به منظور ارج نهادن به ایثارگران و رزمندگان ۸ سال جنگ تحمیلی تصمیم گرفتیم تا با مسنترین رزمنده کوهبنان در دوران دفاع مقدس که هم خودش رزمنده بود و هم فرزندش را تشویق به حضور در جبههها میکرد و هم همسرش در پشت جبهه با کمک بانوان کوهبنانی به پخت نان بربری، انواع مربا، بافت کلاه و شال و بسته بندی خشکبار و آجیل برای رزمندگان مبادرت داشتند به گفت و گو بنشینم.
وقتی به دیدار این رزمنده رفتیم با لبی خندان و روی باز پذیرای ما شد و مرتب از عظمت و بزرگی حضرت امام (ره) برایمان گفت و توصیه نمود که همواره گوش به فرمان ولایت و رهبری که بعنوان، ولی امر مسلمین جهان است باشیم که سعادت دنیا و آخرت را در پی دارد.
او پس از دعا برای سلامتی و طول عمر با برکت برای مقاممعظم رهبری و قرائت فاتحه برای روح بلند شهیدان خصوصا سردار شهید حاج قاسم سلیمانی گفت: عباس احمدی فرزند غلامرضا ساکن روستای ده خواجه کوهبنان و متولد سال ۱۳۲۲ هستم.
او ادامه داد: در راستای لبیک به پیام و کلام حضرت امام (ره) در سال ۱۳۶۲ برای اولین بار به جبهه اعزام شدم و در طول دوران دفاع مقدس چهار مرتبه جمعا به مدت یک سال توفیق حضور در جبههها را پیدا کردم.
این رزمنده و ایثارگر دوران دفاع مقدس افزود: برای دفاع از کشور اسلامی، لبیک به ندای رهبر عزیز و دور شدن شر بدخواهان و متجاوزین به جبههها عازم شدم.
احمدی عنوان کرد: دوران دفاع مقدس باعث شد که روح معنویت، وحدت و همدلی در بین مردم ایران اسلامی حکمفرما شود و همه یک صدا در برابر دشمن متجاوز ایستادگی کنند.
او اظهار کرد: در دوران دفاع مقدس با افراد مختلفی عازم جبهه شدم که در آخرین مرتبه با محمد علی ابراهیمی پاسدار سرافراز شهرم عازم جبهه شدیم.
این جانباز دوران دفاع مقدس تاکید کرد: حضور در جبهه و در جمع رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله و خدمت در رکاب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی توفیقی بود که نصیب بنده شد لذا در مرحله اول اعزام در قسمت خدمات بودم و مراحل دیگر در گردانهای رزمی خدمت میکردم.
یادگار دوران دفاع مقدس تصریح کرد: به رزمندگان و ایثارگران دوران دفاع مقدس توصیه میکنم همواره قدردان نعمت ولایت و رهبری باشند و با همان روحیه بسیجی در راستای عمران و آبادانی کشور و پیشرفت در عرصههای مختلف گام بر دارند. احمدی ادامه داد: بنده یک فرزند پسر دارم که اکثر مواقع همزمان با هم در جهبه بودیم و ایشان از جانبازان جنگ میباشند.
این جانباز دوران دفاع مقدس تصریح کرد: دوران دفاع مقدس نوعی دانشگاه بود چرا که جبهه درس مردانگی، انسانیت، از خود گذشتگی، صداقت و. را به ما آموخت.
یادگار دوران دفاع مقدس ابراز داشت: از زمان تاسیس بسیج در کوهبنان توسط شهید نوح مجیدی عضو بسیج شدم و در کنار شهید نوح مجیدی به خدمت پرداختم.
او گفت: دوران دفاع مقدس اثر گذار بود لذا در حد توان خودم و تنها فرزندم در خدمت جنگ بودیم هر چند نتوانستیم آن طور که شاید و باید هست ادای دین کنیم.
احمدی گفت: جوانان کوهبنانی همانند دیگر جوانان نقاط مختلف کشور در جبههها حضور فعالی داشتند برخی از آنان با شهادت به خدا پیوستند و گروهی به درجه جانبازی نائل شدند و تعدادی هم بهترین سالهای عمرشان را در زندانهای رژیم بعث سپری کردند.
این رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس تاکید کرد: با توجه به منویات مقاممعظم رهبری در حال حاضر وظیفه ما در مبارزه با تهاجم فرهنگی، تهدیدها و تحریمها بسیار سنگین هست از من که گذشته و من آفتاب لب بام هستم، ولی از مردم خواهش میکنم در برابر دشمنان و بدخواهان مقاومت کنند و همواره گوش به فرمان ولایت و رهبری باشند.
او افزود: تلاش کنیم در راستای مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی گام برداریم که بهترین راه حفظ ارزشها و آرمانهای شهیدان این هست که راه شهیدان را ادامه دهیم و همواره وصیت نام شهیدان را سرلوحه زندگی خودمان قرار دهیم.
احمدی از ملت عزیز ایران اسلامی خواست که همواره گوش به فرمان رهبر و مقتدای خود باشند و مسئولین با تمام وجود به مردم خدمت کنند.
این رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس تاکید کرد: از اهواز به طرف منطقه عملیاتی والفجر ۲ در حرکت بودیم که در حین راه ماشین ما با یک دستگاه تریلی به شدت برخورد کرد هر چهار رزمنده که داخل ماشین بودیم مجروح شدیم که بنده در اثر پرت شدن از ماشین دچار شکستگی پا شدم وضعیت من از دیگران وخیمتر بود که بعد از یک هفته بستری در بیمارستان اهواز به بیمارستانی در کرمان انتقال داده شدم و بعد از آن به آسایشگاه رزمندگان انتقال پیدا کردم که به مدت یک ماه در آنجا بودم و سرانجام پس از بهبودی مجدد به جبههها اعزام شدم.
او ابراز کرد: در یک زمان من و فرزندم در جبهه بودیم روزی مادر شهید احمدی هنگام عبور از کوچه نزدیک خانه ما به فردی که لباس بسیجی پوشیده بود برخورد میکند و بعد از سلام و احوال پرسی، از او میپرسد از کجا میآیید؟ ایشان در جواب میگوید به خانه رزمنده عباس احمدی رفتم تا به خانواده ایشان سری بزنم مادر شهید میگوید بعد از خداحافظی بلافاصله پشت سرم را نگاه کردم اثری از فرد بسیجی نبود به فکر فرو رفتم مسیر را تغییر دادم به طرف خانه عباس احمدی آمدم، در زدم و از ایشان سوال کردم بسیجی چه کسی بود که به خانه شما آمده بود؟ همسرم میگوید کسی به خانه ما نیامده چطور؟ جریان را گفتم که یک بسیجی آمده بود که به شما سر بزند خودم با چشمان خودم دیدم، ولی افسوس هر چه گشتم او را ندیدم و خیلی سریع از نظر غایب شد.
احمدی اظهارکرد:من و فرزندم برای گرفتن درصد به جبهه نرفتیم و نیازی به آن نداریم فقط خواهشمندم از کسانی که درصد جانبازی میدهند در کار خویش دقت داشته باشند و تجدید نظر نمایند.
او ادامه داد: آیا حق من که از ناحیه پا اکنون مشکل دارم و فرزندم که از ناحیه بدن شیمیایی شده و همچنین شنوایی یک گوش خود را که در اثر موج انفجار از دست داده است همین ۵ یا ۱۰ درصد میباشد که در انقلاب سهیم بوده ایم.