در گذشته که چهارمحال و بختیاری یک سرزمین برفگیر بود و خشکسالیهای یک دهه اخیر بر آن سیطره نیافته بود، برخی از مشاغل مختص زمستان بود و تولیدات آن نیز در زمستان راهی بازار میشد به طوری که هر چه سرما بیشتر و بارش برف بهتر، استقبال از آنها هم بیشتر میشد.
بیشتربخوانید
این تولیدات طی سالهای گذشته با فرارسیدن دوره خشکسالی در چهارمحال و بختیاری و کاهش بارش برف به خاطرها پیوسته و دیگر خبری از آن همه استعداد در تولید این محصولات نیست.
پاورسازی
دم دمای پاییز که میشد، نجارها اقدام به ساخت و تولید انواع پارو میکردند، پاروها یا به صورت چهارگوشه یا سه گوشه از سوی نجارها ساخته میشد و برف که میبارید و زمین سپید از دانههای روشن برف زیباتر میشد، پاروهای برفروبی دم درب مغازههای نجارها برای فروش آماده میشدند.
پیرمرد اهل شهرکرد میگوید: در گذشته بارش برف در چهارمحال و بختیاری به گونهای بود که پسران خانواده در طول روز دو سه بار روی پشت بام میرفتند و پاروهای سنگین چوبی را روی بام سُر میدادند تا برف داخل کوچهها بریزد.
محمدرضا حیدری ادامه میدهد: گاهی آنقدر برف زیاد بود که دسته پارو میشکست و برای جلوگیری از این اتفاق، سه چهار نفری پاروها را کنار هم قرار میدادند و یک طرف پشتبام را با آن از برف میروبیدند.
به گفته وی، در این سالها آنقدر در چهارمحال و بختیاری بارش برف کم بوده است که دیگر خبر از ساخت پاروی چوبی نیست و بیشتر پاروهای از جنس پلاستیک است که آنها هم اصلا برای پشت بام روبی نیست.
وی گفت: در برخی از روستاها یکی دو نفر هنوز زمستانها پاروهای چوبی سنگین تولید میکردند که دیگر خبری از آنها نیست.
برف پارو کردن
بارش برف شدید باعث میشد، کارهای ساخت و ساز و ساختمانی بخوابد، به همین دلیل برخی از افراد اقدام به کار برفروبی برای دیگران میکردند.
ممکن بود خانوادهای سالمند باشند یا پسران خانواده در شهر دیگری زندگی میکردند یا خانه آنقدر بزرگ بود که نیاز داشت از کارگران برفروب استفاده کنند که در این حال، برخی از افراد در کوچهها و خیابانها میگشتند و برفروبی پشتبام خانهها با مبلغ توافقی با صاحبخانه انجام میدادند.
کلاه و دستکشبافی
در آستانه فصل سرد بسیاری از بانوان در روستاها و شهرها اقدام به بافت سنتی کلاه، دستکش، شال گردن و جوراب بافی میکردند محصولاتی که امضا بانوان انگار پای این کارها بود و این محصولات از پشم گوسفند بافته میشد و گاهی جورابها آنقدر ضخامت داشت که پای فرد به سختی در کفش میرفت.
معصومه محمدی بانوی اهل چهارمحال و بختیاری میگوید: بافت دستکش، جوراب و کلاه در همه خانهها رواج داشت و مادران و گاهی حتی پدرانی که بافت را بدل بودند، برای همه اعضا خانواده تا پیش از فراسیدن سرما و زمستان اقدام به بافت میکردند.
به گفته وی، برای این منظور پشم را با دوک نخکش میکردند و دور دوک تاب میدادند تا قوام بگیرد و بعد با دو میله به هم بافت میکردند که طرحهای روی جوراب و دستکش همیشه ابداعی بود و قالب خاصی نداشت.
محمدی یادآور شد: بیشترین بافت محصولات پشمین مربوط به بافت جوراب بود که حتی یکی دو سال نیز داوم داشت و گاهی آنقدر ضخامت داشتند که پا به سختی در کفش فرو میرفت.
فروش چکمه
پیش از رسیدن فصل سرما و زمستان، بیشتر کفش فروشیهای محدوده بازار؛ فروش چکمههای سیاه پلاستیکی را آغاز میکردند.
