برخی از این ایدهها قبل از ابرشرکتهای فناوری در جهان توسط افراد یا شرکتهایی دیگر، اختراع شده یا به ثبت رسیده بودند، اما غولهای عصر اینترنت به پشتوانه توانایی و اثربخشیشان در دنیای مجازی با نقض حقوق خالق و طراح ایدهها از روی آن کپیبرداری کردند، دستی به سر و روی آن کشیدند و شاید بخشهایی را اضافه و بعد آن را عرضه کردند. طرحهایی که ایده پردازش با فروش آن میتوانست صاحب چند میلیارد دلار و با آن به یک کارآفرین موفق تبدیل شود، اما طی یک معادله نابرابر به سود شرکتهای بزرگ تمام شد. بهطور مثال، یکی از آنها همین گوگل است که این روزها ۳۰ سالگی را پشت سرمیگذارد. این شرکت با اضافه شدن جیمیل، گوگل تصاویر، گوگل مپ، گوگل ارث، یوتیوب و دیگر شرکتهایی که از شاخههای گوگل محسوب میشوند هر روز به دامنه فعالیت خود در دنیای مجازی اضافه میکند. هر کدام از این شرکتها، برآمده از ایدهای کوچک و شاید یک رویا بودند. رویاهایی که برخی معتقدند گوگل از آنها دزدیده، پرورش داده و با قدرت تاثیرگذاریاش به سرانجام رسانده است. در این پرونده درباره گوگل ارث که الگوریتمهای آن برگرفته از نسخه برنامهای به نام «تراویژن» است و چند پرونده شبیه به آن که گوگل یا ابرشرکتهای فناورانه در آن باختهاند، خواهیم گفت.
خالقان گمنام ایده گوگلارث
ماجرای سرقت ایده گوگلارث که به شکایت یک شرکت حقوقی منجر شد و مینیسریال «کد میلیون دلاری» هم بر همین اساس ساخته شده است
سال ۱۹۹۰ بعد از برداشته شدن دیوار برلین در یک باشگاه تکنو، دو نفر با هم دوست شدند و با ایدهشان جهان را تکان دادند؛ «یوری مولر» نخبه و خوره برنامهنویسی و «کارستن شلوتر» دانشجوی کارشناسیارشد هنر که رویاهای بزرگی در سر داشت. سفر به هرجای جهان بدون هیچ بلیت و هواپیمایی، تنها به واسطه یک کلیک از طریق صفحه رایانه گوشهای از رویای مشترک آنها بود. در سالهایی که «یوری» و «کارستن» به فکر عملی کردن ایدهشان بودند چند دهه از رویای بزرگ سفر به ماه و فرود فضاپیمای آپولو روی این کره گذشته و پای رایانههای شخصی به خانهها باز شده بود. پس رویای آنها زیاد هم عجیب و دور از دسترس نبود. آنها خیلی زود فهمیدند رایانههای متعلق به اوایل دهه ۹۰ میلادی، برای این پروژه مناسب نیستند، ولی با کمک و حمایت غول بزرگ مخابراتی در اروپا یعنی شرکت دویچه تلکوم و Chaos Computer Club یکی از بزرگترین گروههای هکری در اروپا معروف به گروه «CCC» توانستند ایده خود را پربارتر و در سال ۱۹۹۴ پروژه موفقیتآمیز «تراویژن» را برای ارائه در یک نمایشگاه بینالمللی ارتباطات در کیوتوی ژاپن آماده کنند.
لو رفتن فرمول در بهشت دنیای دیجیتال
همه چیز خوب پیش میرفت تا این که «یوری» و «کارستن» به «سیلیکونولی» منطقهای در جنوب شرقی سانفرانسیسکو سفر کردند. سیلیکونولی، بهشت نخبههای برنامهنویسی، هکرها و مخترعان دنیای دیجیتال است و ابرشرکتهای انفورماتیک دنیا مانند اپل، فیس بوک، ادوبی، اچ پی و آلفابت که گوگل یکی از زیرمجموعههای آن هاست در این منطقه قرار دارند. گفته میشود سیلیکونولی، محل تولد اینترنت است و نام این منطقه در ابتدا برگرفته از شمار بالای شرکتهای تولیدکننده تراشههای سیلیسیمی بوده است. اکنون تصور کنید در این منطقه که همه از برنامهنویسی سردرمیآورند و خوره فناوری هستند کد باارزش «تراویژن» به دست عدهای خاص بیفتد. در نهایت در سال ۲۰۰۵ وقتی گوگل به یک ابرشرکت فناوری تبدیل شده بود، گوگل ارث را منتشر کرد. برنامهای که یوری و کارستن احساس کردند که نسخه پروبال داده پروژه مشترک آنهاست و گوگل، رویای عملی شده آنها را دزدیده است. گوگل ارث را میتوان نقشه سه بعدی جهان دانست و برنامهای برای مشاهده اطلاعات جغرافیایی زمین. نقشههای این برنامه با کنار هم قرار دادن تصاویر انتخاب شده از تصاویر ماهوارهای، عکسبرداری هوایی و سامانه اطلاعات مکانی سه بعدی جهان به دست میآید. گوگل مدعی است ۹۸ درصد سطح زمین تحت پوشش گوگل ارث قرار گرفته است.
