بارها این جمله را شنیدهاید که "گوشی رو بده دستش تا ساکت شه! " متاسفانه چندسالی است که برخی خانوادهها ایرانی وقتی زمانی برای اختصاص به کودک خود ندارند یا گریۀ و کلافگی کودکشان امان آنها را بریده به راحتی گوشی تلفن همراه خود را در اختیارش قرار میدهند تا شاید بتوانند به کار خود برسند.
واقعیتی که خانوادهها از آن غافل هستند، اثرات پسینی است که استفاده از موبایل پیش از رسیدن به سن مناسب میتواند بر تعلیم و تربیت کودک داشته باشد، برای بررسی علل زمینهای استفاده از این روش توسط خانوادها و راهکار مدیریت صحیح استفادۀ کودکان از تلفن همراه با دکتر احمدرضا آذربایجانی کارشناس و پژوهشگر تعلم و تربیت کودک و نواجوان به گفتوگو پرداختیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
بیشتربخوانید
این کارشناس پزوهشگر در پاسخ به چرایی بروز این رفتار از سوی خانوادههای ایرانی عنوان کرد: مبحث «تقدم» و «تأخر» یکی از موضوعاتی است که دربارۀ آن در نظام تعلیم و تربیت بحث میشود، جای تأسف دارد، اما باید اذعان کرد که اغلب در تعلیم و تربیت روند معکوسی را شاهد هستیم به این معنا که برای مثال ابتدا موبایل به بازار عرضه میشود، بعد از آن به فکر ممانعت از آسیبهای آن در عین بهرهبردن از محاسنش میافتیم!
آذربایجانی افزود: متاسفانه در کشور ما، برخی خانوادههایی را میبینیم که مقابل تکنولوژی مسخ شدهاند، آنها در برابر ابزار ساخت بشر تسلیم هستند و همه چیز را صرفاً به پیشآمدها سپردهاند! عدم آشنایی همگن والدین و فرزندان با تکنولوژیهای روز سبب شده تا مسئله را کاملاً رها کنند، ناخوشایندتر از این مسئله، عدم دغدغۀ برخی نسبت به مسائل فرهنگی پیرامون فرزندشان است!
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آمارهای دقیق نشان میدهد که امروز بیش از ۵۵ درصد نوجوانان ما از طیفهای مختلف فکری به پاپ کرهای علاقۀ ویژهای دارند، گاهی شاهد هستیم که عدهای مماشت میکنند که این گروهها شرقی هستند و صرف دنبال کردن فعالیتهای آنها نگران کننده نیست، اما باید متوجۀ این نکته بود که گروههای مذکور فقط ظاهری شرقی دارند، الگوی آنها گروههای موسقی دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی آمریکا هستند و فرامتن تمام گروههای مذکور ترویج فرهنگ مغرب زمین است! تأثیر برخی از این گروهها زمانی نمایانتر میشود که شما بدانید، امروزه جمع قابل توجهی از جوانان و نوجوانان ما برای آموختن زبان یا آرایش کرهای با هزینههای زیاد در کلاسهای مختلفی شرکت میکنند! متاسفانه متوجه نیستیم که هرروز تعدادی از آیندهسازان کشور را خود تقدیم فرهنگ دیگر میکنیم، آنها سرمایههای ایران اسلامی هستند، اما داریم کاری میکنیم که دچار بحران «تضاد وطن» شوند که واقعا باید در روشهای تربیتی خود تجدیدنظر کنیم.
