در کتاب «رهنمودهای صحابه کرام» نوشته صالح احمد شامی، از جعفر بن محمد و او نیز از پدر خود و پدرش از جدش روایت کرده است: «روزی حضرت علی (ع) در تشییع جنازهای شرکت کردند و چون مرده را دفن میکردند، خانواده میت به گریه و زاری پرداختند. حضرت علی (رضیاللهعنه) گفتند: چرا گریه میکنید؟ به خدا اگر چیزی را که این مرده میبینند، شما ببینید او را فراموش میکنید. مرگ باز هم میآید و میآید تا تک تک شما را به زیر خاک ببرد.
سپس برخاستند و گفتند: ای بندگان خدا! شما را سفارش میکنم به پروا داشتن از خدایی که در قرآن کریم برای شما مثالهایی زده و اجلهای شما را محدود به اوقات معین کرده و برای شما گوش قرار داده است تا آنچه را که لازم است فرا گیرید و حفظ کنید و دو چشم، آفریده تا از تاریکی رهایی یابید و پیرامون خود را ببینید و برای شما قلبی قرار داده است تا آن چه را که با بصیرت میبینید، با قلب مورد تحقیق قرار دهید.
خداوند شما را بیهوده نیافریده و به فراموشی نسپرده است؛ بلکه قدر شما را با ارزانی داشتن نعمتهای فراوان، گرامی داشته و بخششهای بی حد و مرز خود را به شما عطا کرده است و در خوشی و ناخوشی برای شما پاداش مینویسد.
ای بندگان! از خدا پروا کنید، با تلاش و کوشش، خواستههای خود را از او بخواهید و به عمل صالح اقدام کنید؛ چون مرگ که آرزوها را قطع میکند و لذتها را از بین میبرد، در کمین است.
دنیا پرده غرور است و نعمتهای آن دوام ندارند و نه کسی از ضربههای بنیان کَن در امان است. ای بندگان خدا! از عبرتها پند بگیرید. از آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) درس و تذکر بیاموزید و از هشدارهای ترسناک بترسید و از نصایح بزرگان بهرهمند شوید.»
که همه کار او نه هموار است
کنش او نه خوب و چهرش خوب
زشت کردار و خوب دیدار است
(رودکی)
کلام امیر مؤمنان، جانبخش و درس آموز است.