شکایت علیه غول فناوری
سالها بعد از سرقت ایده «تراویژن» و رونمایی از گوگلارث، یک شرکت حقوقی آلمانی از خالقان تراویژن دعوت کرد تا برای پسگرفتن حق ایده خود با گوگل مبارزه کنند. پای چندین میلیارد دلار در میان بود و اگر گوگل در این دادگاه شکست میخورد، سابقهای درخشان و پولی هنگفت به این شرکت میرسید. جمله «بدون تراویژن ساخت گوگل ارث هیچوقت ممکن نمیشد» جمله طلایی یکی از جلسههای این دادگاه بود که گوگل به خاطر آن قول پرداخت سهبرابری غرامت در برابر فاش نکردن این جمله را به یوری و کارستن داد، ولی آنها این قرارداد را قبول نکردند. در نهایت در دادگاه نهایی ورق برگشت. حکم دادگاه این بود که گواهی حق اختراع تراویژن نامعتبر بوده و به همین دلیل نمیتوان بسیار شبیه بودن الگوریتم Google Earth به الگوریتم تراویژن را الهام گرفتن از آن دانست. هنوز هم این که در فاصله دو دادگاهی که ممکن بود به سود تراویژن ختم شود دقیقا چه اتفاقی افتاد که حتی آن جمله طلایی هم به کار نیامد، مشخص نیست.
روایت ماجرا در «کد میلیون دلاری»
آغاز و روند ظهور اینترنت، احوال کسانی که با ایدههایشان میخواهند رویاهای بلندپروازانه خود را عملی کنند و همچنین طمع ابرشرکتهای فناوری برای بهدستآوردن این ایدهها بخشی از مینی سریال چهار قسمتی «کد میلیون دلاری» است. این سریال به خلق تراویژن توسط یوری و کارستن و چگونگی دفاع آنها از ایدهشان در دادگاه علیه گوگل، میپردازد. در واقع این سریال علاوه بر مبارزه باورنکردنی مخترعان با یک غول فناوری، به عصر اینترنت و شروع آن تا آنچه امروز به آن تبدیل شده است، میپردازد. نگاه غیرمستقیم و شکلگرفته بر پایه اسناد و مدارک در پرداخت مینی سریال، آن را از حواشی فیلمهایی مانند «شبکه اجتماعی» دیوید فینچر دور نگه داشته است.
وقتی اپل و گوگل میبازند!
مروری بر چند دادگاه که ابرشرکتهای دیجیتال با سرقت ایدهها، حقوق دیگر افراد یا شرکتها را نقض کرده و جریمه شدهاند
«لری پیج» آمریکایی و «سرگئی برین» روسی را به نام مردان گوگل میشناسند. هر دو دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد بودند و در همان دوره با هم آشنا شدند. آنها در سال ۱۹۹۸ شرکت گوگل را به ثبت رساندند و وقتی برای اولین بار در سال ۲۰۰۴ بخشی از سهام شرکتشان را فروختند، تصمیم گرفتند تا سال ۲۰۲۴ که دیگر چیزی به رسیدن آن نمانده است با هم کار کنند. گوگل در سال ۲۰۱۵ قسمتهای مختلف خود را به صورت شرکت خوشهای آلفابت سازمان دهی کرد و اکنون بزرگترین زیرمجموعه این شرکت به شمار میآید. در پیشرفته بودن و تاثیرگذاری عمیق گوگل شکی نیست، اما این دلیل نمیشود که گوگل حق اختراع و ثبت ایدههای نوپا یا حتی رسمی شرکتهای خرد را به رسمیت نشناسد. در این قسمت درباره چند دادگاهی خواهیم گفت که گوگل، اپل و فیس بوک در آن حق اختراع دیگران را به راحتی نقض کردهاند.
حق ثبت اختراع سُنُس
ماجرا به سه سال پیش و یک روز قبل از عرضه گوشی جدید پیکسل ۵ گوگل برمیگردد. سُنس یک شرکت آمریکایی تولیدکننده لوازم الکترونیکی مصرفی، شکایتی را علیه گوگل تنظیم کرد. این شرکت را بیشتر برای تولید و توسعه بلندگوهای هوشمند میشناسند. طبق این شکایت، سنس مدعی شد پنج اختراع ثبت شده این شرکت که در بلندگوهای تولیدی آن قرار گرفته بود توسط گوگل بدون اجازه، استفاده شده است. یکی از مهمترین این فناوریها، همگامسازی آسانتر بلندگوهای بیسیم با یکدیگر است. در نتیجه این شکایت، قاضی حکم داد شرکت گوگل به علت نقض پنج حق اختراع ثبت شده متعلق به شرکت سنس، جریمه نقدی بپردازد. همچنین این تصمیم میتوانست ممنوعیتهای وارداتی را برای گوگل به همراه داشته باشد و به همین دلیل سنس تلاش کرد به علت همین تخلف جلوی واردات بلندگوهای هوشمند خانگی، گوشیهای پیکسل و دیگر محصولات مشابه را توسط گوگل از چین بگیرد. سنس بعد از محکومیت گوگل ضمن ابراز خوشحالی از این حکم گفت برای دفاع از فناوریهای ثبت شده خود و جلوگیری از استفاده بدون مجوز رقبای بزرگتر از آنها تلاش میکند. اعلام این خبر موجب افزایش ۴/۱۱ درصدی ارزش سهام شرکت سنس شد.
