با نگاهی گذرا به برخی از نقل قول های سازمانهای معتبر جهانی و مقالات علمی مرتبط با مزایای تربیت بدنی، متوجه می شویم که چرا می گویند هیچ چیز بهتر از تربیت بدنی نیست.
تحقیقات تایید می کند که دانش آموزان سالمتر، یادگیرندگان بهتری خواهند بود. با این حال، برنامههای تربیت بدنی در مدارس ایران نسبت به سایر حوزههای درسی (ریاضی، علوم، مطالعات اجتماعی و انگلیسی...) در اولویت پایین تری قرار دارد. این درحالی است که چندین مطالعه، رابطه معنی داری را بین فعالیت بدنی و پیشرفت تحصیلی شناسایی کرده است.
در همین رابطه گفت و گویی با دکتر نصور احمدی داشتیم که هم در مدارس به عنوان معلم و هم در دانشگاه به عنوان استادیار دانشگاه شهید بهشتی حضور داشته است.
من به مدت ۱۵ سال در آموزش و پرورش در تمام مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان به عنوان معلم تربیت بدنی تدریس کرده ام. جالب اینجاست که در مناطق مختلف تهران و شهرستانها و استانهای مختلف تدریس داشته ام حتی در روستاهای دور افتاده، در نتیجه به نحوی با ساختار تربیت بدنی در ایران و چالش های آن آشنایی کامل دارم.
واقعیت این است که تربیت بدنی در مدارس یک شغل لذت بخش و در عین حال طاقت فرساست. به جرئت به شما می گویم که من شب بعد از روزی که در مدرسه بودم، از فرط خستگی بدنی و مهمتر از آن خستگی ذهنی، قادر به انجام هیچ کاری نبودم. در مدارس، بیشتر از آنکه من یک معلم تربیت بدنی باشم، با امکانات حداقلی که وجود داشت، به نوعی مبصر کلاس یا در خوشبینانه ترین حالت، داور زنگ ورزش بچه ها بودم. البته که روزهای خاطره انگیز زیادی در مدرسه داشتم و یک سالی که در منطقه یک تهران تدریس کردم، به معنای واقعی کلمه لذت معلمی را چشیدم و واقعا معلم تربیت بدنی بودم. به هر حال این موضوع نشان میدهد که برخورداری از امکانات مناسب، دیدگاه مدیریت مدرسه و دیگر معلمان نسبت به ورزش و تربیت بدنی و حتی دیدگاه دانش آموزان در به وجود آمدن چنین شرایط مناسبی در آن سال تاثیر معنی داری داشت.
ضمنا، نقدی به خودمان هم داشته باشم. زمانی که من در اوایل خدمتم به مدارس رفتم، نگاهم نسبت به معلم تربیت بدنی این بود که یک توپ را به دانش آموزان بدهد و در دفتر با مدیر و معاونان وقت را بگذراند. سرایدار همیشه در زنگ کلاس برای من چای می آورد. از همان اوایل از ایشان خواهش کردم که من هم مثل بقیه معلمها هستم. زنگ کلاس، سر کلاس و زنگ تفریح در دفتر دبیران هستم. شما اگر برای بقیه معلمها در حین کلاس چای می برید، بحثی نیست. در غیر این صورت ضرورتی ندارد.
اجازه بدهید با آمار به این سوال کلیدی پاسخ دهم. در گذشته، چاقی در دهه سوم زندگی افراد رخ می داد، اما در دوره حاضر سنین چاقی به نوجوانی و کودکی رسیده است. یکی از نگرانکنندهترین نتایج مطالعه جهانی آن است که شیوع چاقی در کودکان و نوجوانان در کشورهایی با درآمد متوسط بیش از ۳ برابر شده است. حالا باید بدانیم که مهمترین علل شیوع اضافه وزن و چاقی در ایران چیست؟
رژیم غذایی نامناسب و پایین بودن میزان فعالیت بدنی. ۳۰ درصد غذای مصرفی ایرانیها اضافه است. این در حالی است که ایرانیها جزو کمتحرکترین مردم جهان به شمار می روند. بیش از ۸۰ درصد آنها تحرک کافی ندارند.
