ارتش سایبری آمریکا بهطور بیوقفه درحال فعالیت علیه ایران در منطقه است. این گستردگی به میزانی است که فعالیتهای ضدایرانی حتی فراتر از ایران، دیگر کشورها و ملتهای منطقه را نیز درنوردیده است.
«کیت کلارنبرگ» در نخستین روزهای آغاز اغتشاشات ایران طی مقالهای که در تارنمای خبری-تحلیلی «The Cradle» منتشر شد ضمن بررسی اقدامات صورتگرفته برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی ایران، به اقدامات ضدایرانی در منطقه نیز اشاره کرده بود.
کلارنبرگ آورده بود حسابهایی ناشناس، مخاطبان را در افغانستان تحریک میکردند که پرسنل نیروی قدس سپاه پاسداران به طالبان برای سرکوب مخالفان کمک میکند.
در این گزارش عراق نیز مورد بررسی قرار گرفته و تاکید شده بود بازوهای ارتش سایبری آمریکا درحال به تصویر کشیدن سیطره ایران بر این کشور برای احیای امپراطوریاش بر منطقه است.
گسترش جنگ روانی آمریکا علیه ایران در منطقه نشان میدهد احتمالا برنامهریزی علیه تهران از پیچیدگیهای بیشتری برخوردار است. موضوعی که خود را در التهابات اخیر کشور نمایان ساخت.
بر همین اساس در این گزارش تلاش شده برخی از اهداف و اقدامات ارتش سایبری آمریکا در حوزه ایران مورد شناسایی و بررسی قرار گیرند.
۱- بزرگنمایی و ویژهسازی فساد
تبعات اعمال تحریمها اثراتی جدی بر شفافیت اقتصاد دارد. در نگاه نخست تحریمها بهدلیل متکی بودن به اطلاعات و مسدودسازی مسیر اتصال ایران به اقتصاد جهانی باعث حرکت فعالیتهای اقتصادی به مبادلات پنهانی میشود. نفت باید از طریق پنهانی و زد و بند با شبکههای قاچاق نفت به فروش برسد و پول آنها نیز باید از همین مسیر بازگردد.
از سوی دیگر نوسانات ارزی ناشی از تحریمها باعث کسادی تولید و شکوفایی خرید ارز، طلا و خانه میشود. موضوعی که ضمن از کار انداختن تولید به روند نزول ارزش پول ملی سرعت میدهد. در اینجا رانت اطلاعاتیای که بتواند بیشترین رشدها را شناسایی کنند، به امتیازی طلایی برای برخی تبدیل میشوند.
تحریمها فضای مساعد برای فساد و از سوی دیگر به فسادنمایی کمک میکند. تحریمها ضمن آنکه منجر به فساد میشوند، بهدلیل لزوم فعالیتهای پنهانی اقتصادی منجر به فسادنمایی از اقدامات صحیح نیز میگردند. کار ارتش سایبری آمریکا تلاش برای برجستهسازی این پدیدههاست، درحالیکه اساسا واشنگتن در ایجاد آنها نقشی موثر داشته است.
تاثیرات اقدام ارتش سایبری آمریکا، اما به همین لایه محدود نمیشود. مانوردهیهای غیرمتعارف بر مساله فساد موجب میشود بررسی این پدیده وارد فرآیندهای پنهان شود که میتواند باعث ادامه یافتن آن شود.
باید توجه داشت بروز فساد در اقتصاد و موضوعاتی مانند فرار مالیاتی اختصاص به ایران ندارند، ولی ارتش سایبری آمریکا مسائل بهوجودآمده در ایران را برای افکار عمومی خاص و منحصربهفرد تصویر میکنند، اقدامی که البته بدون اتکا به اظهارات داخلی نیست.
۲ -سطحی ساختن دوسویه مردم
طراحانی که هدایت عملیات روانی بر ملت ایران را هدایت میکنند آگاهند همزمان با ایجاد قشری از معترضان در میان مردم، دلسوزان کشور نیز اقدامات متقابلی برای مقابله صورت خواهند داد. آنچه این طراحان با توجه به نوع اقدام خود به آن دلبسته بودند، تولید نمونهای مشابه با معترضان در طرف مقابل بود.
عملیات روانی غرب بر افکار عمومی ایران بیشتر مبتنیبر انتشار اخباری سطحیکننده است. بر همین اساس طراحان امیدوار بودند در طرف مقابل نیز قشری سادهنگر تولید شوند تا قاعده دلسوزان نظام نیز به این بلا دچار شوند.
