طبق گفته بسیاری از کارشناسان، آینده کشور به طور خاص در گروی وضع امروز تربیت کودکان است. اگر امروز توجه کنیم، میتوانیم امید داشته باشیم که دانش آموزان و نسل فردای ما پیشرفتی که مد نظر داریم را محقق و به آینده کشور کمک کنند.
نیروی انسانی مهمترین سرمایه هر کشور است و آموزش و پرورش نقش اصلی را در جهت تربیت آن ایفا میکند. نیروی انسانی میتواند باعث شود کشور تا سالها بدون نیاز به دیگران و با اتکا به خود به اهداف و آرمانهای مد نظر دست یابد.
نسل جدید دانش آموزان که کودکان و نوجوانان دهههای ۸۰ و ۹۰ را شامل میشود، ذهنی پرسشگر و تفاوتهای خاصی دارد. این نسل به صورت فزایندهای در معرض اطلاعات فراوان از تمامی جهان و دنیای مجازی است. کودکان و نوجوانان این نسل به راحتی و تنها با جست و جوی یک واژه میتوانند به راحتی به دنیایی از اطلاعات دست یابند و بر خلاف گذشتهها دسترسی آسانی نیز به این اطلاعات وجود دارد.
همین آسان بودن دسترسی به جهانی از اطلاعات که چندان نمیتوان از درست و یا غلط بودن آن اطمینان داشت؛ لزوم حضور جدی خانوادهها و همچنین نهادی مانند آموزش و پرورش را میطلبد. نهادی که وظیفه اصلی آن باید آموزش و بعد از آن تربیت و پرورش کودکان باشد. آموزش و پرورش باید علاوه بر اجرا کردن وظیفههای همیشگی خود و فراهم کردن شرایطی درست و مطمئن برای تحصیل دانش آموزان، نسبت به وظایف جدید خود نیز آگاه شود و بداند که هر نسل با نسلهای گذشته خود تفاوت دارد و نمیتوان دانش آموزان کنونی خود را مانند سالهای گذشته تربیت کرد و راه درست زندگی را به آنها نشان داد.
آموزش و پرورش باید با برنامه ریزی دقیق و منسجم به تربیت صحیح افراد در راستای دستیابی به معیارهایی چون اخلاقیات، دانش و معرفت، درک، بینش و کسب مهارت گام بردارد.
محمود زاده، معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: باید در آموزش و پرورش اهداف انقلاب به دهه هشتادیها و نودیها انتقال پیدا کند. این بچهها، بچههای انقلاب هستند که با هدایت ما در کلاسهای درس حضور پیدا میکنند. باید در وزارت آموزش و پرورش تدابیری را برای تربیت نسل آینده اتخاذ کنیم.
معاون وزیر آموزش و پرورش افزود: ارتباط با نسل حاضر باید تقویت شود. محتوای غنی و قوی در این حوزه وجود دارد؛ اما در ارتباط گیری با نسل جدید ضعفهایی در بدنه مدیریتی دستگاهها وجود دارد. یکی از برنامههای جدی ما در این حوزه برای مدارس دولتی و غیر دولتی، این است که فضا را در مدرسه رصد کنیم و خانوادهها در همکاری با نهاد تعلیم و تربیت همکاری موثری داشته باشند.
او گفت: آموزش و پرورش به لحاظ نوع کار و مکانیزم اثرگذاری آن بر بنیاد جامعه، برنامهریزیها و تصمیماتش خیلی سریع مورد قضاوت افکار عمومی، بازنگری جامعه و تجزیه و تحلیل نخبگان و اندیشمندان قرار میگیرد. به همین خاطر مدیران تصمیمساز در آموزش و پرورش باید با شناسایی و تبیین ارتباط موجود بین عوامل، شرایط و زمینههای تأثیرگذاری بر برنامهریزیهای فرهنگی و آموزشی و کنترل کارآمد برنامهها، مواظب بازخورد فعالیت ها و تصمیمگیری های خود باشند.
اصغر باقرزاده، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش با بیان این که مسائلی که در آموزشوپرورش دنبال میشوند، مسائل آموزشی و تربیتی هستند؛ گفت: ایجاد فضای مناسب برای دانشآموزان با مشکلاتی چون کمبود اعتبارات و موارد دیگر مواجه است؛ اما ما از مسئولیتهای خود شانه خالی نمیکنیم و برنامه ما این است که باب گفت و گو با دانشآموزان از سوی اولیاء و والدین دانشآموزان باز شود و شرایطی برای ابراز وجود و احساسات آنها فراهم کنیم.
وی افزود: اما باید از نگاه کارشناسی و تربیتی این موضوع را بررسی کرد. عدم برقراری ارتباط موثر و مستقیم از جمله اشکالات است و راه حل را در توجه به این موضوع میدانیم. اولین قدم، برقراری ارتباط مستمر، مستقیم و صمیمانه با نوجوانان است و اگر این راهبرد ما باشد باید چند فعالیت انجام دهیم. اولا باید از هیجانات حضوری شدن مدارس بکاهیم. به مدت ۲۵ ماه مدارس تعطیل و آموزشها غیرحضوری بوده اند، بچهها خانهنشین و از مدارس دور شده اند. تهدیداتی بر تعطیل ماندن مدارس وجود داشت. عدم برگزاری برنامههای حضوری هیجانات را بالا میبرد و در اولین گام مهم است که برگزاری حضوری مدارس با آرامش پیش برود.
او گفت: در هفتههای گذشته تمامی کارشناسان، مدیران آموزش و پرورش، معلمان و حتی خانوادهها بر یک موضوع جدی با یکدیگر هم عقیده بودند و آن نیز تفاوت این نسل با نسل گذشته است. تفاوتی که نشان میدهد مسئولین آموزشی و خانوادهها باید در مسیر تربیتی و آموزشی خود تغییری ایجاد کنند و با دیدی دیگر به این نسل نگاه کنند.