راهکار این است؛ آموزش سبک غذا خوردن و فعالیت بدنی در سنین پایین، یعنی قبل از اینکه شخصیت بچه شکل بگیرد تا این ۲ موضوع در درون آنها نهادینه شود. یکی ازمکانیزم های ارتقاء فعالیت بدنی در سنین پایین، توجه ویژه به تربیت بدنی در مدارس است. نکته جالب توجه این است که تربیت بدنی باعث می شود کودکان و بزرگسالان در زندگی فعال تر باشند. در ۲ تحقیق که در ایالات متحده آمریکا انجام شده است، مشاهده شده که کودکانی که در کلاس تربیت بدنی مشارکت فعال دارند، ۲ تا ۳ برابر بیشتر دوست دارند خارج از مدرسه فعال باشند.
مشکل اینجاست که به نظر میرسد که مدیران و اولیا دانش آموزان معتقدند که ورزش باعث افت تحصیلی بچه ها میشود. ما باید بر اساس شواهد علمی صحبت و اظهارنظر کنیم. تحقیقات متعددی نشان میدهد که فعالیت بدنی، علاوه بر اینکه تأثیر منفی بر موفقیت دانشآموز ندارد، بلکه مزایای جسمانی، اجتماعی، عاطفی و شناختی را به همراه دارد. اجازه بدهید این موضوع را بیشتر باز بکنم.
در بعد جسمانی، دانشآموزان از طریق تربیت بدنی با کیفیت، تاکید می کنم با کیفیت، متوجه می شوند که چگونه ورزش به آنها کمک میکند مهارتهای مختلفی را به دست آورند تا در انواع فعالیتهای بدنی در طول زندگی شرکت کنند و از یک سبک زندگی فعال و سالم لذت ببرند.
از نظر اجتماعی، تربیت بدنی با کیفیت این فرصت را برای دانشآموزان فراهم میکند تا با دیگران معاشرت کنند و مهارتهای مختلفی مانند ارتباط، بردباری، اعتماد، همدلی و احترام به دیگران را بیاموزند. آنها همچنین مهارتهای مثبت تیمی از جمله همکاری، رهبری، انسجام و مسئولیت پذیری را یاد می گیرند. دانشآموزانی که ورزش میکنند یا در سایر فعالیتهای بدنی شرکت میکنند، احساسات مختلفی را تجربه میکنند و یاد میگیرند که چگونه با موقعیتهای استرسزا، چالشبرانگیز یا دردناک بهتر کنار بیایند.
از لحاظ عاطفی، تربیت بدنی با کیفیت می تواند با بهبود سلامت روان مرتبط باشد، زیرا افزایش فعالیت بدنی مزایای روانی از جمله کاهش استرس، اضطراب و افسردگی را به همراه دارد. همچنین، فعالیت بدنی به دانش آموزان کمک می کند تا استراتژیهایی را برای مدیریت احساسات خود توسعه دهند و در نتیجه عزت نفس آنها را افزایش می دهد. در بعد شناختی، تحقیقات نشان می دهد که افزایش جریان خون ناشی از فعالیت بدنی ممکن است مغز را تحریک کرده و عملکرد ذهنی را تقویت کند.
پس در یک جمع بندی، میتوان گفت که کاهش زمان اختصاص داده شده به تربیت بدنی با هدف تخصیص زمان آموزشی بیشتر به موضوعات درسی اصلی - از جمله ریاضی، علوم، مطالعات اجتماعی و انگلیسی و ...، نتیجه معکوس دارد.
در اکثر کشورها یا الزامات قانونی برای تربیت بدنی وجود دارد یا اینکه به عنوان یک اقدام عمومی برای پسران و دختران در سنین خاصی در سال های تحصیل اجباری در نظر گرفته شده است. اما در ایران، علی رغم تعهد رسمی به تربیت بدنی چه از طریق قانون یا به عنوان یک امر عمومی، چنین مقرراتی چندان قابلیت اجرایی ندارد. به ویژه، عدم انطباق با مقررات به ویژه در مدارسی مشهود است که مسئولیت برنامه ریزی درسی بر عهده مدارس است (مثل مدارس غیرانتفاعی).