این چکمهها از جنس پلاستیک بود و آب در داخل آن نفوذ نمیکرد، اما اگر ارتفاع برف بالای ۵۰ سانتیمتر بود برف از ساق چکمه وارد میشد و فرد مجبور بود هر دفعه چکمه خود را دربیاورد و برف وارد شده به ساق را بیرون بریزد.
برای دانشآموزان نیز چکمههای پلاستیکی وجود داشت که بیشتر رنگ قرمز و یا آبی بودند، اما برخی از دانشآموزان که مسیر رفت و آمد آنها به مدرسه برفگیر بود، از چکمههای ساق بلند سیاه پلاستیکی استفاده میکردند و، چون به پای آنها گشاده بود، به سختی میتوانستند در طول مسیر تردد کنند.
به دلیل کاهش برف در طول سالهای اخیر، فروش چکمههای پلاستیکی محدود شد و یا مانند قدیم دیگر کسی از آنها استفاده نمیکند یا در بازار به ندرت یافت میشود.
چراغسازی
پیش از فرارسیدن فصل سرما یا در دل زمستان، سر چراغسازها به شدت شلوغ بود، آنها مداوم در حال تعمیر چراغهای نفتی بودند که بد میسوختند.
بیشتر چراغسازها یا مشغول فتیله انداختن روی چراغهای نفتی بودند یا مشغول تغییر درجه و قرقره فیتله یا در حال لحیم کردن منبع نفت چراغ بودند.
چراغسازی در شهرکرد بیشتر کوچه پشت امامزاده دو معصوم یا کوچه پشت مسجد نو فعالیت داشتند و برای همین همیشه مغازه آنها در فصل زمستان شلوغ بود.
آش و لبو فروشی
سرمای زمستان و بارش برف، کار فروشندگان دوره گرد لبو، باقلا و آش را در آن روزها سکه کرده بود به گونهای که دو سه چرخ گاری دستی همیشه روبروی درب امامزاده شهرکرد فعال بودند.
فروشندگان از همان ابتدای صبح روبروی امامزاده گاریهای خود را میگذاشتند و لبوها را قطعه قطعه میکردند با نمک سُود کردن آن، طمع شیرین و شور را در هم ترکیب میکردند.
گاری فروش باقلا، اما همیشه شلوغ بود، هم دانشآموزان میآمدند و هم افراد بزرگسال و همیشه نمک و فلفل چاشینی ظرف مشتری بود.
یکی دو نفر هم سر گاری آش دوغ گرم یا آش کشک میفروختند و بر روی آش سرکه و پیاز داغ میپاشیدند و بخار دیگهای کوچک آش از دور همیشه نمایان بود.
این روزها، اما در شهرکرد دیگر خبری از این فروشندگان در مقابل چهارراه بازار نیست و کمتر دستفروشی اقدام به فروش این محصولات دارد.
سرمای زمستان امسال در مقایسه با ۳۰ سال اخیر بیسابقه نبوده است، چرا که در سالهای گذشته دمای شهرکرد به ۳۲ درجه سانتیگراد زیر صفر نیز رسیده بود از همین رو نمیتوان گفت برودت هوا در زمستان امسال بیسابقه یا کمسابقه بوده است و روند عادی و طبیعی خود را طی میکند.
چهارمحال و بختیاری سرچشمه رودخانههای زایندهرود، کارون و بخشی از دز است و افزایش یا کاهش بارشها در این استان، استانهای خوزستان، اصفهان و فلات مرکزی را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
بارش برف در چهارمحال و بختیاری از آن جهت دارای اهمیت است که این نعمت از بروز خشکسالی و فرسایش خاک در استان جلوگیری میکند، چه اینکه نباریدن برف مطلوب در سالیان اخیر باعث فرونشست زمین در بخشهایی از استان نیز شده بود.
چهارمحال و بختیاری دارای ۱۱ شهرستان با جمعیتی نزدیک به یک میلیون نفر است.
منبع: ایرنا
**تکریم یتیم** و **اطعام مسکین** باعث "افزایش رزق"، "آسانی زندگی" و "رحمت خدا" میشود.
فقیر کار میکند اما درآمدش از مخارجش کمتر است.
سوره فجر89/ آیات 16، 17، 18.