در مطلب زیرفهرستی از عجیب‌ترین مرگ‌های ثبت‌شده در تاریخ را می‌خوانید.

مرگ در انتظار همه‌ی ما است، اما شکل مردن آدم‌ها تفاوت‌های زیادی می‌تواند با هم داشته باشد. بعضی از مرگ‌ها عادی و معمولی هستند و بعضی‌ها قهرمانانه و شکوهمند.

اما در طول تاریخ، مرگ‌های عجیب و غیرعادی زیادی هم ثبت شده‌اند که در این مطلب از فرادید ، فهرستی از عجیب‌ترین آن‌ها را می‌خوانید.

۱. سِر ویلیام پِین گالوی: مرگ با شلغم

سِر ویلیام پِین گالوی؛ عضو پارلمان بریتانیا در اواخر قرن نوزدهم بود. سِر ویلیام مانند بسیاری دیگر از نمایندگان پارلمان شیفته‌ی شکار کردن در تمام طول سال بود. در یکی از این سفر‌های بدفرجام، او در حال عبور از میان یک زمین شلغم بود که یک شلغم بسیار بزرگ باعث زمین خوردن و بروز جراحات درونی او شد. چند روز بعد، سِر ویلیام به واسطه‌ی همین جراحات از دنیا رفت.

سرویلیام


۲. زئوکسیس: مرگ در اثر خنده زیاد
 
زئوکسیس
 
باورش سخت است، اما گفته شده که زئوکسیس، نقاش یونانیِ قرن پنجمِ پیش از میلاد، پس از تماشای نقاشی خودش از آفرودیت، آخرین خنده‌های عمرش را کرد. آنطور که نقل شده، خانم سالخورده‌ای برای خانه‌اش نقاشی آفرودیت را به او سفارش داده بود، اما اصرار داشت خودش مدل نقاشی شود. زئوکسیس پس از اتمامِ نقاشیِ ظاهراً مضحک این زن سالخورده به عنوان آفرودیت، شروع به تماشای اثر خود کرد و آنقدر خندید که مُرد.
۳. دراکو: مرگ در اثر خفگی زیر بار هدایا 
در یونان باستان مرسوم بود کلاه، کت یا ردایشان را برای نشان دادن قدردانی به سمت فردی که سخنرانی می‌کرد پرتاب کنند. از آنجا که دراکو؛ به عنوان نخستین قانون‌گذار ثبت‌شده در تاریخ آتن، بین شهروندان اژه‌ای از محبوبیت زیادی برخوردار بود، سال ۶۲۰ پیش از میلاد، تماشاگران تئاتر در اژۀ یونان، به صورت تصادفی او را زیر تلمباری از هدایا غرق کردند و موجب مرگ او در اثر خفگی شدند.

۴. آیسخولوس: مرگ با لاک‌پشت
 
دراکو
 
اگر شما هم کله‌ی طاسی دارید، بد نیست مراقب این قبیل اتفاقات باشید. آیسخولوس، نخستین تراژدی‌نویس یونانی قرن پنجمِ پیش از میلاد بود که آثارش سبب تکامل زبان تراژدی شد. کله‌ی طاسِ آیسخولوس آن‌قدر براق و گرد بود که عقاب آن را با سنگ اشتباه می‌گرفت. داستان مرگ او از آنجا آغاز شد که عقابی از آسمان، شکارش را که یک لاک‌پشت بزرگ بود به سمت سر آیسخولوس پرتاب کرد تا قبل از خوردن آن را بشکند. آیسخولوس در اثر این ضربه‌ی هولناک در یک دم جان باخت.

۵. آنتیفانس: مرگ با گلابی
مرگ عجیب دیگر در تاریخ باستان، مرگ آنتیفانس است. آنتیفانس شاعر فکاهیِ قرن چهارم پیش از میلاد است. این نمایشنا‌مه‌نویس در یک روز شوم زیر درختان میوه در حالِ استراحت بود که به نقل از سودا، دانشنامه‌ی بزرگ بیزانسی قرن دهم میلادی، در اثر افتادن یک گلابی بر سرش جان باخت.
۶. آگاتوکلس سیراکوز: مرگ با خلال دندان
 
آگاتوکلس، سیاستمدار و ارتش‌دار یونانی بود. نام او در کتاب شهریار نوشته‌ی ماکیاولی به عنوان فرمانروایی که با تبهکاری به حکومت رسید، ذکر شده است. پس تعجبی ندارد چرا سیسیلی‌ها روش حکمرانی او را دوست نداشتند. سال ۲۸۹ پیش از میلاد، آگاتوکلس در اثر استفاده از خلال دندانی که توسط یکی از دشمنان او آغشته به سم شده بود، کشته شد.