موضوع تخصیص زمان به طور کلی پیچیده است و این موضوع با توجه به عدم ضمانت اجرایی در مدارس ایران به دلایل مختلف، پیچیده تر هم می شود. در سطح جهانی، تربیت بدنی در مدارس ابتدایی، به طور متوسط ۱۰۳ دقیقه در هفته (محدوده ۲۵-۲۲۰ دقیقه) و در دبیرستان، به طور متوسط ۱۰۰ دقیقه در هفته (محدوده ۲۵-۲۴۰ دقیقه) است. در بیشتر مدارس ایران، با توجه به کمبود فضا و حتی امکانات ورزشی، اگرچه ۷۵ دقیقه در هفته برای تربیت بدنی در نظر گرفته شده است، اما در عمل، هر دانش آموز به طور متوسط، کمتر از ۱۵ دقیقه در زنگ ورزش فعال است.
وضعیت قانونی و واقعی درک شده تربیت بدنی و معلمان آن یک موضوع بحث برانگیز در ایران است. در واقع، در عمل، تربیت بدنی دارای وضعیت پایینتری نسبت به سایر دروس در نظر گرفته می شود. در بیشتر مدارس، معلمان تربیت بدنی از جایگاهی مشابه با سایر معلمان درسی برخوردار نیستند. همچنین، با توجه به وضعیت معیشتی معلمان در جامعه و نارضایتی عمومی آن ها، معلمان تربیت بدنی ناگزیر هستند در خوشبینانه ترین حالت، به عنوان مربی در باشگاهها نیز فعالیت کنند که این نارضایتی و خستگی عمومی باعث کاهش اثربخشی در کلاس می شود.
سوالی مهم و چالشی مطرح کردید. اجازه دهید قدری عمیق و به تفکیک پاسخ بدهم. در خصوص اهداف و مضامین تربیت بدنی، اصلاحات آموزشی و توجه به مفاهیم تندرستی مرتبط با سبک زندگی فعال و اپیدمی چاقی، باعث تغییراتی در برنامه های درسی تربیت بدنی شده است. ارتباط هایی بین تربیت بدنی و تندرستی با توسعه فردی و اجتماعی در برخی از مدارس وجود دارد. اگرچه اهداف برنامه درسی تربیت بدنی، پیامدهای شناختی (دانشی)، روانی- حرکتی (مهارتها) و عاطفی را در بر میگیرد، اما با توجه به وضعیت کنونی تربیت بدنی در مدارس، بخش عمده ای از این اهداف قابل دستیابی نیستند.
در ارتباط با حوزه های فعالیت محتوا، به طور رسمی، اگرچه مدارس باید به فرصتهای گسترده و متعادل فعالیتهای درسی متعهد باشند و این تعهد در عمل با طیف وسیعی از فعالیتهای آموزشی مرتبط با سن و جنسیت در برخی از برنامه ها در مدارس ابتدایی و متوسطه گنجانده شده است، اما حضور میدانی در مدارس توسط هر فرد آشنا به تربیت بدنی، میزان واقعی تعهد به این برنامهها را به چالش می کشد: در عمل، فعالیتهای ورزشی رقابتی تیمی و انفرادی مانند فوتبال، والیبال، بسکتبال، پینگپنگ و دو و میدانی غالب هستند.
اما در زمینه کیفیت تربیت بدنی، ذکر این نکته حائز اهمیت است که تأکید بر فعالیتهای ورزشی رقابتی تا حدودی با گرایشهای اجتماعی در تضاد است و مسائلی را پیرامون ارتباط با جوانان و همچنین مسائل کیفی برنامههای ارائهشده به وجود می آورد. این تاکید در ساختارهای فعالیتهای فوق برنامه و ورزش مدرسه نیز دیده می شود. در مجموع، تجارب به دست آمده از درگیری ناخواسته مدارس در ورزش رقابتی، باعث افزایش عدم علاقه و انگیزه دانش آموزان غیرورزشکار به تربیت بدنی، افزایش تعداد دانش آموزان معاف از کلاسهای تربیت بدنی، کاهش یا رکود سطح آمادگی جسمانی و عملکرد این دانشآموزان و سطوح بالای کم تحرکی و چاقی در مدارس شده است.
