مصطفی محمودی، منتقد فیلم در برنامه «بوطیقا» رادیو فرهنگ در نقد و بررسی فیلمنامه «سگبند» گفت: سگبند فیلمی به کارگردانی مهران احمدی و نویسندگی حمید اکبری خامنه است که در سال ۱۴۰۰ به نمایش درآمد. در اسفند سال ۱۴۰۰ در سینماها اکران شد و در دو سه ماه ابتدایی سال ۱۴۰۱ روی پرده رفت. «سگبند» دومین ساخته مهران احمدی بعد از فیلم «مصادره» است.
محمودی ادامه داد: «سگبند» نام یکی از فنون کشتی است و نام فیلم هم از همین فن گرفته شده است. این فیلم درباره دو برادر با نامهای فردین و فرزاد است که بعد از مرگ پدرشان در باتلاقی از قرض و بدهی گرفتار میشوند و تنها راه نجاتشان ورود به دنیای خلاف است.
وی گفت: باوجود اینکه فیلم از لحاظ کیفی از کمدیهای پر فروش اخیر مانند «شادروان»، «دینامیت» و «گشت ۳» پیشی میگیرد، اما به این معنا نیست که توانسته مولفههای کُمیک را به شکل منسجم در فیلمنامه بهکار بگیرد.
این منتقد سینما با بیان اینکه گونههای مختلف کمدی براساس شاخصههای متفاوتی دستهبندی میشود، افزود: گونههای مختلف کمدی براساس موضوع، درون مایه، پیام، هدف، مبنای شکلگیری، مبنای ساختار و ... دستهبندی میشود. یکی از نظریهپردازانی که در حوزه کمدی ورود کرده و به تجزیه و تحلیل آن پرداخته، هانری برگسون است. او در رساله «خنده» خود ویژگیهای کُمیک را دستهبندی کرده و از وضعیت، شخصیت و گفتار کُمیک سخن گفته است.
وی درباره فیلمنامه «سگبند» توضیح داد: در این فیلم موقعیت اولیه و محرک درام مرگ پدر است. موضوعی که انسانی است و کنش فرزندانش را به همراه دارد. شعور و بیاحساسی مولفه بعدی کمدی است. چراکه احساس و عواطف راهی به جهان کُمیک ندارند. اما اگر قرار باشد که شخصیتهای کُمیک براساس احساس عمل کنند، موقعیتهای کمدی خلق نمیشود. به همین دلیل، فردین و فرزاد سرِ مزار مادرشان شوخی میکنند. یا برای خرید ماده مخدر شیشه از خیرِ پول جهیزیه خواهرشان میگذرند.
محمودی با بیان اینکه سومین دستهبندی انعطافناپذیری است، افزود: در جایی که از کمدی انتظار نرمش و انعطافپذیری وجود دارد، با عملکرد برعکس انعطافناپذیری را از خود نشان میدهد. این خصوصیات بیشتر در شخصیت فردین دیده میشود که در مقابل فروش کارگاه مخالفت میکند. اما این ویژگی در فردین نهتنها به موقعیتهای کمدی منجر نمیشود، بلکه تبدیل به مولفه ساختگی میشود.
این منتقد سینما با اشاره با اینکه گیجی و سادگی یکی از مولفههای کمدی است، افزود: اگر نگاهی به کمدیهای مطرح سینما بندازید، از چاپلین گرفته تا برادران مارکس میبینید که اتفاقاتی که شخصیتها به دلیل سادگی از خود نشان میدهند، یکی از مهمترین مولفههای کمدی است. در «سگبند» این ویژگی بیشتر در فردین دیده میشود. فردین و برادرش که در جهان پیش از داستان تابهحال رنگ هیچ مخدری را ندیدند، بخاطر ساده لوحی وارد جریان بزرگ مافیا میشوند و همین موضوع دار و ندار آنها را نابود میکند.
وی درباره مولفه تکرار این را گفت: ویژگی تکرار در آن دسته از کمدیها شکل میگیرد که شخصیت اصلی وارد یک جهان ناشناخته میشود و اعمالش منجر به خرابکاریهای مشابه میشود که نتیجهاش خنده بر روی لب مخاطب است. در کل فیلمنامه «سگبند» فیلمنامه قوی نیست و براساس مولفههای برگسون خیلی نقض دارد؛ بنابراین شاید صرفاً برای خنده گرفتن از تماشاچی ساخته شده است.