مجاهدین، آرزوهای خاک شده خود را با نبش قبر جنایتهایشان در دهه۶۰ اینبار در اغتشاشات اخیر ایران دنبال کردند. شباهت اقدامات تروریستی، نوع فراخوانهای بینام و هویت به اسم جعلی جوانان محلات، سازماندهی فعالیت معترضان برای روزمره کردن اعتراضات و ارائه آموزشهای مختلف از شعارنویسی و تبلیغات مجازی تا عملیات پارتیزانی به آشوبگران، جای پای منافقین را در ۷۰روز گذشته بهخوبی نشان میدهد و ضمیمه اصلی این مجاهدینی شدن فضای خیابان هم حتما شبکهسازی از افرادی فاقد هویت ملی و هویت سیاسی است که نمونه آن را هرچند بسیار کوچک، اما بعد از باخت تیم ملی مقابل آمریکا در شادی این جریان در برخی نقاط شهر مشاهده کردیم.
قرابت نظری و میدانی با رجویسم
خشونت شدید و عریان، وجه اصلی سبک کار مجاهدین است. حالا این جریان هم که دیگر نقاب اعتراض را کاملا کنار گذاشته ابایی ندارد که بگوید ما مسلح هستیم. بعد از عملیات تروریستی ایذه در فراخوان آبان ماه مجدد برای روزهای حوالی ۱۶آذر فراخوان داده که نکته بسیار مهم درباره این جریان تروریستی داغ کردن هشتگ «مسلح شوید» برای این سه روز است؛ به این معنا که این فراخوان هم قرار است به کشتار مردم در خیابان تبدیل شود تا هزینه آن را مانند پروژه کشتهسازی در ایذه و عملیات تروریستی شاهچراغ برای جمهوری اسلامی فاکتور کنند.
اعتصابات از انبارگردانی تا تیراندازی!
از سوی دیگر، بررسی فراخوانها برای اعتصابات اجباری که در آن معتقدند یا با ما همراهی میشوید یا با خشونت با شما برخورد میکنیم، آپدیت جدید اعتصابات توسط این جریان تروریستی است که اساسا مرزهای اعتراض و اعتصاب را جابهجا کرده است. در یک سر این طیف، حلقهای قرار دارد که حتی نمیخواهد کمترین هزینهای برای عقیده خود بدهد و اعتصاب خود را به اسم انبارگردانی تمام میکند و در آن سوی این طیف هم جریانی قرار دارد که با تیراندازی به رانندهها در جادهها و آسیب به لاستیک کامیونداران میخواهند آنها را وادار به پیوستن کنند.
یا مصداق دیگر در این فراخوان اجباری که با تهدید مردم همراه بوده، واکنشهای وحشیانه به ماجرای جنجالی شکلات فروش سنندجی است، اعتراف اجباری یعنی یک شهروند کرد صرفا بهخاطر تعارف کردن شکلات به رئیسجمهور در سفرش به کردستان مجبور شد ویدئویی منتشر کند که بگوید این کارش ناخواسته بوده، این شکل نوین دیکتاتوری تا زمانی که کوموله و تروریستها در کردستان ایران و اقلیم عراق جولان میدهند یعنی مردم عادی مثل سال ۶۰ باید بابت یک تعارف شکلات ساده هم نگران جان و مال خود باشند؛ بنابراین اعتصاب در ۱۴۰۱ یعنی تهدید میکنند یا با ما هستی و اعتصاب میکنی یا کشته میشوی!
محدود کردن خشونت به محلهها
بعد از استقبال نشدن از تجمعات ایرانیان خارج از کشور در ۲۸آبان و همچنین بیمحلی مردم به دروغ کردکشی در کردستان و آرامش تهران در پنجشنبه گذشته، رویکرد جدیدی در برنامه این جریان دنبال شده است و ضدانقلاب تصمیم گرفته اغتشاشات را از میادین بزرگ شهر به محلات جابهجا کند. این یعنی همراهی نکردن مردم با وجود تبلیغات فراوان، برایشان ناامید کننده بوده است. پس باید این خشونت رادیکال در محلات به صورت محدود توزیع و سازماندهی شود و یک گروه کوچک تخریبی مثلا در یک شب همزمان در چندین محله شهر عملیات تخریبی انجام دهند و در نهایت ادعا کنند مردم همراهی کردهاند.
