ترجیحات غذایی پیچیده است و توسط عوامل مختلفی شکل میگیرد، از جمله فرهنگ و محیطی که فرد در آن پرورش مییابد.
اما محققان به طور فزایندهای کشف کردند که ژنتیک افراد نیز میتواند نقش مهمی در تعیین غذایی که دوست دارند بخورند، بازی کند.
مطالعات قبلی بر روی گونههای ژنتیکی خاصی که میتواند نحوه واکنش یک فرد به انواع خاصی از غذا را مشخص کند، نشان داده است.
یکی از کشفها این است که حدود ۱۰ درصد از افراد دارای یک نوع ژن هستند که توانایی آنها را برای احساس بوی تند در گیاه گشنیز افزایش میدهد.
یک مطالعه جدید که در Nature Communications منتشر شده است، گستردهترین تحقیقاتی را در مورد ژنتیک و طعم ارائه میکند که تاکنون انجام شده است. پژوهش جدید یک مطالعه انجمن گسترده ژنومی را انجام داد که ترجیحات طعم را برای ۱۳۹ غذا در بیش از ۱۵۰۰۰۰ نفر ردیابی کرد. بیش از ۴۰۰ نوع ژن خاص موثر بر طعم شناسایی شد.
این نمونه عالی استفاده از روشهای آماری پیچیده در مجموعه دادههای ژنتیکی بزرگ به منظور آشکارسازی زیستشناسی جدید است.
در این مورد آنچه که دوست داریم بخوریم و اینکه چگونه به صورت سلسله مراتبی ساختار یافته است، از اقلام فردی گرفته تا گروههای بزرگ مواد غذایی، جیم ویلسون یکی از نویسندگان این کتاب توضیح داد.
این مطالعه یافتههای ژنتیکی جدید خود را در سه دسته غذایی متمایز دسته بندی کرد: بسیار خوش طعم (غذاهای پر کالری مانند گوشت، کیک، لبنیات و کربوهیدرات ها)، کم کالری (غذاهای کامل، میوهها و سبزیجات) و اکتسابی (طعمهای تند یا قوی). مانند قهوه، زیتون، پنیر).
جالب توجه است که محققان به همبستگی متمایز بین صفات سلامتی و ترجیحات غذایی پی بردند. برخی از این همبستگیها عجیب نبودند، مانند پیوندهای ژنتیکی بین چاقی، بیماریهای قلبی عروقی و غذاهای بسیار خوش طعم و پر کالری.
پیوندهای دیگر غیرعادی بود. به عنوان مثال، افرادی که بیشترین تمایل ژنتیکی را برای دوست داشتن مواد غذایی در دسته طعم اکتسابی داشتند، با شاخصهای پایینتر چاقی و پروفایل بهتر چربی خون همراه بودند، اما احتمال بیشتری برای رفتارهای اعتیادآور مانند سیگار کشیدن داشتند.
شاید باارزشترین نکته از این مطالعه بزرگ این بود که بسیاری از این ترجیحات ذائقه ژنتیکی میتوانند با ژنهایی مرتبط باشند که نقشهای متفاوتی در مغز دارند.
نیکولا پیراتسو یکی از نویسندگان این مقاله میگوید: این مطلب به فرآیندهای بیولوژیکی بسیار پیچیده تری اشاره دارد که ترجیحات غذایی را فراتر از تفاوتهای ساده فیزیولوژیکی در گیرندههای چشایی افراد تعیین میکند.
پیراتسو توضیح داد: مشاهدات مهم این است که تقسیم اصلی ترجیحات بین غذاهای شور و شیرین نیست، همانطور که انتظار میرفت، بلکه بین غذاهای بسیار لذتبخش و پرکالری و غذاهایی است که باید طعم آنها را آموخت.
این تفاوت در مناطقی از مغز که در دلخواه آنها نقش دارند منعکس میشود و به شدت به یک مکانیسم بیولوژیکی زیربنایی اشاره میکند.
در این مرحله، این یافتههای جدید نسبتاً آکادمیک هستند و بینشهای جدیدی را در مورد عواملی که انتخابهای غذایی ما را هدایت میکنند، ارائه میدهند.
اما چه کسی میداند که این اکتشافات ژنتیکی در نهایت به چه نوع میتواند منجر شود؟
شاید با کمی ویرایش ژن کریسپر در نهایت بتوانید از خوردن آن سبزیجات سبز سالم لذت ببرید و تمایل به خوردن بیش از حد گوشت را کنار بگذارید.
مطالعه جدید در مجله Nature Communications منتشر شده است.
منبع: سایت نیواطلس منتشره از دانشگاه ادینبورگ