کیست که نداند رهبر انقلاب به عنوان اولین فرد کشور، چه مشغلهها و دلمشغولیهایی دارد؟ اما همین رهبر، آنقدر برای خانواده بهعنوان مهمترین نهاد اجتماعی و کانونی برای بقای نسل اهمیت قائل است که بیانات بسیاری در این زمینه دارد و حتی خود گاهی خطبهٔ عقد جوانان را میخواند.
«پدرانههای یک رهبر» جایی است که دربارهٔ ایدههای متعالی ایرانی و اسلامی رهبرمان در زمینهٔ ازدواج برایتان میگوییم. رهبری که هم فقیه و عالم دین است و هم فردی بلند اندیش و روشنفکر. توصیههای دلسوزانهٔ چنین رهبری را باید با گوش جان شنید و به کار بست.
گل بیخار خداست و معصومین
معروف است که دربارهٔ افراد سختگیر در ازدواج میگویند منتظر شاهزادهای با اسب سفید هستند که به سراغشان بیاید و خوشبختشان کند. البته شاهزاده هم انسان است و ویژگیهای مثبت و منفی را در کنار هم دارد. اما این یک مثل و کنایه است به افرادی که در انتخابشان برای ازدواج به طور افراطی ایدهآلگرا هستند.
رهبر عزیزمان در این باره میفرمایند: «دخترها و پسرها به دنبال ایدهآل نباشند. در امر ازدواج، هیچکس ایدهآل نیست. انسان نمیتواند ایدهآل خود را پیدا کند. باید بسازند و زندگی کنند. خداوند انشاءالله زندگی را شیرین خواهد کرد و به آنها برکت خواهد داد و انشاءالله مورد رضای الهی قرار خواهند گرفت.».
بیایید واقعبین باشیم
از خدا که پنهان نیست، بگذارید برای متنبهشدن و کسب تجربه، شما هم خبردار شوید که من خود زمانی مخاطب این کلام پدر فرزانهٔ ایران بودم. به قدری در ارزیابی خواستگارهایم سختگیر بودم که بعضیها را اصلاً به خانه راه نمیدادم و به محض طرح پیشنهاد و احیاناً شنیدن شرایط، «نه» را کف دستشان میگذاشتم. از طرفی بهشدت به تشکیل خانواده علاقهمند بودم و دوست داشتم این اتفاق در سنین پایینتر برایم رقم بخورد. اما هر چه با خودم دو دو تا چهار تا میکردم نمیتوانستم از ملاکهایی که در نظر داشتم عقبنشینی کنم. گویی این ملاکها وحی منزل بودند؛ و البته! انگار خودم امامزاده بودم و بیعیب و نقص!
اشتباه نکنید. این خودزنی نیست؛ واقعبینی است. چه کسی میتواند ادعا کند هیچ عیب و ایرادی ندارد؟ شاید در شرایطی انسان کمتر واقعبین باشد و در دنیای رؤیایی و فانتزی خود سیر کند. ولی وقتی کمی سرد و گرم روزگار را میچشی و خوب و بد را از نظر میگذرانی، میفهمی که اساساً انسان غیرمعصومِ بینقص وجود ندارد.
کارشناسها چه میگویند
حسین دهنوی، مشاور و کارشناس مسائل خانواده، معتقد است کمالگرایی و رؤیاپردازی در ازدواج، اشتباه است. برای انتخاب همسر، نباید دنبال کسی گشت که عالی و بینقص باشد. چون در غیرمعصومان چنین فردی وجود ندارد. خوبی در مورد انسانهای عادی، نسبی است. اگر فردی ۷۰ درصد از ویژگیهای موردنظر شما را داشته باشد، فرد مناسبی برای ازدواج است. اگر با این تصور انتخاب کنید که همسر آیندهتان هیچ ایرادی ندارد، با ورود به زندگی مشترک و پی بردن به اشکالات او، شوکه میشوید؛ طبیعیتاً خود را بازنده و متضرر تلقی میکنید و از زندگی لذت نمیبرید.
