پس از آنکه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یادداشتی در نشریه «فایننشیال تایمز»، از یک نسخه پیشنویس پیشنهادی نهایی بروکسل برای نهاییکردن توافق هستهای و احیای مذاکرات رفع تحریم خبر داد، واکنشهای متفاوتی نسبت به این موضوع در داخل و خارج از پاستور تا کاخ سفید ایجاد شد، البته بورل فشار حداکثری علیه ایران را هم شکستخورده دانسته بود و از قدرتهای خارجی خواست برای نجات برجام اقدام کنند.
در این سمت علی باقری، مذاکرهکننده ارشد کشورمان با استناد به آنچه جوزپ بورل در مقاله خود به آن اشاره کرد، گفت «هماهنگکننده ایدههای خود را برای جمعبندی مذاکرات ارائه کرده، ما نیز ایدههایی برای جمعبندی مذاکرات، هم از لحاظ شکلی و هم محتوایی داریم که به اشتراک گذاشته خواهد شد.» در آن طرف معادله هم ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره پیشنهاد مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد: با شرکای اروپایی خود در ارتباط مستقیم و در حال بررسی آن هستیم و بازخورد آن را نیز بهصورت مستقیم به آنها منتقل میکنیم.
البته پرایس با تکرار ادعاهای آمریکا گفت براساس درک ما، این پیشنهاد بر اساس توافقی ارائهشده که روی میز مذاکره وجود داشته است و از ماه مارس آماده پذیرش آن هستیم. منظور پرایس از آمادگی ماه مارس همان است که آمریکاییها از اسفند سال گذشته تا همین تابستان قبل مذاکرات دوحه یعنی حدودا سه ماه مذاکرات را با وجود پیشنهادهای سازنده ایران متوقف کرده بودند و به دنبال مطالباتی بالاتر از برجام ۲۰۱۵ بودند. سخنگوی وزارت خارجه رسما توپ به سرانجامنرسیدن مذاکرات رفع تحریمها را به زمین ایران انداخته و مدعی شده آمریکا دلیل به سرانجامنرسیدن این توافق نیست بلکه ایران از بازگشت متقابل به پایبندی به برجام جلوگیری کرده است!
بیشتربخوانید
سطح استدلال پرایس هم جالب است؛ مثلا برای اثبات این حرفش ادعا کرده ما آشکارا بیان کردهایم که برای بازگشت به پایبندی به برجام آماده هستیم. در شرایطی که ایران نیز چنین آمادگی داشته باشد، اما نشانهای از آمادگی ایران برای تصمیمگیری سیاسی لازم جهت بازگشت به پایبندی به برجام مشاهده نکردهایم.
مختصات یک بازی جدید
قطعا این مقام آمریکایی در یک بازی رسانهای است که آشکارا سعی در وارونهنمایی حقیقت دارد واگر نه کدام دیپلماتی است که نداند ایران فقط به دنبال احیای همان برجام ۲۰۱۵ است و این طرف غربی بوده که سودای توافق جدید داشته است؛ بنابراین موضع ایران که از ابتدا مشخص بوده، اما اجرای همان برجامِ مبدا یا برجام قبل از ترامپ هم توسط آمریکاییها اجرا نشد و هر روز یک داستان جدید درست کردند.
حالا وقتی کار به این نقطه رسیده یعنی روزهای حساسی در مذاکرات منتظر ماست چراکه آمریکا تا چند روز دیگر احتمالا موافقت خود با متن بورل را اعلام میکند و بعد از آن هم ظاهرا مکانیسم فشار سنگین رسانهای بر ایران آغاز میشود. شاید بپرسید چرا؟ احتمالا در این بازی رسانهای ایران یا باید تمام شروط جدید و پسا۲۰۱۵ آمریکایی را قبول کند یا مقصر شکست مذاکرات میشود، ضمن اینکه دوماه دیگر هم نشست شورای حکام آژانس در پیش است و هرطور حساب کنیم سطح و نوع پاسخ ایران به متن بورل مهم و تعیینکننده است. اما نکته اصلی اینجاست که حل این گره در واشنگتن بوده و تهران کار خود را انجام داده است.
زمان زیادی از هشت دور مذاکرات فشرده بین نمایندگان ایران و گروه ۴+۱ در وین -که از آذر تا اسفند ۱۴۰۰ ادامه داشت و به مرحلهای رسید که حالا موفقیت یا شکست گفتوگوها صرفا به تصمیمات سیاسی آمریکا به عنوان مقصر وضع موجود بستگی دارد- نگذشته است. اگر واشنگتن تصمیمات ضروری را بگیرد، بعد از آن به راحتی میتوان چند موضوع باقیمانده را حل کرد و ظرف چند روز به توافق نهایی رسید. هیچ نقطه سختی در این بازگشت نیست و همان کشوری که از برجام خارج شده باید بدون ترجمه جدید به آن توافق بازگردد.
بهرهمندی اقتصادی از توافق
موضوعی که به نظر میرسد همچنان درباره آن ابهاماتی وجود دارد، رعایت شروط و خطوط قرمز ایران در حوزه بهرهمندی اقتصادی از توافق است، چون ایران و تیم مذاکرهکننده کشورمان تاکنون بارها اعلام کردند آمادگی و اختیار کامل برای انجام یک توافق منطبق بر منافع ملی ایران را دارند و با وجود اقدام یکجانبه واشنگتن در خروج از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی، در صورتی که طرف آمریکایی اراده لازم برای احیای برجام را داشته باشد، این امکان در دسترس است که توافق در همان سطح احیا و بازآفرینی شود.