بر همین مبنا بود که رهبر انقلاب پیشتر برای جلوگیری از حرکت نهادهای هماهنگکننده بهسمت اقدامات سطحی بر کلیدواژه «جهاد تبیین» تاکید کردند. این کلیدواژه در مقابل «عملیات روانی» قرار دارد که بر اقدامات مصنوعی و دروغ متکی است و توسط ارتش سایبری آمریکا پیگیری میشود.
راهبرد متقابل مدنظر نظام سیاسی ایران ضمن دستیابی جلوگیری از سطحی شدن نهادها، میتوانست باعث ارائه اطلاعات به قشر معترضان نیز شده و آنها را از دام سادهانگاری بیرون آورد.
۳ -مشکلات اقتصادی
تنها ایران دچار مشکلات اقتصادی نیست. برخی از مشکلات اقتصادی ایران بنا به دلایل خاص مانند تحریمها بروز کردهاند، اما بعضی دیگر ریشه در مسائل جهانی دارند. کمبود مواد غذایی و دارو مشکلات عمومی جهان هستند، اما ارتش سایبری قصد دارند چنین مشکلاتی را مختص ایران معرفی کنند، درحالیکه همزمان با ایران کشورهای غربی نیز با این معضلات مواجهند.
۴- القای ازهمگسیختگی نهادهای سیاسی
بحث و جدلهای سیاسی موضوعی خاص در جهان نیست، اما با این حال ارتش سایبری غرب بهدنبال القای ازهمگسیختگی ساختارهای سیاسی است.
برجستهسازی انتقادات معمول نهادها و ساختارهای سیاسی از یکدیگر درحالیکه میتواند اقدامی مفید در کشف مشکلات کشور باشد، با اقدام ارتش سایبری آمریکا باعث القای ازهمگسیختگی ساختارهای سیاسی میشود و همزمان ادامه مسیر انتقادات و کشف مشکلات را در کشور مسدود میسازد.
۵- سوالزایی و ارائه یک راهحل
شکلگیری سوال در ذهن افکار عمومی باعث پیشرفت کشور است. در چنین بستر مفیدی ارتش سایبری غرب تلاش کرد افکار عمومی کشور را با سیلی مداوم از سوالات منفی مواجه سازد. افکار عمومی که این سوالات در ذهنش شکل میگرفت، در مقابل همه یا بخش قابل توجهی از آنها پاسخ میطلبید.
«تعدد سوال به شما حقی درباره درست بودن ادعایتان نمیدهد» راهبرد ارتش سایبری آمریکا برخلاف این موضوع قرار گرفت تا بتواند وضعیتی متفاوت بیافریند. راهبردهایی که برای مناظرات پیشنهاد میشوند پرسش سوالات متعدد از طرف مقابل است تا وی قادر به پاسخگویی به تمام آنها نبوده و حتی اگر تعداد زیادی را نیز پاسخ دهد، مخاطبان از وی قبول نمیکنند که هیچ اتهامی را نپذیرد.
فعالیتهای مجازی دشمن نیز برمبنای تعددبخشی به سوالات و تبدیل کردنشان به بهانهگیری از هر اقدامی بود، تا پاسخ درمان و راهحل آنها نباشد.
۶ -اخلال در فهم مشکل
بخش بزرگی از معضل بیکاری برعهده دولتهای مستقر و همچنین تحریمهایی است که باعث تلاطم در اقتصاد کشور شدهاند. با این حال بخش دیگری از مشکل مربوط به عملکردهای اشخاص میشود. افرادی پیدا میشوند که فارغ از مشکلاتی که ذکرشان رفت در انتخاب رشته خود اشتباه کرده یا تلاشی برای کسب تواناییهای شغلی نداشتهاند. ارتش سایبری آمریکا با القای پاسخی مخصوص به معضل بیکاری که مقصر بودن دولت است، تنها راه یگانه را فروپاشاندن آن معرفی میکند. در این حالت بسیاری از راهحلها بهدلیل اشتباه در تشخیص مشکل از دستورکار افراد خارج میشود.
۷- القای مساله موشکی، هستهای و منطقهای بهعنوان ماجراجویی
مردم ایران در دوران نظام پهلوی با مشکلات بسیار و چندبعدیای مواجه بودند. بلافاصله پس از سرنگون شدن این نظام، مردمسالاری برآمده از انقلاب با تجزیهطلبی، براندازی، ترور، کودتا و جنگ مواجه شد.