بعضی معیارها برای فرد خط قرمز محسوب میشوند و بعضی صرفاً برایش مطلوب هستند. مهم است فرد کسی را انتخاب کند که خطوط قرمز او را رعایت کند. اما دربارهٔ ویژگیهای دیگر نباید حساسیت به خرج داد.
اسلام یک دین ازدواجی است! پر است از احکام مختلف در این باره و آیات و روایات دربارهٔ اهمیت آن. چون قرار است از ازدواج، انسان به وجود بیاید. جایی که پای سرنوشت یک انسان در میان باشد، اسلام با هیچکس شوخی ندارد!
راهکار چیست؟
ایدهآلگرایی یک اختلال روانشناختی محسوب میشود. حسین دهنوی، مشاور و کارشناس مسائل خانواده برای مقابله با این اختلال، راهکارهایی را پیشنهاد میدهد. او معتقد است یکی از علل ایدهآلگرایی، ناآگاهی است و برای رفع این ناآگاهی باید دربارهٔ ازدواج مطالعه کرد و اطلاعات مفید و درست اندوخت.
ضمن اینکه افراد باید بپذیرند و به این باور برسند که هیچکس (جز خدا و معصومین) بینقص نیست و اگر کسی ۷۰ درصد ویژگیهای مثبت داشت، میتوان به او برای ازدواج فکر کرد.
در نهایت توکل به خدا و توسل به معصومین علیهمالسلام میتواند برای کاهش حالت ایدهآلگرایی به فرد کمک کند.
سرنوشت یک موجود سختگیر!
اگر پیگیرید بدانید سرانجام من با آن همه سختگیری در انتخاب که شهرهٔ خاص و عامم کرده بود چه شد، برایتان میگویم. خداوند کسی را سر راهم قرار داد که خطوط قرمزم را رعایت میکرد و ویژگیهای مثبت و گلدرشت زیادی داشت. طوری که خارهای ریز شخصیتش برایم مهم جلوه نمیکرد و توانستم بعد از اطمینان از اینکه او فوتوشاپ نیست، جواب مثبت بدهم. ولی درگوشی برایتان بگویم؛ کاملاً باور دارم که خدا در حقم لطف کرد! وگرنه با آن همه سختگیری و وسواس، طبیعی بود که شخص موردنظرم تا آخر عمر پیدا نشود و مثل خیلی از دوستانم باید قید تشکیل خانواده را میزدم.
پس، از من که از یک راه رفته با شما سخن میگویم، بشنوید! اگر دچار سختگیری و وسواس در انتخاب هستید، پیش از هر چیز این ویژگی را در خود اصلاح و درمان کنید تا فرصتهایتان از دست نرود.
وقتی ایرادهای همسر کشف میشود
عدهای هم هستند که بعد از مدت کمی از شروع زندگی، وقتی به ایرادهای طرف مقابل پی میبرند، بنای ناسازگاری میگذارند یا احساس شکست میکنند. رهبر گرانقدرمان دربارهٔ چنین وضعیتی میفرمایند: «آدم، اولی که نگاه میکند، همهاش حُسن است. بعد که وارد میشود اخلاقیاتی هست، نقایص و کمبودهایی هست، ضعفهایی وجود دارد که به تدریج در یکدیگر کشف میکنند. اینها نباید موجب سردی بشود. باید با این کمبودها ساخت، چون بالاخره مرد ایدهآل بیعیب و زن ایدهآل بیعیب در هیچ کجای عالم پیدا نمیشود.»
باید با این واقعیت کنار بیاییم که هیچ شخص و ازدواج ایدهآل و بینقصی وجود ندارد. هر زندگی و رابطهای اگر زنده و پویا باشد، با چالشهایی مواجه است. به قول قدیمیها زندگی بالا و پایین دارد. مهم این است که بلد باشیم مسائلمان را با تعامل و گفتگو با همدیگر حل کنیم. بسیاری از مشکلات هم با صبر کردن در گذر زمان حل میشوند.