از آلبانی تا صهیونیست برای جوانان محلات
یکی از رویکردهای این جریان، گذشته از اکانتهای فیک منافقین، بهروزرسانی بیانیههای بینام و نشان به اسم جوانان محلات از آلبانی است و بیانیههای موسوم به جوانان محلات از صدر تا ذیل توسط گروهک تروریستی منافقین دنبال شده است و بررسی خط و ربط آن هم ما را به اسرائیل میرساند. تحلیل اطلاعاتی این جریان هم نشان میدهد این پروژه در زمینهای مختلف درحال پیگیری است؛ یعنی از تحرکات جریانات معاند و معارض تا تشکیل کمیتههای جذب عضو، شعارنویسی و تبلیغات مجازی، نحوه تشنجآفرینی در دانشگاهها، عملیات پارتیزانی و حتی نحوه فعالیت رسانهای توسط گروهک معاند جوانان محلات بهصورت یک پکیج کامل در حال بهروزرسانی است که هدف اصلی آن هم انسجامدهی به فعالیت معترضان برای روزانه کردن و ادامهدارشدن اعتراضات است که با آموزشهای دنبالهدار به تیمهای آشوبگر، طراحی و اجرا میشود. مثلا شخصی به نام الهام زینیوند، یک فعال ضدایرانی ساکن سوئد است که مسئولیت انجمنی به نام ویرمان را به عهده دارد و ضمن ارتباط گیری با اراذل و اوباش داخل کشور، آنها را به ناامنی و تعرض به کامیونها در جادههای خوزستان، لرستان و ایلام ترغیب کرده بود.
سرحلقه فراخوان برای اعتصابات مجبوری
بنابراین سرحلقه اول فراخوان زنجیرهای برای اعتصابات اجباری در خارج از ایران است که بازنمایی، پمپاژ و تبلیغات آن هم در شبکه سعودی اینترنشنال دنبال میشود و مجریان آن در این روزها با آبوتاب از بازاریان، کامیونداران و تاکسیداران و... میخواستند اعتصاب کنند و با سوزاندن لاستیک و آتش زدن و حتی ریختن میخ در کف جاده دست از مبارزه برندارند. سوالی که بعد از مرور این اخبار به ذهن میرسد این است که آیا این خط و ربط رسانهای، اطلاعاتی و سازماندهی صرفا محصول یک گروه بینام و نشان به اسم جوانان محلات است؟ آن هم تشکلی که همزمان با شروع ناآرامیها در ایران در شبکههای اجتماعی اکانت جدیدی ایجاد کرد و جالبتر اینکه به ثانیه جذب فالوئر داشت، فالوئرهایی که تمام مختصات رباتهای سازمانی را داشتند و از اتاق جنگ منافقین و شهرکنشینان آلبانی بهروزرسانی میشد و آنطور که گزارشهای اطلاعاتی هم نشان میدهد، رصد این آیِپیها به اسرائیل میرسد.
گروهک جوانان محلات آنقدر برایشان مهم شده که اسپانسر اصلی آن، سعودی اینترنشنال است؛ تنها رسانهای که در دنیا از قلب لندن اقدام به دعوت برای خشونت در خیابانهای ایران میکند و فراخوانهایی که جز کشتهسازی از مردم و رادیکال کردن فضا چشمانداز دیگری ندارد. البته مرور اخبار این روزها هم نشان میدهد همان افرادی که با این گروهک تروریست همکاری کرده بودند، رصد و شناسایی شدند.
منبع: جام جم