آخرین حضور رسمی سردار حاج قاسم سلیمانی در قم به آخرین روزهای اسفند سال ۱۳۹۷ باز میگردد، او قرار بود برای سخنرانی در همایش رسالتهای حوزه و گام دوم انقلاب اسلامی به مدرسه عالی دارالشفا بیاید.
همیشه دوست داشتم فرصتی پیش آید تا بتوانم از سردار سلیمانی عکس بگیرم و تا آن زمان این امکان فراهم نشده بود، چرا که اغلب؛ حضور ایشان حتی برای سخنرانی در مراسم و یا همایشی در سکوت خبری اتفاق میافتاد و از قبل به صورت رسمی اعلام نمیشد.
خبر رسید که قرار است سردار به قم بیاید؛ از چند روز قبل برنامهریزی کردم تا هر طور شده این بار بتوانم از او عکسی ثبت کنم.
عصر روز نهم اسفند ۱۳۹۷ خودم را به دارالشفا رساندم، زمان همایش بعد از نماز مغرب و عشا بود، خبری از ممانعت حضور عکاسان نبود، بعد از انجام مراحل مقدماتی وارد سالن شدم که غیر از عوامل برگزاری کسی دیگر حضور نداشت.
رفته رفته چند نفر از بچههای عکاس خبری هم آمدند، اما زمزمههایی بود که این مراسم قرار است بدون حضور عکاسان و خبرنگاران باشد. فرمانده وقت یگان حفاظت سپاه قم که تقریباً با همه بچههای عکاس ارتباط دوستانهای داشت، وارد سالن شد و این موضوع را با عکاسان در میان گذاشت و گفت شرط سردار برای حضور در مراسم نبود عکاسان و خبرنگاران است.
از این موضوع بسیار ناراحت بودم که شرایط به سمتی پیش میرود که این بار هم نتوانم از سردار عکسی ثبت کنم. قرار شد عکاسان به بیرون از سالن هدایت شوند، چند نفر دیگر از نیروهای حفاظت هم برای هدایت کردنمان به بیرون، وارد سالن شدند، اما بچهها همچنان در حال مذاکره با فرمانده یگان حفاظت بودند تا بتوانیم اجازه عکاسی از مراسم را داشته باشیم.
سالن همایش تقریباً پر شده بود و مسئولان حوزوی، اساتید و طلاب آماده شروع مراسم بودند که در این حین حاج قاسم وارد سالن شد.
حضور سردار باعث شد تا شرایط تغییر کند و نیرویهای حفاظت که تا آن زمان نتوانسته بودند عکاسان را از سالن خارج کنند، دیگر منصرف شده بود. عکاسان خبری به سمت سردار رفتند، تا جایی که راه داشت نزدیک شدیم تا بتوانیم لحظات خوش و بش حاج قاسم با مسئولان و بزرگان حوزه را ثبت کنیم.
در همین حین حجت الاسلام حاجی صادقی نماینده، ولی فقیه در سپاه پاسداران که در کنار سردار نشسته بود به آیت الله اعرافی مدیر حوزههای علمیه در خصوص سردار در حالی که دستان حاج قاسم را میفشرد جملاتی را میگفت، صدای شاتر دوربین عکاسان آنقدر زیاد بود که صدایش به سختی به گوش میرسید، گوشم را تیز کردم تا بفهمم چه سخنانی رد و بدل میشود از لابه لای صحبتهای چند ثانیهای ایشان فهمیدم که دارد از سردار تمجید میکند، حاج قاسم چهره اش تغییر کرد و در هم کشیده شد.
عکاسان خبری هنوز داشتند به کار خودشان ادامه میدادند و لنز دوربینها فقط بر روی چهره حاج قاسم زوم بود و از او عکس میگرفتند، سردار وقتی این شرایط را دید چند بار به ما تذکر داد که تمام کنیم، گویی از اینکه در کنار بزرگان حوزه نشستهاند و نگاههای عکاسان فقط به او معطوف است برایشان ناراحت کننده بود و بی احترامی به آقایان میدانستند و این همان مصداق فروتنی ایشان بود.
حاج قاسم که به ما تذکر داد؛ قدم به قدم عقب میرفتیم، اما دل کندن از این لحظات و ثبت حضور او سخت بود، سردار که دید بچهها تمام نمیکنند دستش را جلوی صورتش گذاشت که دیگر کسی نتواند عکس بگیرد، اینجا بود که دیگر نیروهای حفاظت هم آمدند و دیگر نتوانستیم از حاج قاسم عکاسی کنیم.