برخی از این مشکلات مانند کودتا، ترور و جنگ تا اندازه زیادی بهدلیل اقدامات صورتگرفته برای برطرفسازیشان دیگر امکان بروز ندارند. برطرف شدن سایه تهدیدات اینچنینی از سر کشور، بهدلیل تقویت قوای نظامی متناسب با شرایط و تواناییهای کشور بوده است. قوای نظامی ایران حتی اگر بهسمت مساله موشکی یا نفوذ منطقهای گام برنمیداشتند، مجبور بودند بودجهای مشابه با مبالغ فعلی را صرف تسلیحات و اقدامات نظامی دیگری کنند. اما آنچه موجب شده وضعیت تغییر یافته و کشور به دستاوردهای کمسابقهای دست یابد، استفاده بهینه از بودجه نظامی کشور است که به نسبت تولید ناخالص داخلی از کشورهای رقیب کمتر است.
درحالیکه برنامه موشکی و حضور منطقهای با هزینههای بسیار کم موفق شده است معضلات کشور را حل کند، ارتش سایبری آمریکا بهدنبال معرفی کردن این اقدامات بهعنوان ماجراجویی است.
۸ -انتشار گسترده اخبار منفی
در سالیان گذشته، کانالهای خبری زیادی بهطور مداوم درحال انتشار اخبار منفی بودند. اخبار متعدد از تصادفات در آتش سوختن ۱۰ گوسفند چوپانی در جنوب کشور و اخباری از این دست بهشدت در فضای خبری کشور منتشر میشد. تمرکز بر انتشار این اخبار منفی باعث شد تا رسانههای کشور نیز بهسمت این موضوع گام بردارند.
بر همین اساس در موضوعی قابلتوجه، برخی از افکار عمومی در برابر کوچکترین مشکلاتی در بالاترین سطح دولت را مقصر میدانند.
۹- تعریف ملیت در برابر دین
ارتش سایبری آمریکا برای مقابله با دین در ایران، تلاش کرد ملیت را دربرابر آن قرار دهد. انتشار گستردهای از مطالب براساس این موضوع که اسلام دین اعراب است و آنها از طریق اشغال کشور این دین را مستقر ساختند، یکی از نقاط تمرکز ارتش سایبری آمریکا بهویژه در سطوح پایین اجتماعی است.
مطرح کردن سلطنتطلبان در فضای مجازی، بیش از آنکه برای بر سر کار آوردن آنها باشد، برای استفاده از این گروه برای تقویت ملیگرایی ایرانی است. بیان این نکته که چفیه متعلق به اعراب است و سران حکومت فعلی چفیه میاندازند، اما مقامات شاه و شخص او پرچم ایران به گردن میآویختهاند و ایرانی بودهاند، در همین راستا است. این مساله که شاید از نظر بسیاری مضحک بهنظر برسد در سطوحی از جامعه که اساسا بهدلیل پیشههای متفاوتشان فاقد اطلاعات کافی هستند و در زمان روشن ساختن دادههای گوشی خود با سیلی از این اطلاعات مواجه میشوند، دارای اثرگذاری است.
۱۰- حقه مجازی
ارتش سایبری آمریکا باعث کشیدن بخشی از توان کشور به فضای مجازی شده است. این مساله باعث شده بخشی از نهادها اساسا اطلاعاتشان درباره کشور در حد همان فعالیتهای مجازیشان باشد. چنین پدیدهای ضربهای به این نهادهاست، زیرا از طریق یک اقدام و فریب به بیراهه کشانده شدهاند.
این موضوع به معنای لزوم رها ساختن فعالیتهای متقابل علیه اقدامات ارتش سایبری آمریکا نیست، بلکه شناسایی پاسخهای بیش از اندازه و ناصحیح به آنهاست.
پاسخهای بیش از اندازه موجب شده ساختارهای ایجادشده برای راهاندازی مواردی مانند موجهای توییتری بهدلیل آنکه فعالیت ارتش سایبری برای آنان فصل کاری ایجاد کرده، از برجستگی در سیاست داخلی ایران برخوردار شوند و بهطور اعجابانگیزی در صندلی تئوریپردازی کشور بنشینند. بهنظر میرسد تیر دشمن در این زمینه به غیر از فیزیک، دارای زهری بوده که در تن نیز نشسته است.
