تیر سال ۹۷ زن جوانی دختر ۱۳ سالهاش را به بیمارستان رساند و مدعی شد او مسموم شده است. وی که شرایط جسمی خوبی نداشت به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد، اما شست و شوی معده بیمار هم کارساز نشد و وی به خاطر شدت مسمومیت جان باخت.
از آنجا که پزشکان فوت او و ماده سمی داخل بدن را مشکوک دانستند پلیس در جریان قرار گرفت و جسد دختر نوجوان برای تشخیص علت تامه مرگ با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
مادر این دختر در تحقیقات به مأموران گفت: دخترم چند قارچ نشسته خورد و ساعاتی بعد هم عنوان کرد که در ناحیه شکمش درد دارد و من هم بلافاصله او را به بیمارستان رساندم.
در ادامه کارشناسان پزشکی قانونی پس از معاینات لازم در گزارشی اعلام کردند: دختر نوجوان در اثر مصرف قرص برنج و مسمومیت ناشی از آن فوت کرده است.
با اعلام این گزارش رسیدگی به این پرونده وارد فاز تازهای شد و مأموران پلیس تحقیقات خود را برای کشف راز مرگ دختر ۱۳ ساله ادامه دادند، اما در نهایت به این نتیجه رسیدند که وی خودکشی کرده است.
چند ماه پس از مختومه شدن این پرونده، پدر او نیز با علائم مسمومیت به بیمارستان منتقل شد و درست همانند دخترش ساعاتی بعد در بخش مراقبتهای ویژه جان سپرد. جسد او نیز پس از مرگ با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان دوباره اعلام کردند که مرد جوان بر اثر مصرف قرص برنج جان باخته است.
همین موضوع باعث شد تا مأموران پلیس به این نتیجه برسند که مرگ دختر و پدر مشکوک است و ارتباطی بین آنها وجود دارد از این رو مادر خانواده بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی که در ابتدا سعی داشت خود را در این دو مرگ بی تقصیر نشان دهد وقتی در برابر مستندات مأموران قرار گرفت ناچار به اعتراف شد و عنوان کرد: یک سال قبل شوهرم تصمیم گرفت که خانوادگی از ایران مهاجرت کنیم در ابتدا فکر میکردم موضوع جدی نیست، اما چند ماه بعد متوجه شدم که در حال انجام کارهایش است و قرار است بزودی بلیت سفر بگیرد.
من علاقهای به مهاجرت نداشتم و با او مخالفت کردم، اما وی در تصمیمش جدی بود به همین خاطر فکر کردم چگونه میتوانم مانع مهاجرتمان شوم که به قرص برنج رسیدم. فکر کردم اگر او قرص را مصرف کند، بیمار میشود و تا مدتی نمیتواند از جا بلند شود، اما فکر نمیکردم شوهرم بمیرد.
در ادامه تحقیقات، پلیس دریافت این زن با پسر جوانی ارتباط پنهانی دارد؛ بنابراین او نیز دستگیر شد و در بازجویی به مأموران گفت: وقتی با این زن در خیابان آشنا شدم نمیدانستم که متأهل است و فرزند نوجوانی دارد. ما تنها ارتباطمان صحبتهای تلفنی بود و به هیچ عنوان هم از اختلاف او و همسرش اطلاعی نداشتم حتی نمیدانستم که قرار است مهاجرت کنند و بعد از فوت همسرش از ماجرا آگاه شدم.
پس از پایان تحقیقات و گزارش پلیس، برای زن جوان به اتهام قتل عمد و برای متهم دیگر به اتهام رابطه پنهانی کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه خواهر و برادر مقتول به عنوان اولیای دم از عروسشان شکایت کردند و خواستار مجازات قصاص برای او شدند.
بعد از اظهارات اولیای دم متهم که با قید وثیقه آزاد بود به جایگاه ر فت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: همان طور که در بازجوییهایم گفتم من فقط میخواستم با زمینگیر کردن همسرم مانع مهاجرتش شوم. آن روز هم وقتی دیدم او نیمه جان شده به سرعت او را به بیمارستان رساندم اگر میخواستم شوهرم را بکشم اصلاً برای بهبود حالش بیمارستان نمیرفتم.
سپس مرد جوان به جایگاه رفت و اظهار داشت: در کیفرخواست من اتهام رابطه پنهانی قید شده در حالی که من تنها چند بار تلفنی با این زن حرف زدم و رابطه خاصی با هم نداشتیم.
با پایان اظهارات دو متهم، قضات علاوه بر بازداشت موقت زن جوان، برای صدور رأی وارد شور شدند. پس از آن خواهر و برادر مقتول با طرح شکایت دیگری خواستار تحقیقات بیشتر در مورد مرگ برادرزادهشان شدند. آنها مدعی شدند که عروسشان با قرص برنج او را نیز به قتل رسانده و با صحنهسازی قصد فریب مأموران را داشته است.
با این شکایت، پرونده به دستور قاضی پرونده برای تحقیقات بیشتر به دادسرای جنایی تهران برگردانده شد تا مشخص شود که این زن تا چه میزانی در مرگ دخترش مقصر بوده است.
محتمل خواسته موانع یعنی فرزند و شوهر را از سر راه رسیدن به آن پسر و خود حذف کند
اعدام کمترین مجازات اوست
سریع اعدامش کنید