوانند دور هم جمع شوند. البته چنین محافلی وجود دارد، اما به گستردگی سایر اصنافی که وجود دارد، نیست.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.