۱۱ -ایجاد فضایی برای ایجاد پاس گل
ارتش سایبری آمریکا با تحریک قشر دلسوزان کشور باعث احساس وظیفه بخش بزرگی از آنان شده و ورودهایی غیرکارشناسی به مسائل کشور را موجب شده است. افزایش پاسخهای غیرکارشناسی مانند پاس گلهایی به ارتش سایبری آمریکا هستند بهگونهای که این ارتش اقدامات پیشین خود را بازیافت کرده و مجددا آنها را مورد استفاده قرار میدهد.
بهعنوان نمونه ارتش سایبری آمریکا در فضای مجازی موجی از گرایش به بیحجابی را القا میکند تا بتواند در کنار ورودهای کارشناسانه، به صید ورودهای غیرکارشناسی نشسته و پس از ابراز شدن شان آنها را در فضای مجازی بازنشر کند.
علیرغم چشمدوختن آمریکا به چنین نکتهای، اما بهنظر میرسد، این اتفاق هرچند مزایایی نسبی برای واشنگتن میآفریند، اما در سطح کلان بهدلیل افزایش شدید حضور اقشار دلسوز در میدان فعالیت، درنهایت پیامدهای منفی برای آمریکا دربردارد.
۱۲- رویاسازی از کابوسها
وضعیت ایران در زمان رژیم پهلوی و همچنین وضعیت اسفناک ساکنان برخی از کشورهای عربی قابل پردهپوشی نیست.
با اینحال تصاویری گزینشی از برخی اقدامات نمایشی رژیم پیشین بهطور گستردهای منتشر میشوند تا به جامعه اینگونه القا شود که زندگی در آن دوره رویایی بوده است. همچنین همواره تلاش میشود اطلاعاتی دروغ از کشورهای عربی منتشر گردد تا بتواند لایههای مختلف کشور را تحتتاثیر قرار دهد.
مطالبی مانند آنکه «وقتی یک کارفرما در هلند متوجه شد کارگرانش خانه ندارند برای تمام آنها خانه خرید» و موضوعاتی از این دست، که حتی برای کشور پیشرفتهای مانند هلند اغراقگونه منتشر میشوند، برای حداکثری ساختن رویاسازی است تا افراد غرق در آرزو بر تمام واقعیتها پشتپا بزنند.
۱۳ -ایجاد مشغولیت ذهنی
التهابات اخیر که از شهریورماه کشور را درگیر خود ساخت، بیش از میدان، اذهان را درنوردید. قدرت بالای انتقال فضای مجازی به ذهن، نشان داد چگونه میتوان از طریق این فضا، جو روانی کشور را دچار تاثیرات سوء کرد.
مبهوت بودن جامعه به شمول مردم و مسئولان در برابر اعتراضاتی که اخبار و تصاویر آن ضریبگیری چندین برابری در کشور و سراسر جهان منتشر میشدند، موجب شد ایران تا مدتی دچار ایست در فعالیتهای مورد نیاز شود.
۱۴- رساندن پیام مستقیم تهدید به دلسوزان کشور
در نگاهی ساده ارتش سایبری آمریکا باید براساس شیوه اصلیاش به دنبال تاثیرگذاری بر اقشار ناآگاه و تحریک معترضان باشد، اما بخشی از پیامهای آن بهطور مستقیم تهدید دلسوزان کشور از میان مردم بود.
درحالیکه این ارتش سایبری نباید نقش تحریمها را که ادعای دولت ایران در پاسخ به وجود مشکلات اقتصادی بود، پررنگ میساخت، اما برخی از این پیامهایی که در این خط قرار داشتند، عملا خطونشان کشیدن برای دلسوزان کشور بود تا بدانند مقاومت برایشان چه هزینهای دارد.
ارتش سایبری آمریکا این پیام را زمانی به مردم ایران و افراد مقاوم صادر میکرد که آنها درگیر اغتشاشات ساخته و پرداختهشده توسط واشنگتن بودند، از این رو به زعم افراد حاضر در «اتفاق عملیات اغتشاشات ایران» زمان کنونی بهترین موقعیت برای تهدید مردم بود، زیرا آنها در محیط داخلی خود نیز تحریکی از دشمن مشاهده میکردند.
۱۵ -نفرتپراکنی و تحریک
ارتش سایبری آمریکا و حتی دنبالههای داخلی آنها به دنبال نفرتپراکنی و تحریک مردم در کشور هستند. برخی از این رسانهها بهشدت در حال خبررسانی درباره اظهارات افرادی هستند که نظراتشان در کشور تاثیری ندارد، اما از طریق این رسانهها به یک جناح تبدیل شدهاند.
