طبق آخرین آمار از میزان فروش انیمیشن «پسر دلفینی» (۹ مهر) این انیمیشن توانسته فروش خود را به بیش از ۱۰ میلیارد تومان برساند.
ماجرا از آنجا شروع میشود که پسری به دلیل از دست دادن مادرش سر از دریا در میآورد و دنیای کودکیاش را با دلفینها میگذراند. بعد از مدتها متوجه میشود که به دریا تعلق ندارد و باید برای پیدا کردن مادرش دست به کار شود. در این حین، ناخدا و همسرش به همراه تمام بندرنشینان به پسر دلفینی کمک میکنند.
مسعود اصلانی، کارشناس رسانه درباره انیمیشن «پسر دلفینی» گفت: این انیمیشن یکسری نقاط ضعف و قوتی داشت. انیمیشن «پسر دلفینی» توانست در سینمای ایران بیش از ۱۰ میلیارد تومان فروش داشته باشد. این انیمیشن دومین رتبه فروش را در روسیه داشت که نکته مهمی است. این داستان علاوهبر ارائه الگوهای مناسب و نکات آموزشی، نوع پوشش ایرانی منطقه را به نمایش گذاشت.
اصلانی ادامه داد: البته یک مقدار سناریوی داستان پردازش نشده بود. انگار سازندگان نمیدانستند انیمیشن را چگونه بسازند. داستان در ۹۰ دقیقه طولانی شده بود و مخاطب را خسته میکرد. ولی در کل نکات اصلی انیمیشن ذکر شده بود. البته در شخصیتهای داستان یکسری صحبتها و رفتارهایی دیده میشد که برای مخاطبان که کودک و نوجوان هستند نامفهوم بود.
این کارشناس رسانه درباره فیلمنامه انیمیشن «پسر دلفینی» گفت: در بحث فیلمنامهنویسی چند نفر با نظرات مختلف ایدههایشان را کنارهم قرار دادند. این سه نفر آقای ملکی، آقای شکوهی و خانم شاهی هستند که کار فیلمنامهنویسی را انجام داده بودند. از آنجایی که هر کدام از آنها قصهنویس، داستاننویس و طنزنویس بودند، لازم بود در دیالوگها بازبینی انجام میدادند.
اصلانی با بیان اینکه داستان «پسر دلفینی» داستان تخیلی، حادثهای و کمدی بود، توضیح داد: این انیمیشن تمام درامها را به همراه داشت و بخاطر همین پراکندگیاش ذهنیت مخاطب را فریب میداد. به نظرم اگر این انیمیشن در قالب داستانی ساخته میشد، بهتر بود.
این کارشناس رسانه در پاسخ به این سوال که دلیل عمده عدم موفقیت سایر انیمیشنهای تولیدی چه بوده، افزود: متاسفانه آن حمایتهایی که باید شود، صورت نمیگیرد. یکی از مهمترین موضوعات در صنعت انیمیشن یا سینما ما بخش مالی است. یک موقع هم هست که تهیهکننده میگوید پول انیمیشن را میدهم و شما آن را بسازید. ولی ایده آن ایده مناسبی نبوده است. اکثر انیمیشنهایی که خارج از ایران تولید شده، خیالپردازی بوده است. ولی پروژه طنز «شکرستان» به معضلات جامعه اشاره داشت و این معضلات را به حالت طنز درآورده بود که خلاقیت است.
مسعود اصلانی با بیان اینکه در انیمیشن ایران خلاقیت حرف اول را میزند، توضیح داد: وقتی خلاقیت باشد با کمترین هزینه میتوان بهترین کار را تولید کرد.
این کارشناس رسانه در پاسخ به این سوال که مشابهتهایی بین این انیمیشن با «پسر جنگل» وجود دارد، گفت: از نگاه مخاطبان داستان «پسر دلفینی» با انیمیشنهای خارجی که ساخته شدند، مشابهت دارد. نمونه آن داستان «پسر جنگل» است. چراکه دقیقاً همان اتفاقهایی که برای پسر جنگل افتاده، برای پسر دلفینی هم افتاده است. پسر داخل جزیرهای میافتد و چند نفر از این حیوانات میآیند تا از این پسر بچه مراقبت کنند. فقط در داستان «پسر دلفینی» شخصیت بچه دلفین است و شخصیتها ایرانی شده است.
داستان «پسر جنگل» حول محور نوزادی بامزه است که در جنگلهای هندوستان گم شده است. در آن جنگل پلنگ سیاهی به اسم باگیرا او را در کنار قایقی شکسته پیدا میکند. باگیرا که بعدها به دوست پسر جنگل تبدیل میشود، او را پیش خانواده گرگها میبرد تا مادر آنها که خود چند توله دارد، او را به فرزندی قبول کند.