موسیقی فیلم می‌تواند در عین پیوند با داستان سینمایی اثر مستقلی باشد که مخاطب بدون دیدن آن تمام درونیات آهنگساز را دریابد.

موسیقی فیلم یا موسیقی متن به موسیقی اطلاق می‌شود که منحصراً برای یک فیلم سینمایی یا مجموعه تلویزیونی نوشته شده و بخشی ازمجموعه صدا‌های ضبط شده بر روی یک فیلم است، موسیقی فیلم یک گرایش مجزا در هنر موسیقی به‌شمار می‌آید و قدمت آن به مقطع پیدایش هنر سینما بازمی‌گردد، موسیقی فیلم واصف موسیقایی از موقعیت و روند یک داستان است و نقش بسزایی در تکامل هیجانات و احساسات یک اثر نمایشی بازی می‌کند.

هم پوشانی نقطه عطف سینما و آغاز موسیقی فیلم

شاید بتوان نقطه عطف تاریخ سینما و تولد موسیقی فیلم را از یکدیگر جدا ندانست و این بازمی‌گردد به روزی که برادران لومیر اولین نمایش عمومی خود را برگزار کردند، در ۱۸۹۵ میلادی آن‌ها عده‌ای را برای تماشای نمایش خود در پاریس دعوت کردند به هنگام نمایش از یک پیانیست هم دعوت شده بود و این نوازنده کارش اجرای موسیقی در پس‌زمینه فیلم بود.

تقریباً هیچ یک از نظریه‌پردازان سینما، این هنر را به صورت مطلق صامت به حساب نیاورده و عملکرد موسیقی در کنار فیلم همیشه حاکی از یک نوع نیاز بوده‌است. هر چقدر قواعد کلاسیک سینما شکل می‌گرفتند، موسیقی نیز به عنوان یک عامل مؤثر بیانی به وجود خود تحکیم می‌بخشید.

جایگاه و اهمییت موسیقی فیلم

در مورد جایگاه این هنر و منزلت آن بحث‌های فراوانی وجود دارد، بعضی از منقدین از دسته‌ای از این آثار به قوت یاد می‌کنند بعضی دیگر از آن‌جا که موسیقی کلاسیک را بیش از هر شکل دیگر موسیقایی در سینما می‌شنوند موسیقی فیلم را برداشتی از موسیقی کلاسیک اواخر سده بیستم می‌دانند.

برخی منتقدین، اما مجموعه موسیقی فیلم را کم‌ارزش می‌خوانند آنان معتقدند آهنگسازان برجسته فیلم گاهی در طول یک سال برای سه یا چهار اثر سینمایی موسیقی می‌نویسند که این تعدد از کیفیت آثار آنان می‌کاهد، آن‌ها بر این باورند که اکثر موسیقی فیلم‌ها وامدار و اشتقاقی از آثار گذشته هستند.

از آنجایی که سینما هنری جامع است و از بسیاری فنون و هنر‌های دیگر وام می‌گیرد طبعا در قیاس با هنر‌های دیگر کیفیت و شکوه متفاوتی دارد و هر یک از هنر‌های دیگر که در شکل گیری آن همکاری دارند خلا‌قیت هایشان باید به نوعی با یکپارچگی با مجموعه به نتیجه برسد، آنچه به عنوان یک تعریف از موسیقی فیلم نزد افرادی که آشنایی بیشتری با سینما دارند وجود دارد، با تعریف مخاطبین عادی سینما متمایز است در حقیقت آنچه زیر پوسته فیلم جریان دارد و به صورت موسیقی در آن لا‌یه‌ها فعالیت می‌کند در گوش ایشان کمتر شنیده می‌شود.

موسیقی به مثابه یک اثر مستقل در عین پیوند داشتن با داستان فیلم

 افراد بسیار زیادی طرفدار موسیقی هستند و از آن در مواقع مختلف استفاده می‌کنند، اما شاید اکثر ما ندانیم که موسیقی چه تاثیری بر مغز و بدن‌مان می‌گذارد با توجه به اینکه موسیقی بخش عظیمی از زندگی تعداد زیادی از ما را تشکیل می‌دهد، سینما قبل از این‌که مدیومی هنری باشد صنعتی آمیخته به رشته‌هایی است که هر کدام از آن‌ها به تنهایی توان ارائه شدن و برقراری ارتباط با مخاطب را دارند، به عبارت دیگر موسیقی فیلم می‌تواند در عین پیوند با داستان سینمایی اثر مستقلی باشد که مخاطب حتی بدون دیدن آن تمام ارجاعات و درونیات آهنگساز را دریابد.

فرم، ریتم، ملودی، هارمونی فاکتور‌های لازم برای موسیقی ماندگار

لایت موتیف» یا «تم یادآور» یکی از قدیمی‌ترین شیوه‌های به‌کارگیری موسیقی در تاریخ سینماست، این شیوه آهنگسازی یکی از متداول‌ترین تمهیدات موسیقایی است که باعث یکدستی یا پیوستگی بافت موسیقی کل فیلم می‌شود، آهنگساز یک تم اصلی را انتخاب می‌کند و همان تم را با واریاسیون‌های مختلفی ارائه می‌کند. بدین ترتیب زیر بنای اصلی موسیقی فیلم یک تم اصلی است که در موقعیت‌های مختلف چهرهٔ متفاوتی پیدا می‌کند.

 واژه فرم در لغت به معنای شکل و ساختار و نظام…است دو در موسیقی به نظام ایده‌های موسیقایی در واحد زمان گفته میشود، موسیقی فقط در قالب زمان موجودیت میابد، قالبی که در آن صدا‌ها آغاز میشوند، دگرگون میشوند و تکرار میشوند و پایان میپذیرند.

ریتم و حالت‌های مختلف آن در تمام عناصر طبیعی و اتفاقات و انرژی‌های آزادشده در محیط پیرامون و نیز حتی در مفاهیم و تصورات ذهنی نفوذ دارد. 

جریان ملودی در موسیقی همواره به جهتی بوده است که تماما در جهت اثر بخشی بر روح و به چالش کشیدن فکر باشد، ملودی‌های کوتاه، کامل و اثر گذار که معمولا از ۲ یا چند میزان فراتر نمیروند، سادگی شاید میتوان گفت مهم‌ترین اصل در ملودی نویسی میباشد، ویژگی ملودی هابسته به ژانر و سبک موسیقی فیلم متفاوت است.

حسین کربلایی طاهر

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار