رسیدگی به این پرونده از سال ۹۷ با کشف جسد مرد ۶۵ سالهای در بیابانهای امینآباد آغاز شد. در ادامه مأموران به محل اعزام شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که قربانی پیش از قتل مورد ضرب و شتم شدیدی قرار گرفته؛ پس از آن با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس شناسایی عامل قتل را در دستور کارش قرار داد.
بررسی آخرین شمارههای تلفن همراه قربانی نشان میداد که وی با دامادش سعید تماس داشته و همین موضوع سبب شد تا مأموران به او ظنین شوند و زمانی که به سراغش رفتند متوجه شدند سعید همزمان با قتل پدرزنش ناپدید شده است.
تحقیقات بیشتر نشان داد که وی از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشته و آخرین بار هم همسرش با حالت قهر به خانه پدرش رفته بود.
تماسهای تلفنی وی با پدرزنش نیز به خاطر حل اختلاف با همسرش بوده است. در نهایت تلاشهای مأموران نتیجه داد و سعید ردیابی و بازداشت شد و در همان بازجوییهای اولیه به قتل پدرزنش اعتراف کرد و گفت: قصدم کشتن پدرزنم نبود، اما در توهم مصرف شیشه به یکباره مرتکب قتل شدم و پشیمانم.
با اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه همه فرزندان مقتول غیر از همسر متهم برای وی درخواست قصاص کردند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من رابطه خوبی با پدرزنم داشتم او همیشه اختلافات من و همسرم را حل و فصل میکرد روز حادثه هم برای حل اختلافم با او تماس گرفتم و قرار ملاقات گذاشتم، اما پیش از آنکه او را ببینم شیشه مصرف کردم.
وقتی به امینآباد رسیدیم خواهرزنم با تلفن همراه من تماس گرفت و خواست تا با پدرش صحبت کند بعد از آنکه مکالمهشان تمام شد پدرزنم میخواست گوشی را به من برگرداند که من به خاطر توهم ناشی از مصرف شیشه خیال کردم میخواهد من را با سنگ بزند به همین خاطر ضربهای به صورتش زدم و سپس با چوب ضربهای به پاهایش زدم تا به زمین افتاد.
همان موقع پشیمان شدم و خواستم او را به بیمارستان برسانم، اما چون تعادل نداشتم چندبار به زمین خوردم و او از چند نقطه آسیب دید. حالا هم شرمنده خانواده همسرم هستم و از آنها میخواهم من را ببخشند. پس از اظهارات متهم قضات وارد شور شدند و او را به قصاص محکوم کردند.