ذهنیت افراد از ازدواج و زندگی مشترک باید واقعی شود. وقتی فرد نگاهی فانتزی و غیرواقعی به ازدواج دارد، به محض مواجه شدن با واقعیتها و مشکلات زندگی خودش را میبازد.
اگر فکر میکنید دیگر به درد هم نمیخورید
فردی ۶ ماه بعد از اینکه با همسرش به زیر یک سقف رفت، پشیمان شده بود و میگفت «الان فکر میکنم به درد هم نمیخوریم.». آقای دهنوی توصیه میکند در چنین حالتی باید گذشته و زمانی را که همسرتان را انتخاب کردید با خودتان مرور کنید و دلایل انتخاب او را به خود یادآور شوید. بعد دوباره فکر کنید که «چرا الان فکر میکنم به درد هم نمیخوریم؟». دلایل منطقی این تصور را یادداشت کنید. نقاط قوت، ویژگیهای مثبت و خوبیهای همسرتان را هم بنویسید.
در نهایت سود و زیان انتخاب خود را تحلیل کنید. قطعاً هر انتخابی یک سری امتیاز دارد و یک سری ویژگیها که با اخلاق و سلیقهٔ ما جور نیست. هیچ انتخابی صد در صد کامل نیست. اگر خوبیهای همسرتان، از ویژگیهای منفیاش بیشتر است، قطعاً انتخاب خوبی داشتهاید. پس با افکار منفی، زندگی خودتان و او را خراب نکنید.
هدفتان را از زندگی مشترک مشخص کنید
در ادامهٔ راهکار قبل حسین دهنوی میگوید باید به طور منطقی بررسی کنید که در زندگی مشترک دنبال چه هستید. این تصور و خیالپردازی که «ازدواج میکنم تا بارم را به دوش طرف مقابل بیندازم» و دیگر باورهای غلط را باید کنار گذاشت. روانشناسان خانواده میگویند در ازدواج باید ۸۰ درصد آرزوها را خاک کرد. چون بین زندگی واقعی و رؤیاهای فرد مجرد تفاوت زیادی وجود دارد. برای ورود به زندگی مشترک باید مسئولیتپذیر بود و خود را آمادهٔ ساختن و مراقبت از زندگی کرد.
از طرفی اگر دلایل شما در مورد اینکه به درد هم نمیخورید درست باشد، باز هم راه چاره لزوماً جدایی نیست. انسانها انعطافپذیر هستند و میتوانند خودشان را تغییر دهند. باید خودتان و همسرتان را بهتر بشناسید. دربارهٔ مسائل مختلف، توقعات، اهداف، حساسیتها و خطوط قرمز خود با هم صحبت کنید و تلاش کنید با کمک همدیگر نیازهای همدیگر را رفع کنید. این همان فلسفهٔ زندگی زناشویی است.
نگاهمان به «مطلع عشق» است
هر هفته همین روز، حوالی همین ساعتها با «پدرانههای یک رهبر» منتظرتان هستیم. خوب است بدانید این بیانات را از کتاب «مطلع عشق» انتخاب میکنیم که توصیههای رهبر عزیزمان دربارهٔ ازدواج و مسائل بین زوجهای جوان است.
منبع: فارس
قبلا وضع مردم خیلی بد بود اما ازدواج میکردند اما حالا نعمت ها را نمی بینند
وهمه اش میگن نیست، ما بچه کارگر ازدواج کردیم اراده کن خدا وسایلش فراهم میکند
نان هم نمی شود خریده
یک ازدواج فقیری پانصد تومان خرج دارد
من.جوانسهتا داداش هستیم پدرم قدرت خرید نان هم ندارد
دمتون گرم خدا وکیلی خیلی رو دارین
ممنون که انقددددر بفکرمونید
مشکل فقط همین بود که حل کردی
با بودن ونبودن کسی تو موفق اجرا خواسته هات نمیشی
چون مسئله ومشکل درونت حل نمیکنید
شما هر موقع موفق نمیشید پدرو مادر ودوست و آشنا مقصر می بینید