این تحقیقات قوی شواهدی را از هر دو سطح فردی و اجتماعی ارائه کرد که نشان میدهد کم خوابی میتواند با میزان سخاوتمندی ما نسبت به یکدیگر مطابقت داشته باشد.
متیو واکر، یکی از نویسندگان مطالعه جدید و مدیر مرکز علوم خواب انسانی در دانشگاه کالیفرنیا برکلی، توضیح داد که در طول ۲۰ سال گذشته، ما یک ارتباط بسیار مهم بین سلامت خواب و سلامت روان خود کشف کردهایم.اکثر افرادی که مبتلا به بیمارهای روانی سخت هستند، خواب طبیعی ندارند.
در سال ۲۰۱۸ واکر و همکارانش مطالعهای جذاب منتشر کردند که نشان میداد خواب ضعیف میتواند باعث کنارهگیری افراد از تعاملات اجتماعی شود.
این مطالعه نشان داد، احساس تنهایی ناشی از خواب میتواند مانند یک سرایت اجتماعی منتقل شود و بر احساسات ضد اجتماعی در دیگران تأثیر بگذارد.این یافتهها واکر و تیمش را به این فکر واداشت که نداشتن خواب عمیق تا چه حد میتواند بر رفتارهای اجتماعی تأثیر بگذارد.
بهویژه، محققان بر آن شدند تا بررسی کنند که آیا کم خوابی باعث میشود افراد تمایل کمتری برای کمک به دیگران داشته باشند یا خیر. اساساً آیا وقتی خسته هستیم خودخواهتر هستیم؟
برای بررسی این سوال، محققان سه آزمایش جدید انجام دادند. ابتدا ۲۴ فرد سالم را برای یک مطالعه آزمایشگاهی خواب دو شبه ثبت نام کردند. یک شب به داوطلبان اجازه داده شد که به طور عادی بخوابند و شب دیگر مجبورشان کردند بیدار بمانند.
روز بعد از هر مداخله، داوطلبان پرسشنامهای را تکمیل کردند که برای ارزیابی همدلی و نوع دوستی طراحی شده بود، و MRI اندازه گیری فعالیت مغز در مناطق مرتبط با شناخت اجتماعی انجام شد. این آزمایش ارتباط مشخصی را بین نخوابیدن و اختلال در همدلی با دیگران و کاهش فعالیت مغز در شبکههای عصبی خاص نشان داد که با عملکرد اجتماعی-عاطفی مرتبط هستند.
وقتی به افراد دیگر فکر میکنیم، این شبکه درگیر میشود و به ما اجازه میدهد نیازهای دیگران را درک کنیم: آنها به چه چیزی فکر میکنند؟ آیا آنها درد دارند؟ آیا آنها به کمک نیاز دارند؟
اتی بن سایمون، یکی از نویسندگان این مطالعه، گفت: با این حال، این شبکه به طور قابل توجهی در زمانی که افراد کم خواب بودند، آسیب دید. گویی این بخشهای مغز وقتی میخواهیم با افراد دیگر پس از نخوابیدن ارتباط برقرار کنیم، پاسخ نمیدهند.بخش دوم این تحقیق به بررسی چگونگی تأثیر شرایط خواب در دنیای واقعی بر تمایل افراد برای کمک به دیگران پرداخته است.
بیش از ۱۰۰ نفر برای یک پروژه چهار روزه انتخاب شدند. به جای ایجاد اختلال در خواب مصنوعی، این گروه به سادگی وظیفه نظارت بر الگوهای خواب و کیفیت خواب آنها را در هر شب داشت و سپس از آنها خواسته شد تا پرسشنامهای را روز بعد تکمیل کنند که خواستههای نوع دوستانه آنها را اندازه گیری کند. محققان ارتباط مشخصی بین کارایی خواب و تمایل فرد برای کمک به دیگران در روز بعد مشاهده کردند.
این پیوند هنگام ردیابی کمیت کلی خواب وجود نداشت، اما در عوض به طور خاص به کیفیت خواب افراد مرتبط بود؛ بنابراین اگر هشت ساعت را در رختخواب بگذرانید، اما در واقع فقط شش ساعت را بخوابید، ممکن است روز بعد خودخواهتر از زمانی باشید که فقط شش ساعت در رختخواب بودید، اما تمام مدت آن را میخوابیدید.
در این مورد آنچه اهمیت دارد کیفیت است نه کمیت.
بخش پایانی مطالعه، و شاید قانعکنندهترین بخش، بررسی پیامدهای اجتماعی بالقوه این نوع رابطه خواب با خودخواهی بود.محققان به پایگاه دادهای از چندین میلیون کمک مالی به امور خیریه در یک دوره پنج ساله نگاه کردند.
فرضیه این بود که اگر مردم عموماً پس از خواب کم خودخواهتر بودند، کمکهای مالی کلی به مؤسسات خیریه باید در دورههایی مانند تغییر سالانه به وقت تابستانی در بهار کاهش یابد، که مشخص است الگوی خواب بسیاری از مردم را مختل میکند.
در اینجا، محققان شاهد کاهش ۱۰ درصدی کمکهای خیریه در طول هفته پس از تغییر به ساعت تابستانی در مقایسه با هفته قبل و میانگینهای عمومی بودند.
محققان توضیح دادند: یافتههای سه مطالعه بهعلاوه نشان میدهد که کنار گذاشتن کمکهای مرتبط با کمخوابی به تعامل مستقیم شخصی با افرادی که به کمک نیاز دارند بستگی ندارد، زیرا چنین هدایایی مالی از طریق تماس بین فردی یا حضوری نبوده است.
یک مطالعه اخیر از بنیاد ملی خواب نشان داد، بیش از نیمی از آمریکاییها احساس میکنند که به طور منظم خوب نمیخوابند و برای چند روز در هفته بیش از حد خسته هستند.با توجه به این یافتههای جدید، واکر میگوید زمانی که اکثر افراد در یک جامعه ممکن است به دلیل بیخوابی خودخواهانهتر عمل کنند، پیامدهای اجتماعی وجود دارد.
واکر میگوید: «درک اینکه کمیت و کیفیت خواب بر کل جامعه تأثیر میگذارد، که ناشی از اختلال در رفتار اجتماعی است، ممکن است بینشهایی را در مورد وضعیت اجتماعی ما در روزگار کنونی ارائه دهد.»به نظر میرسد که خواب روان کننده باورنکردنی برای رفتارهای اجتماعی، مرتبط، همدلانه، مهربان و سخاوتمندانه انسانی است.
مطالعه جدید در PLOS Biology منتشر شده است.
منبع: سایت نیواطلس