خواجه شمس الدین حافظ شیرازی مشهور به لسان الغیب ،شاعر فارسیزبان سده هشتم ه. ق شیراز است. بیشتر شعرهای حافظ غزل است. حافظ را از مهمترین اثرگذاران بر شاعران فارسیزبان پس از خود میشناسند. در سدههای هجدهم و نوزدهم میلادی اشعار او را به زبانهای اروپایی نیز ترجمه کردند و نامش به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. در تقویم رسمی ایران ۲۰ مهر را روز بزرگداشت حافظ نامیدهاند. حافظ اشعاری در وصف اباعبداللهالحسین(ع) سروده است که در ادامه تعدادی از آنها آورده شدهاست.
اشعار زیبای حافظ در وصف اباعبدالله و واقعه عاشورا
مرا در منزل جانان چه امن عیش، چون هر دم جرس فریاد میدارد که بر بندید محملها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی، ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف، چون کمندشای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
عالم همه محو گل رخسار حسین است ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانهی حق گشته سیه پوش یعنی که خدای تو عزادار حسین است
شعر امام حسینای کشته عشق! کو علی اکبر تو؟
کو دست تو، کو پای تو و کو سر تو؟
انگار فرات دیگری جاری شد
از خون گلوی نازک اصغر تو
جنگاورِ حق پرست، بر خاک افتاد سرمستِ مِیِ «الست»، بر خاک افتاد
بر تشنه لبانِ خیمهها ناله برید عباس، بدون دست، بر خاک افتاد
باز عاشوراییان پیدا شدند باز هم سوداییان شیدا شدند
اربعین غصههای گل کجاست اربعین ناله بلبل کجاست
اربعین عشق، عباست چه شد اربعین، فریاد احساست چه شد
فریاد حسین را شنیدیم همه از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا، ولی برگشتی از شمر امان نامه خریدیم همه
در سوگ حسین سالها میگرییم در تاسوعا عاشورا میگرییم
او گریه کند به حال ما حق دارد من در عجبم که ما چرا میگرییم
توفان شد و شاخه گل یاس شکست در دیده مرد، اشک الماس شکست
بر سینه مشک، تیر جان سوزی خورد یک علقمه، آیینه احساس شکست
آن روز ز دشت کربلا خون بارید از ابر سیاه نینوا خون بارید
آن لحظه که شد شهید فرزند رسول از زخم دل ستارهها خون بارید
اندوه عظیم و ماتم از راه رسید
یک سال گذشت و باز یک بار دگر
پلکی زدی و محرم از راه رسید
آن روز که از گلوی تو خون میریخت خون از رگ آفتاب، گلگون میریخت
این خونِ خدا بود که از رگْ رگِ تو با جوششِ سرخِ عشق، بیرون میریخت
عالم، همه خاک کربلا بایدمان پیوسته به لب، خدا خدا بایدمان
تا پاک شود، زمین ز ابنای یزید همواره حسین، مقتدا بایدمان