وی تأکید کرد: سهل انگاری برخی از افراد و نهادهای مؤثر کشور در مسئلۀ «هویتسازی» برای جوانان به طور قطع مهمترین علت بروز این وضعیت است، نهادهای فرهنگی کشور در عرصههای زیادی فرصت کافی جهت هویتسازی برای جوانان داشتند، اما جای استفاده ار این فرصتها به طور مداوم محصولات فرهنگی کرهای را تبلیغ کردند و نتیجۀ کنونی از این رفتارها حاصل شد، در حالی که ما خود هزاران سوژه برای هویتسازی داریم، مانند سوژههای ادبی شاهنامه، گلستان و... که تاکنون مورد توجه متولیان امر نبوده است. کشور ما برای اصلاح این روند نیازمند اجماع بین نهاد دین و فرهنگ هستیم، تجربههای موفقی هم در این زمینه داشتهایم، مانند اجرای برنامۀ کودک توسط یک روحانی در شبکۀ پویا، البته منظور این نیست که همۀ روحانیها برنامۀ کودک اجرا کنند، اما آنها باید در عرصههای برای خود مختلفی قائل به ایفای نقش باشند.
احمدرضا آذربایجانی
آذربایجانی در پاسخ به این سوال که چطور باید کودکان خود را نسبت به مخاطرات فضای مجازی آگاه کنیم، عنوان کرد: باید بپذیریم که استفاده از هردو روش ایجابی و سلی به طور همزمان نیاز است، خانوادهها باید برای آموزش نحوۀ استفاده از گوشی به فرزندان خود یک روند را پیش ببرند، در ابتدا لازم است که برای بازه سنی مشخص قواعدی جهت استفاده از تلفنهمراه در خانه وضع کنیم، مانند اینکه بهره گرفتن از آن محدود به محیط عمومی منزل و برای ساعاتی مشخص باشد (برای مثال ۲ ساعت در طول روز) از طرفی والدین باید نسبت به محتوای داخل گوشی همراه آگاهی کافی داشته باشند، در عین حال از مخاطرات استفاده نادرست از تلفن همراه و آسیبهای فضای مجازی نیز با فرزندان خود صحبت کنند.
وی افزود: خانوادهها باید به فرزندان خود فرصت نقد و تحلیل محتوای فضای مجازی را بدهند و دربارۀ آن با یکدیگر گفتگو کنند، البته برای همراهی مناسب ایتدا خانواده خود باید آموزش کافی در این زمینه را ببینند و دغدغۀ کافی برای این مسئله را داشته باشد، بعد به فکر مدیریت فرزندش در استفاده از تلفنهمراه باشد.
این کارشناس تعلیم و تربیت دربارۀ مفهوم اعطای «فرصت نفادی» به فرزند، تصریح کرد: نقد در لغت به معنای تمیز دادن اصل از فرع است، رسانه و فضای مجازی گاهی یک مسئلۀ فرعی را جایگزین موضوعی اصلی میکنند، والدین باید کمک کنند که فرزندشان به مرور زمان توان تمیز دادن این دو مسئله از یکدیگر را پیدا کند. آنها جهت انجام این کار در مراحل ابتدایی باید از کارشناسان خبرۀ این مسائل مشورت بگیرند، اما به تدریج که خود نسبت به مسئله مسلط شدند، این امکان را پیدا خواهند کرد که راساً فرزند خود را راهنمایی کنند.
وی در خاتمه دربارۀ نقش نهادهای فرهنگی رسمی و غیررسمی کشور در امر تعلیم و تربیت کودک، گفت: نقش نهادهای فرهنگی به اندازهای اهمیت دارد که اگر به درستی ایفا شود، نسلی تربیت خواهد شد که ۸ سال در برابر هجوم همۀ ابرقدرتها به کشورش مقاومت میکند تا مادامی که کودک ما غرق در دنیای غیرواقعی مانند جهان بازیهای ویدئویی غیر منطبق با فرهنگ ایرانی اسلامی باشد به نتیجۀ مطلوب خود دست پیدا نخواهیم کرد، متولیان امر خود باید ابتدا فضا را بشناسند و در وهلۀ بعد آن را برای نوجوانان مناسبسازی کنند، برای مثل ما در مجتمع فرهنگی، تربیتی و آموزشی که خود در آن فعالیت میکنیم، جهت تقویت تفکر نقدی در نوجوانان، فیلم، بازی و انیمیشنهایی را به نمایش میگذاریم و آنها بعد از تماشایش به نقد محتوایی اثر از دیدگاه خود میپردازند.
منبع: برنا