البته مقامات آمریکایی و رسانههای غربی در ادامه بازی مقصرنمایی اصرار دارند که ایران را عامل تعلل در رسیدن به توافق نهایی و شکست احتمالی مذاکرات نشان دهند، اما این درحالی است که خواستههای جمهوری اسلامی ایران با رویکردی واقعگرایانه منطبق با ملزومات توافق سال ۹۴ تنظیم شده و دقیقا به همین دلیل است که باید نسبت به طرح جوزپ بورل برای مذاکرات هم حساس بود و نمیتوان با قطعیت آن را لزوما یک گام به جلو دانست یا حتی ادامه بازی مقصرانگاری. چون بورل در مقاله خود با این ادعا که مصالحه پیشنهادی این اتحادیه، به همه ادعاهای آمریکا در مورد ایران پاسخ نمیدهد و تهران برای اجرای توافق ملاحظات و خویشتنداریهای جدی دارد، گفته است: «اکنون وقت تصمیمگیری است و زمانی دیگر برای امتیازگیریهای مضاعف از سوی طرفهای مذاکرات باقی نمانده است.»
گرچه طرف اروپایی معتقد است تا اندازهای تغییر به وجود آورده، اما در عین حال باید منتظر بمانیم و ببینیم طرف آمریکایی هم این تغییرات را قبول میکند یا خیر. اتحادیه اروپا خیلی دوست دارد این معادله زودتر حل شود، چراکه اروپا به دلیل وضعیت وخیم در حوزه انرژی و با نزدیکشدن پیشخرید نفت برای پاییز که موجب افزایش میزان تقاضا و قیمتها شده، بهدنبال این است که نفت ایران را برای زمستان و پاییز وارد بازار کند و به همین دلیل اقدامات دیپلماتیک را فعال کردهاند که توافق هرچه زودتر به نتیجه برسد.
طنز تحریم بازیگران تجارت خارجی
البته ایران هم نمیتواند از خواستههای خود عقبنشینی کند، چون حتما نیمی از منافع برجامی کشورمان با سرمایهگذاری خارجی و برداشته شدن تحریمها از روی افراد و نهادها محقق میشود و مادامی که آنها بازیگران اصلی حوزه تجارت خارجی هستند طبیعی است طرف آمریکایی ضمانت اقتصادی ارائه نکند، هیچ سرمایهگذار خارجی هم به بازارهای ایران نمیآید؛ بنابراین اگر تحریمهای موجود در لیست قرمز برداشته نشود حوزه تسهیل روابط و تجارت خارجی که از اصلیترین حوزههای منافع برجامی برای ایران است عملا به جایی نمیرسد.
در این شرایط ما به دنبال رفع تحریم کاغذی نیستیم بنابراین حالا که اتحادیه اروپا واقعگرایانهتر از طرف آمریکایی عمل میکند طرف آمریکایی باید درباره پیشنویس بورل اعلام نظر کند تا ایران دقیقتر بتواند معماری مذاکرات را پیش ببرد.
به هرحال توپ اعلام توافق کردن یا نکردن توافق در زمین آمریکاییهاست و در صورتی که دولت خسته بایدن توانایی محققکردن وعده انتخاباتی خودش برای بازگشت به توافق ۲۰۱۵ را داشته باشد، این مسأله حتما در دسترس است؛ یعنی دقیقا همان نکتهای که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم به آن اشاره کرده و خواستار تصمیمگیری نهایی کاخ سفید شده است.
تمدید مذاکرات از وین تا دوحه
اما حرف آخر چیست؟ توافق ۲۰۱۵ دو مولفه داشت؛ رفع تحریم و تضمین. دو وزنهای که دولت آمریکا آن را نادیده گرفت و نقض کرد، ایران بعد از اطمینان از رفع تحریم واقعی به دنبال یک توافق پایدار است طوری که در ماههای آینده مثلا اکثریت جمهوریخواه مخالف برجام دوباره آن را نقض و ابطال نکنند و ماجرای تضمین جان کری تکرار نشود، بنابراین در هر دو مورد تضمین و تحریمها این طرف آمریکایی است که باید تصمیم بگیرد و عمل کند.
البته آن طور که کارشناسان بینالملل هم معتقدند ایراد اصلی آنجاست که طرف آمریکایی به دنبال حل اختلاف نیست بلکه بهدنبال مهار قدرت ایران است و همین رویکرد مذاکرات را مدام از وین تا دوحه تمدید کرده است. این بار به نظر میرسد با گذشت چندماه از جنگ اوکراین و آشکارشدن اثرات آن و با فشارهای موجود در بازارهای انرژی و تغییرات ژئوپلیتیک در صحنه جهانی، دولت آمریکا باید با واقعگرایی به میز مذاکرات بازگردد و حداقل در چارچوب همان مواضع منتشرشده جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا توافق مخدوششده را ترمیم کند.
منبع: روزنامه جام جم