بالونهای اینترنتی سرقتی!
هفت سال پیش شرکت «اسپیس دیتا» شکایتی را علیه گوگل تنظیم کرد که بر مبنای آن، مسئولان این شرکت مدعی شدند بیش از یک دهه پیش حق اختراع مشابه با پروژه بالونهای اینترنتی گوگل را به ثبت رساندهاند. این بالونهای عظیم، با گاز هلیوم پر میشوند و در ناحیه استراتوسفر جو به پرواز درمیآیند و اینترنت ماهوارهای را به نقاط کمتر توسعهیافته و بیبهره از اینترنت میآورند. اولین حق اختراع اسپیس دیتا که زمان ثبت آن به سال ۱۹۹۹ میلادی بازمیگردد طرح ویژه این شرکت برای ایجاد سیستم وایفای با بهکارگیری بالون را به تصویر کشیده و در حق اختراع دیگری که در سال ۲۰۰۱ میلادی ثبت شده، نحوه بازگردانی بالونها به زمین برای استفاده مجدد به چشم میخورد. اگرچه گوگل نیز حق اختراعهای زیادی را درخصوص اجرایی کردن پروژه Loon به ثبت رسانده است، اما نمونههای اسپیسدیتا قدمت بیشتری دارند. نکته درخور توجه این که گوگل پیش از راهاندازی پروژه لون، از فعالیتهای اسپیسدیتا اطلاع داشته و در این خصوص موسس این شرکت هم در سال ۲۰۰۸ میلادی با بازدید از محل شرکت یادشده، قرارداد همکاری را امضا کرده است.
کپیبرداری اپل از زیراکس
سال ۱۹۷۹ اپل خودش را برای عرضه عمومی اولیه سهام شرکتش آماده میکرد. در آن زمان، زیراکس شرکت تحقیقاتی پالو آلتو را اداره میکرد که در آن نوآورانهترین ایدهها را توسعه میدادند، اما این دو شرکت چه ربطی به هم دارند؟ زیراکس در ازای تبادل یک میلیون دلار سهام پیش از عرضه عمومی اولیه اپل استوک، جابز و برخی از مهندسان اپل را به بازدید از این مرکز دعوت کرد. در این بازدید جابز و همراهانش یک رابط کاربر گرافیکی (GUI) مشاهده کردند که فرسنگها از هر آنچه اپل تولید کرده بود، جلوتر بود. نتیجه واضح است. تیم اپل بهطور حرفهای آن را کپیبرداری کردند و در آخرین محصول خود یعنی اپل مکینتاش گنجاندند. زیراکس با این ادعا که اپل بهصورت غیرقانونی از حق کپیرایت زیراکس در رایانههای مکینتاش و لیزا استفاده کرده است از اپل شکایت و درخواست خسارت ۱۵۰ میلیون دلاری کرد. در نهایت پرونده مختومه شد. اپل میلیونها رایانه فروخت، درحالیکه زیراکس از بازار رایانه ناپدید شد.
سرقت ایده فیسبوک توسط «زاکربرگ»
«مارک زاکربرگ» یکی از دانشجویان دانشگاه هاروارد بعد از یک شکست عشقی تصمیم گرفت سایتی به نام Facemash را برای سرگرمی دیگر دانشجوها بسازد. وبسایتی که در آن دانشجویان، به ظاهر دوستان خود از روی عکسشان رای میدادند، اما استقبال عجیب دانشجوها و حجم بالای دانلود آن، باعث اختلال در دانشگاه و سپس مسدود شدن آن شد. بعد از این اتفاق، «دیویا نارندرا» بههمراه شرکای خود که پیش از این میخواستند ایده یک شبکه اجتماعی را عملی کنند سراغ زاکربرگ رفتند تا او با قدرت برنامهنویسی خود در این پروژه با آنها همکاری کند، اما همزمان زاکربرگ تصمیم گرفت دور از چشم آنها ایده یک شبکه اجتماعی یعنی فیسبوک را عملی کند. بعد از طراحی و راهاندازی فیسبوک، دیویا و دیگر شرکای او، زاکربرگ را به سرقت ایده خود متهم کردند. زاکربرگ ابتدا اعلام کرد، شبکه اجتماعی فیس بوک هیچ ارتباطی با آن پروژه ندارد، اما چند نوبت شکایت رسمی نارندرا و برادران وینکلووس که تا سال ۲۰۱۱ هم ادامه داشت، باعث شد مارک برای تمام شدن موضوع به آنها ۴۵ میلیون دلار غرامت پرداخت کند.
منبع: خراسان