در برنامه های تربیت بدنی مدارس، نظارت بر شیوه اجرای تربیت بدنی در مدارس از نظر قانونی الزامی بوده و شیوههای ترکیبی در تمام جنبه های فرآیندهای نظارتی وجود دارد. بازرسیهای نظارتی به طور متفاوتی توسط بازرسان منطقه، استان یا ملی یا معمولاً با ترکیبی از ۲ یا چند گروه از این گروهها انجام می شود. با این حال، این نظارت به طور نامنظم یا به ندرت انجام می شود که این ممکن است به دلیل عدم توجه با این بخش در ساختار سیستم اداری تربیت بدنی آموزش و پرورش یا کمبود پرسنل مناسب و با تجربه برای تسهیل این فرآیند باشد.
به طور کلی، مدرک دانشگاهی تربیت بدنی، پیش نیاز تدریس تربیت بدنی در مدارس است. در مدارس ابتدایی، ترکیبی از معلمان عمومی و متخصص برای کلاسهای تربیت بدنی وجود دارد. در مدارس متوسطه، متخصصان تربیت بدنی عمدتاً مسئول تدریس کلاسهای تربیت بدنی هستند. شواهد حاکی از کمبود معلمان به ویژه متخصصان تربیت بدنی، آمادگی تخصصی ناکافی معلمان تربیت بدنی به ویژه در مدارس ابتدایی و نگرش منفی و سطوح پایین انگیزه برخی از معلمان تربیت بدنی است. نگرانی در مورد کیفیت آموزش معلمان تربیت بدنی، منابع آموزشی و تدریس و نظارت ناکافی بر عملکرد مشهود است. حتی زمانی که فرصتهایی فراهم میشود، برخی از معلمان در برابر بهبود عملکرد یا پیشرفت حرفهای خود مقاومت نشان میدهند و اگر معلمان در دورههای ارائه شده شرکت نکنند، هیچ منع قانونی وجود ندارد.
نگرانیهای کلی در مورد امکانات تربیت بدنی (در فضای باز و بسته) و همچنین امکانات رفاهی مرتبط (مانند رختکن و دوش)، تامین تجهیزات و کوتاهی در تعمیر و نگهداری تجهیزات وجود دارد. سطح چنین تدارکاتی همراه با چالشهای ناشی از کیفیت نگهداری میتواند تأثیر مخربی بر ماهیت، گستره و کیفیت برنامههای تربیت بدنی داشته باشد.
اگرچه تلاش برای برابری فرصتها برای پسران و دختران در برنامههای تربیت بدنی مدارس وجود دارد اما هنوز این تصور وجود دارد که فرصتهای بیشتری برای پسران نسبت به دختران در دسترس است و دختران به دلیل مسائل مربوط به ماهیت تربیت بدنی، تمایلات مذهبی-فرهنگی، دلسردی والدین، موانع اجتماعی و آمادگی ناکافی پرسنل آموزشی و غیره، تمایل کمتری به شرکت در تربیت بدنی دارند.
از منظر سیاست، نشانههایی وجود دارد که در حال حاضر توجه بیشتری به حمایت از شیوههای فراگیر در مشارکت در برنامه های تربیت بدنی برای دانش آموزان دارای معلولیت وجود دارد. با این حال، هنوز مشکلات عملیاتی در ارتباط با زیرساختها، دسترسی به امکانات و تجهیزات متناسب با «نیازهای ویژه»، آگاهی و تخصص معلمان در زمینه نیازهای معلولین، فقدان رویههای نظارتی و همکاری ضعیف نهادی به عنوان موانعی برای معلولان وجود دارد. با یک نگاه مثبت و خوشبینانه، میتوان طیف وسیعی از شیوههای فراگیر برای بهبود، ارتقاء و ترویج تربیت بدنی در مدارس برای کودکان دارای معلولیت شناسایی کرد. با وجود این، موانع پایداری وجود دارد که به تضعیف انگیزه در زمینه مهیا کردن یک محیط تربیت بدنی جامع و فراگیر برای کودکان دارای معلولیت می انجامد و البته که این موانع به ایران محدود نمی شود، بلکه در سطح جهانی نیز وجود دارد.