این جناحسازی برای استفاده از ظرفیت تحریککنندگی این افراد است. از سوی دیگر ارتش سایبری آمریکا و دنبالههای داخلیاش به دنبال گزینش مطالب خاص و زدن تیترهای جنجالی تحریککننده هستند.
نفرتپراکنی به دلیل عمومیتی که دارد در تمام سطوح خانواده، روابط دوستانه، شغل و... قابل سرایت است.
۱۶- تلاش برای تحریک به برخورد سخت
یکی از کارویژههای ارتش سایبری آمریکا تحریک به انجام اعمال فیزیکی خشونتآمیز است تا بتواند تا حد ممکن اختلافات را در داخل کشور تثبیت کند. بر همین اساس این ارتش و بازوهای مجازی آن بهشدت مشغول صید موارد واقعی یا حتی ساختن نمونههای دروغین از برخورد معترضان با نیروهای امنیتی یا بالعکس هستند.
۱۷- هویتدهی به برخی از اقشار خاص
برجسته شدن اقشار و گروههای اجتماعی در هر جامعه میتواند به افزایش روحیه در آنان برای ظهور و بروز منتهی گردد. ارتش سایبری آمریکا تلاش کرد برای این اقدام، بهعنوان نمونه به افرادی که خواستار بیحجابی هستند هویتدهی کرده و اعتمادبهنفس دهد. بر همین اساس با وجود رعایت حجاب از سوی بخش بزرگی از جامعه، تعداد بسیار کمی از افراد با اعتمادبهنفس روی به اقدام علیه حجاب آوردند.
اقلیت بودن این افراد و شدت روحیهای که گرفتهاند از جایی مشخص میشود که بسیاری از افرادی که حجاب حداقلی دارند، با وجود مسائل اخیر و نبودن نظارت بر حجاب از برداشت حجاب حداقلی پیشین خود خودداری کنند.
مسالهای که نشان میدهد افرادی که به سمت حرکت نمادین در مخالفت با نظام سیاسی کشور گام برداشتهاند، قشری جداگانه از بدنه اصلی مردم هستند و صرفا با روحیهدهی ارتش سایبری آمریکا وارد اینگونه از مسائل شدهاند.
۱۸ -ایجاد تردید درباره اقدام
ارتش سایبری آمریکا، تلاش دارد از هرگونه اقدام و اظهارنظری، دستاوردسازی و سوءاستفاده کند. انتشار طنزآمیز و هجوگونه اخبار و اظهارات یا یافتن اشکالات موجود در آنها و برجستهسازیشان در همین راستاست.
به زعم طراحان، اینگونه اقدامات موجب محافظهکاری و خودداری عدهای از اقدام میشود.
۱۹- افشای اطلاعات افراد مسئول
در یادداشتی که چند ماه قبل مارک دوبوویتز به همراه یک مقام امنیتی و دیپلمات سابق صهیونیست در نیوزویک منتشر شد بر افشای اطلاعات نیروهای نظامی که مسئول مبارزه با اغتشاشات بودند، تاکید شده بود.
تحت فشار قرار دادن مغازهدار سنندجی که به رئیسجمهور به رسم میهماننوازی دارایی خود را ارائه کرده بود و تهدید وی از طریق انتشار محل سکونتش از جمله اقداماتی است که نشان میدهد نتایج سیاست افشای اطلاعات نظامیان از نظر طراحان به میزانی موفقیتآمیز بوده که حتی قابل گسترش به غیرنظامیان بوده است.
۲۰- ارتش سایبری و ایجاد پوشش و قوت قلب به اغتشاشگران
بازوهای ارتش سایبری آمریکا در هفتههای اخیر بیوقفه درحال بزرگنمایی نسبت به حمایتهای جهانی از معترضان هستند. انتشار اخباری مبنیبر آنکه هریک از نمایندگان پارلمانهای غربی کفالت سیاسی معترضان حمایت سیاسی را برعهده میگیرند، گامی در راستای ترمیم اعتمادبهنفس شکسته شده این گروه است.
نمونهای از این اقدامات، برعهده گرفتن کفالت سیاسی یکی از دستگیرشدگان توسط کاترین وگلر، نماینده مجلس آلمان است.
منبع: روزنامه فرهیختگان
آمریکا مشکلات بزرگ تر از ایران داره
ارتش سایبری ما هم میتونه روی این مشکلات مانور بده موشک جواب موشک حمله سایبری جوابش هم سایبری هس