سارق جواهر با ارزش دریای نور کسی نبود جز «محمدعلی شاه»، ششمین شاه قاجار! ماجرای این سرقت هم این بود که وقتی شاه قاجار در جریان انقلاب مشروطه، در برابر مشروطهخواهان شکست خورد و به سفارت روسیه پناهنده شد؛ صندوقچهای از جواهرات که الماس دریای نور هم داخل آن بود را با خود برد و ادعا کرد که این جواهرات اموال شخصی او بوده است. اما در نهایت قبل از خروج شاه از ایران این جواهرات با تلاش مشروطهخواهان پس گرفته شد.
بیشتربخوانید
ماجرای خروج جواهرات سلطنتی
«محمود ستایش» نویسنده کتاب «مشروطیت ایران» ماجرای روزی که محمدعلی شاه قصد داشت این جواهرات را همراه خود از ایران ببرد، به نقل از «حسن تقیزاده» یکی از رهبران جنبش مشروطه آورده است: «برای اخراج محمدعلیشاه هیئتی تعیین شد که من (تقی زاده) هم جزء آنها بودم. روزی که ترتیب اخراج وی را دادیم، دارای قیافهای تکیده و شکسته بود. همسر او (ملکه جهان) نیز مرتب گریه میکرد ناراحت بود. چون شایع بود که محمدعلی شاه قصد خروج مقداری از جواهرات سلطنتی را دارد، ستارخان به ترکی با فریاد گفت: «جیبها و اثاثهاش را بگردید.» من نزد ستارخان رفته و باز به ترکی به او گفتم «رعایت این مردک بیچاره را بکنید. این در وضع روحی بدی است.».
اما اثاثیه شاه و حتی جیبهایش را به شکل زنندهای بازرسی کردند. چند قطعه جواهر پیدا کردند که بلافاصله صورت مجلس شد و اعضای هیئت زیر آن را امضا کردند. بعد گفته شد اثاثیه ملکه جهان، خانمش، را هم بگردید. چند زن را از بین کسانی که بیرون سفارت منتظر خروج محمدعلی شاه بودند صدا کردند و تا اثاثیه خانم و خدمه را بگردند. زنها بعد از جستجو، چند قطعه الماس یافتند. شاه خواست مانع شود؛ ستارخان به ترکی گفت: «هرچه جنایت کردی بس نبود، حالا میخواهی داراییهای رعیت را به تاراج ببری؟» و اینگونه بود که دریای نور قبل از خروج از ایران برگردانده شد.
دریای نور کجاست؟
وقتی صحبت از الماسهای با اهمیت تاریخی میشود، هیچ الماسی نمیتواند از دریای نور پیشی بگیرد. دریای نور یکی از بزرگترین الماسهای تراشخورده در جهان است که وزن آن ۱۸۶ قیراط (معادل ۳۶٫۴ گرم) تخمین زده میشود. این الماس به رنگ صورتی کمرنگ است که در کمتر الماسی به چشم میخورد و در حال حاضر در مجموعه جواهرات تاج ایرانی بانک مرکزی ایران در تهران نگهداری میشود.
این سنگ بزرگترین الماس صورتی و یکی از قدیمیترین الماسهای صورتی در جهان به حساب میآید که از دو طرف تراش خورده و تمام سطوح آن صاف و یکنواخت است؛ هرچند در یک سمت آن عبارت «سلطان صاحبقران فتحعلیشاه قاجار ۱۲۴۴» حک شده است.
منبع: همشهری