تنها حدود یک چهارم کشورها به طور رسمی مسیر مشارکت مدرسه و جامعه را تنظیم کردهاند. دلایل ضعف در چنین مشارکت هایی عبارتند از: عدم ارتباط معلم با سازمان خارج از مدرسه، کمبودهای زیرساختی، عدم اجرای تعهدات الزامآور و مشکلات مالی. اگر تدارکات سازمانهای اجتماعی در سطح مدرسه وجود داشته باشد، ارتباطات فراگیر، چه رسمی و چه غیررسمی، بین برنامههای درسی و فوق برنامه فعالیت ورزشی رقابتی مدارس، مسابقات و رشد ورزشکاران جوان با استعداد محلی، از طریق آژانسهای منطقهای تا ملی و حتی بین المللی وجود خواهد داشت. همچنین، به نظر می رسد توجه به کمپینهای غیررسمی یا رسمی یا هر ۲ مدرسه-جامعه که به طور متفاوت و خاصی مشارکت در فعالیت بدنی یا ورزش را بعد از مدرسه یا خارج از مدرسه تشویق کنند، می تواند فلسفه گسترده تر «ورزش برای همه» را در سطح جامعه اشاعه دهد.
تربیت بدنی هسته اصلی یک رویکرد جامع برای ترویج فعالیت بدنی از طریق مدارس است. همه کودکان، از قبل از مهدکودک تا کلاس دوازدهم، باید هر روز در مدرسه در کلاسهای تربیت بدنی با کیفیت شرکت کنند.
تربیت بدنی با کیفیت ویژگیهایی دارد: تربیت بدنی با کیفیت با فعال نگه داشتن دانش آموزان در بیشتر اوقات کلاس، به دانشآموزان کمک میکند تا دانش، نگرش، مهارتها، رفتارها و اعتماد به نفس مورد نیاز برای فعالیت بدنی در تمام عمر را توسعه دهند. پاسخگوی نیازهای همه دانش آموزان است، به ویژه آنهایی که استعداد ورزشی ندارند.
تربیت بدنی با کیفیت شیوههایی مثل انتخاب کاپیتانهای تیم، بازیهای حذفی و ... که دانشآموزان را تحقیر میکنند را حذف میکند. دانش آموزان را بر اساس پیشرفت آنها در رسیدن به اهداف ارزیابی میکند، نه اینکه آیا آنها به یک استاندارد مطلق دست یافته اند یا خیر. فعالیت بدنی خارج از مدرسه را ترویج میکند. مهارتهای خودمدیریتی مانند هدف گذاری و خود نظارتی را آموزش میدهد. در سطح دبیرستان، بر کمک به نوجوانان برای گذار به یک سبک زندگی فعال جسمی در دوره بزرگسالی تمرکز میکند و سرانجام، یک تجربه لذت بخش را برای دانش آموزان فراهم می کند. جالب اینجاست که پژوهش نشان داده است که لذت بردن از کلاس تربیت بدنی یکی از قویترین عوامل مرتبط با مشارکت در فعالیت بدنی خارج از مدرسه است.
اگرچه تربیت بدنی با کیفیت اصطلاحی پرکاربرد شده است، اما ماهیت و دامنه آن در کشورهای بسیار کمی تعریف شده است. در سطح جهانی، کشورهای نسبتاً کمی رسماً شاخص هایی را تجویز کردهاند که کیفیت تربیت بدنی را مشخص میکنند. بسیاری از مدارس یا مناطق استانداردهای داخلی خود را تعیین می کنند. برای تربیت معلمان تربیت بدنی با کیفیت، باید طیف وسیعی از مکانیزمها به طور گسترده انجام شود، ارزیابی ارائه آموزش انجام شود. باید مکانیزمهای تضمین کیفیت در مؤسسات ارائهدهنده آموزش معلمان تربیت بدنی مشخص شود. رویه های قانونی تضمین کیفیت مورد نیاز، شامل شوراهای تربیت بدنی ملی یا منطقه ای، یا بازرسان استانی یا وزارتی شکل بگیرد. همچنین، استانداردهای معیار به عنوان دستورالعمل و نمونههای عینی از رویههای تضمین کیفیت توسط سازمانهای حرفهای ارائه شود.
