هیجان زده کردن مردم همیشه فروش خوبی داشت. اوایل قرن نوزدهم، روزنامههای مدرن یاد گرفتند که با داستانهای جعلی میتوان فروش را افزایش داد و از آنجا که منابع خبر کم بود کسی هم نگران قهر مخاطبان و از بین رفتن اعتماد آنها نبود.
جعل داستان برای فروش بیشتر هر روز ابعاد تازهای پیدا کرد، کار به جایی رسید که روزنامه نیویورک سان در سال ۱۸۳۵ ادعا کرد که تمدنی بیگانه در ماه وجود دارد، یک برنامه محبوب رادیویی یک بار ادعا کرد که آمریکا مورد حمله مریخیها قرار گرفته است و برای روزها دنیا را به هم ریخت، اما مهمتر از آن نشان داد که سطع اعتماد به رسانهها میتواند تا کجا پیشرفت کند.
بیشتربخوانید
داستان پردازی در مورد پادشاهان فرانسوی در مطبوعات آمریکایی و قصه گویی در مورد یهودیان در مطبوعات تحت سلطه دولت نازی از نمونههای استفاده از اخبار جعلی برای اهداف دوگانه سیاسی و تجاری است؛ شاید بتوان گفت که روزنامهنگاری زرد هم نوعی از انتشار اخبار جعلی است. روزنامهنگاری زرد، شیوهای از روزنامهنگاری ست که در آن اخبار با بزرگنماییهای غیرمنطقی در مورد موضوعاتی که حساسیت اخلاقی روی آنها وجود دارد در مرکز توجه قرار میگیرد و مسئولیت روزنامهنگاری به نفع این که مردم مایلند چه چیزی بخوانند کنار گذاشته میشود.
اواخر قرن نوزدهم، اوضاع دیگر آنقدر آشفته بود که کمبود منابع خبر هم نمیتوانست از کسب و کار روزنامهنگاری زرد حمایت کند، دلزدگی مردم از اخبار باعث شد که یک مکتب جدید در روزنامهنگاری سامان بگیرد تا عینیتگرایی به مرکز توجه گزارشهای خبری برگردد. نیویورک تایمز با همین مانیفست تشکیل شد تا عینیت را در روزنامه نگاری احیا کند و به زودی بازار روزنامه نگاری زرد را در بین گروههای مهمی از مردم کساد کرد. امروز کار تا حدود زیادی برعکس شده و کاسبی روزنامهنگاری عینیتگرا در برابر روزنامهنگاری زرد و اخبار جعلی کساد شده است.
با وجود این سابقه تاریخی اخبار جعلی معاصر ما، دقیقا مشابه همان اخبار جعلی روزنامهها در اواخر قرن هجدهم و نوزدهم نیستند، سرعت انتشار و وسعت نفوذشان باعث میشود تاثیرات آنها بسیار ویرانگرتر باشد. امروز شاید به سختی بتوان آدم معقولی را پیدا کرد که معتقد باشد روی کره ماه تمدن وجود دارد، اما خیلیها هستند که فکر میکنند دموکراتها گوشت بچه میخورند، و لیبرالیسم مساوی با اشتراک زنان خانواده است. با متعدد شدن منابع خبر، تولید کنندههای اخبار جعلی تنها رسانههایی که بر اساس تک فروشی درآمد دارند نیستند، افرادی که علائق ایدئولوژیک دارند، کسانی که میخواهند از طریق شبکههای اجتماعی پول در بیاورند، و کسانی که میخواهند رقبای خود را بیاعتبار کنند، به وفور دست به تولید اخبار جعلی میزنند.
اخبار جعلی تنها شبیه اخبار واقعی نیستند، بلکه اغلب بخشی از اخبار واقعی را هم در خود دارند، تقطیع اظهارات دیگران و به هم چسباندن قطعات فیلمها میتواند ماده خام مناسبی برای تولید اخبار جعلی باشد که گاهی حتی رسانهها و روزنامهنگاران بیدقت را هم فریب میدهد و سر از خروجیهای رسمی در میآورند. تولیدکنندگان اخبار جعلی آنجا که از خروجیهای رسمی رسانهها استفاده نمیکنند، تلاش میکنند که سر و شکل مطالبشان را شبیه مطالب رسانههای واقعی کنند، در این موارد مخاطبان گاهی واقعا به سختی متوجه میشوند که آن چیزی که میبینند خبر نیست.
رسانههای اجتماعی بهعنوان جمعآوریکننده اخبار بدون در نظر گرفتن کیفیت، قابلیت اطمینان یا گرایشهای سیاسی منبع اصلی، اخبار را از طیف گستردهای از رسانهها جمع آوری میکنند و در خبرخوان مخاطبان قرار میدهند بدون اینکه ناشر اصلی را ارزیابی و منابع خبری را دسته بندی کنند. اغلب مردم به خودشان زحمت نمیدهند آنچه روی صفحه توییترشان ظاهر شده را در جای دیگری جست و جو کنند و از صحت آن مطمئن شوند.
بسیاری از اخباری که در رسانههای اجتماعی به دست ما میرسد از طریق دوستان یا افرادی که آنها را دنبال میکنیم بازنشر شده است. اشتراک گذاری، پست یا بازتوییت معمولا این حس را به مردم منتقل میکند که مطلب توسط دیگران تایید شده است، این موضوع باعث میشود مردم بیشتر علاقه پیدا کنند مطلبی که به دستشان رسیده است را با آشنایان خودشان به اشتراک بگذارند. باز نشر تا جایی ادامه پیدا میکند که دیگر منتشر کننده اصلی به کلی فراموش میشود.
بازنشر مکرر باعث میشود پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به طور خودکار مطالب را محبوب ارزیابی کنند و آن را با تعداد بیشتری از مردم به اشتراک بگذارند، از اینجاست که مطالب جعلی به خبرخوانها راه پیدا میکند و این چرخه معیوب خودش را تکرار میکند.
منبع: ایسنا