خشم ،،وقتی هر روز در جامعه ای زندگی کنی که تنها چیزی که دغه دغه مدیران ومسولانش مردم،وضعیت روانی مردم،ناراحتی با وجود مشکلات مثل تورم وحشتناک،،گرانی،وعده های دروغ،،احتکار،،تولید نابود،،زندگی مردم مثال مرگ تدریجی،،خاموش،بی صدا،اما در درون خشم،عصیان،خود خوری،،است و هر روز بدتر از دیروز،،تازه مدیران بجای حل بحران،باز با روان جامعه بازی می کنند قوانین عجیب ،بی منطق،زنان،دختران در خیابان هتک حرمت می سوند،و مثل مجرم دستگیر،،واقعا دیگر جای سوالی برای خشم،ناراحتی،افسردگی،،و ارزوی مرگ نمودن با این همه مشکلات،،تازه بی حرمتی به مردم کشورمان ،،واقعا می توان ارامش داشت وشاد بود،،و امیدوار به فردا،،