الزامات ضروری تربیت بدنی شامل استراتژی های سیاستگذاری در سطح ملی، منطقهای و دولتی، اهداف و فعالیتهای برنامه درسی، منابع ضروری (مالی، پرسنل آموزشی و پشتیبانی، موادی از جمله امکانات، تجهیزات و وسایل کمک آموزشی/یادگیری)، تخصیص زمان برنامه درسی، مشارکت سازمانهای جامعه در سطح مدرسه و انجمن های حرفه ای است.
همچنین، سیاستگذاری رویکرد «ترین ها» از طریق رقابت درون مدرسه ای و بین مدرسه ای برای شناسایی افراد با استعداد، ارتقای سلامت و سبک زندگی سالم، برنامه های فوق برنامه و فراتر از مدرسه با محوریت رقابت یا تفریح که فرصتهای بیشتری را برای شرکت در فعالیتهای ساختاریافته برای کودکان فراهم می کند و طیف وسیعی از برنامههای نوآورانه که به طور خاصی خانوادهها را نیز درگیر کند، باعث سبک زندگی فعال و سالم می شود.
به نظرم والدین باید با حمایت اجتماعی از فرزندان خود، آنها را ترغیب به فعالیت در خانه، مدرسه و بیرون بکنند. حمایت به سه شکل الگویی، ابزاری و انگیزشی امکانپذیر است. در حمایت الگویی، والدین و دیگر اعضای خانواده، در فعالیت ورزشی مثل پیاده روی، کوهنوردی، دوچرخه سواری، شنا یا فعالیتهای بدنی دیگر شرکت میکنند و، چون در سنین پایین، کودکان از والدین و دیگر اعضای خانواده تقلید می کنند، خودبه خود به سمت ورزش گرایش پیدا می کنند. در حمایت ابزاری، والدین و دیگر اعضای خانواده به کودک کمک میکنند در یک فعالیت ورزشی شرکت کند یا شرایط شرکت او را مهیا میکنند. مثل بردن کودک به محل فعالیت، پرداخت هزینههای ورزش، فراهم کردن تجهیزات ورزشی، مربی و ... برای او. در حمایت انگیزشی، والدین و دیگر اعضای خانواده، کودک را تشویق میکنند که در یک فعالیت ورزشی شرکت کند و پیگیر وضعیت او در حین ورزش هستند. این توجه باعث افزایش علاقه مندی کودک به مشارکت در ورزش و فعالیت بدنی می شود. ترکیبی از این سه نوع حمایت می تواند به ارتقاء و نهادینه شدن فعالیت بدنی در فرزندانمان کمک کند.
مواردی از تعهد سیاستی در سطح دولت نسبت به تربیت بدنی در مدارس وجود دارد. نشانههایی وجود دارد که برخی از مدارس خود را متعهد به ارائه تربیت بدنی با کیفیت در مدارس می دانند، اما برخی مدارس هم خوب عمل نکرده اند. لذا اگر زودتر نجنبیم، فاجعه هایی در انتظار آینده فرزندان ما خواهد بود. اگر روند افزایشی چاقی و اضافه وزن در کودکان ادامه یابد، شاهد یک خطر بسیار جدی دیگر در آینده خواهیم بود و آن افزایش شیوع قند خون به عنوان عوارض چاقی، از میزان ۱۰ درصد فعلی تا ۲۵ درصد طی ۲۰ سال آینده است. حتی تصور این اتفاق نیز بسیار ترسناک است!
علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و آن هم مکانیزهای پیشگیری است که قطعا، تربیت بدنی میتواند اگر نه مهمترین، یکی از مهمترین راهکارها باشد. امیدوارم مسئولین، به جای تحمیل هزینه های سنگین اقتصادی و روانی درمان به خانوادهها در آینده، اکنون با هزینه های به مراتب کمتر، پیشگیری را مورد توجه قرار داده و در این زمینه اهتمام ویژه بورزند.