۷. اِلیزار آواران: مرگ با فیل
 
اِلیزار آواران
جوداس ماکابیوس یک کشیش یهودی در قرن دوم پیش از میلاد و رهبر شورش ماکابیان علیه امپراتوری سِلوکی بود. برادر او، اِلیزار آواران بود. اِلیزار در حال خدمت در شورش برادرش بود که به شکل قهرمانانه‌ای، فیلِ جنگیِ پادشاهی را با فرو کردن نیزه به شکم حیوان کشت. شوربختانه، فیلِ در حالِ مرگ روی خودِ او افتاد و باعث مرگش شد.

۸. مارکوس آرِتوسا: مرگ با نیش زنبورها
 
مارکوس آرِتوسا
 
پایان زندگی مارکوس آرِتوسا شیرین بود، اما نه آنطور که تصور می‌کنید. مارکوس اسقف آرتوسا، یک شهر رومی در سوریه بود. دشمنانش او را در یک سبد حصیریِ آغشته به عسل گذاشتند و از یک چارچوب آویزان کردند و دستانش را از پشت بستند تا اینکه زنبور‌ها او را تا حد مرگ نیش زدند.
۹. هانس استینینگر: مرگ با ریش خودش
 
هانس استینینگر
 
مرگ عجیب دیگر در قرن شانزدهم در اتریش امروزی رخ داد. هانس استینینگر حاکم یا شهردار برانا بود. مرگ تاسف‌بار او زمانی اتفاق افتاد که شهر به آتش کشیده شده بود، اما این آتش نبود که جان او را گرفت. در گیرودارِ تخلیه‌ی شهر، پای هانس استینینگر به ریش ۱.۴ متری خودش گیر کرد و به زمین افتاد. این زمین خوردن منجر به شکستگیِ گردن و در نهایت مرگ او شد. او همیشه به استثنای آن روز شوم، ریشش را درون یک کیسه‌ی کوچکِ چرمی می‌پیچید.
۱۰. گاوِرنِر موریس: مرگ با استخوان آرواره نهنگ
 
گاورنر موریس، نویسنده اصلی قانون اساسی ایالات متحده آمریکا در شکل نهایی خودش بود. این سناتورِ نیویورکی و مخالفِ بردگی، وقتی تصمیم گرفت خوددرمانی کند، به شکل عجیبی باعث مرگ خودش شد. موریس دچار انسداد دردناکی در مجاری ادراری‌اش شده بود و تصمیم داشت با استفاده از استخوان آرواره‌ی نهنگ آن را برطرف کند. در حالی که گزارشات از موفقیت او در از بین بردن انسداد گفته‌اند، چندی پس از رفع انسداد، او در اثر عفونت ناشی از همان استخوان در سال ۱۸۱۶ جانش را از دست داد.
۱۱. جان کامینگز: مرگ با قورت دادن چاقو
جان کامینگز
 
طبیعی به نظر می‌رسد که قورت دادن چاقو بدون هیچ تردیدی موجب مرگ خواهد شد، اما داستان مرگ جان کامینگز عجیب‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید. جان کامینگز پس از تماشای هنرنمایی یک هنرمند حرفه‌ای که در سیرک محلی چاقو قورت می‌داد، شروع به تجربه این کار کرد. او در نخستین تلاش خود، چهار چاقو را بدون هیچ مسئله‌ای قورت داد. سپس آستانه‌ی تحملش را با قورت دادن فوری ۱۴ چاقو بالا برد و در نهایت پس از چند روز درد شکمی این تجربه را هم با موفقیت پشت سر گذاشت.کامینگز در آخرین باری که شانسش را امتحان کرد ۲۰ چاقو و یک غلاف چاقو را در یک حرکت قورت داد، اما متاسفانه به آخرین تلاش او تبدیل شد. کامینگز چند روز بعد تنها توانست غلاف چاقو را دفع کند اما موفق به دفع هیچ‌یک از ۲۰ چاقو نشد و پس از چهار سال درد وحشتناک شکم جانش را از دست داد. کالبدشکافی کامینگز پس از مرگش نشان داد در شکم او یک تیغه‌ی کامل چاقو، یک فنر و حداقل ۴۰ قطعه فلز، چوب و شاخ بود.اگرچه ما از زمان وقوع مرگ خودمان بی‌خبریم، حداقل می‌توانیم آرزو کنیم مرگ ما به اندازه‌ی مرگ‌هایی که در این مطلب از آن‌ها یاد کردیم، عجیب و دردناک نباشد. شاید بد نباشد با احتیاط بیشتری مکان استراحت کردن و مسیر راه رفتن‌مان را انتخاب کنیم یا هر چیزی را محض امتحان کردن قورت ندهیم!

منبع: برترین ها

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.