سردار شهید حیدر سهرابی دلاورمرد نهاوندی، مبارزه و ایستادگی علیه ظلم و استعمار به ویژه آمریکایی ها را از قبل از انقلاب آغاز کرده بود.

 

سردار شهید حیدر سهرابی دلاورمرد روستای تکه  ۴سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی در شرکتی ساختمانی کار می‌کرد که تمامی مهندسان آن مستشاران آمریکایی بودند او به چشم خود تحقیر شدن مهندسان و کارگران و بنا‌های ایرانی را هر روز می‌دید به طوری که هر روز برای تفریح و سرگرمی ایرانی‌ها را مسخره می‌کردند.

 یکی از آن روز‌ها تعدادی از کارگران به سرپرست کارگاه گفتند پول ما را بدهید می‌خواهیم برویم، اما او بعد از توهین و فحاشی به آن‌ها به انگلیسی گفت فنیش اخراج هستید.

 شهید سهرابی طاقت نیاورد جلو رفت و یقه سرپرست کارگاه که یک مستشار و مهندس آمریکایی بود را محکم چسبید و گفت: «آمریکایی! اینجا خاک و وطن ماست این شما هستید که باید خیلی زود بروید ما ایرانی و ساکن اینجا هستیم »این کار او باعث شد همه ایرانی‌ها کار را تعطیل کنند آن‌ها مجبور شدند دستمزد کارگران ایرانی را بدهند، اما بعد از مدتی شهید سهرابی دیگر آنجا کار نکرد.

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

شهید سهرابی در تاریخ ۳فروردین ۱۳۳۸ در روستای تکه به دنیا آمد که پدر و مادرش نام او را حیدر نهادند؛ او دوران کودکی را در باغ سرسبز پدرش و طبیعت زیبای افراد این روستا سپری کرد تا فصل رفتن به مدرسه و مرحله جدیدی از زندگی در ۷ سالگی خودرا آغاز کرد، اما این دوران نیز بیش از ۴سال دوام نیاورد.

وقتی یکی از معلمان سپاهیان دانش رژیم پهلوی هر روز دانش آموزان و خانواده‌های آن‌ها را تحقیر و به آن‌ها فحاشی می‌کرد طاقتش به سر آمد و در یک درگیری با معلم درجه او را از روی لباسش کند و همین شد باعث اخراجش از مدرسه، اما  بیکار ننشست و در دوران نوجوانی به تهران رفت و خیلی زود به یک بنا و معمار ظریف کاری ساختمان مانند سنگ کاری و آجرکاری تزئینی تبدیل شد و در جا‌های مختلفی از جمله صداوسیما کار می‌کرد.

بیش از ۱۰ نفر از جوانان روستا و دیگران را مشغول به کار کرد همه او را به خاطر اخلاق خوبش و نترس بودنش دوست داشتن مورد اعتماد و اطمینان همه بود در حوادث و تظاهرات انقلاب حضوری فعال داشت و جزو هیات استقبال ۵۰ هزار نفری حضرت امام شد بعد از انقلاب در همان روز‌های اولیه تشکیل بسیج عضو این نهاد مقدس شد و بعدا به صورت رسمی عضو سپاه شد و مسئولیت‌های مختلفی را قبول کرد و در حالی که به عنوان قائم مقامی و فرماندهی گردان قیس ابن مسهر نهاوند از لشگر ۳۲ انصار الحسین (ع) استان همدان رسید در روز ۲۱ دیماه ۱۳۶۵ هنگام اذان ظهر در عملیات کربلای ۵ در خط مقدم نبر به شهادت رسید.

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

شهید سهرابی قبل از شهادت به تزکیه نفس و مال رسیده بود

 حجت الاسلام عباسعلی مغیثی امام جمعه که مدتی سردار شهید حیدر سهرابی در دهه ۶۰ جزو تیم حفاظتی او بود در مورد این شهید گفت: سردار شهید حیدر سهرابی معاون گردان قیس ابن مسهر ۸ ماه قبل از شهادتش یعنی در تاریخ ۱ تیر ۱۳۶۵وقتی از جبهه برگشت کل مال و دارایی زندگیش نزدیک به ۳۰ هزار تومان بود که خمس آن را برایش حساب کردم و به دفتر حضرت امام خمینی (ره) فرستادم و رسید اولیه و دست نویس آن موجود است.

حجت الاسلام و المسلمین عباسعلی مغیثی که بیش از ۴۴ سال امام جمعه نهاوند است و شهید سهرابی در سال۱۳۶۰ به مدت یکسال جزو تیم حفاظتیش بود از سجایایی اخلاقی این شهید این گونه می‌گوید: سردار شهید حیدر سهرابی به همراه ۱۲ نفر دیگر در آن سال‌هایی که منافقان مسئولان و ائمه جمعه را ترور می‌کردند محافظ شخصی من بود پاسداری جوان و مودب که بیست و چند سالی بیشتر نداشت از لحاظ اخلاقی بسیار شوخ طبع و وظیفه شناس و از لحاظ کاری هم خیلی مدیر و مدبر بود.

او گفت: شهید سهرابی آن وقت‌ها ساکن روستا بود و وسیله نقلیه برای ایاب و ذهاب کم بود بیشتر اوقات مسافت ۵ کیلومتری از روستای تکه تا سر جاده اصلی را طی می‌کرد تا به موقع در سر کارش حاضر شود در آن دوران جزو بهترین نیرو‌های سپاه نهاوند بود بعد از یک سال در سال ۶۱ از تیم حفاظتی من جدا شد و به جبهه رفت و هر وقت از جبهه برمی گشت به سرکشی من می‌آمد.

امام جمعه نهاوند با ذکر خاطره‌ای در مورد آخرین دیدار با شهید سهرابی می‌گوید: دقیقا یادم هست و اسناد و رسیدش هم موجود است ۸ماه قبل از شهادتش در تاریخ ۱ تیرماه ۱۳۶۵ به دیدار من آمد گفت حاج آقا کل مال و ثروتم حدود ۳۰ هزار تومان است خمس آن را برایم حساب کن تا پرداخت کنم قدری با هم شوخی کردیم حدود ۵ هزار و ششصد و هشتاد تومان خمس بود و آن را پرداخت کرد.

او گفت: افرادی مانند سردار شهید حیدر سهرابی همه چیز خود را با خدا معامله کردند ولایت پذیر بودند مال و نفس خود را ماه‌ها قبل از شهادت تزکیه کردند در دوران حیات کوتاه زندگی خود در دنیا مردم دار بودند و لیاقت این افراد فقط شهادت بود.

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

حیدر فرماندهی خلاق شجاع و نترس بود

سردار شهید حاج میرزا محمد سلگی فرمانده دوست و یار دیرین شهید سهرابی در مورد این شهید در مناسبت و یادواره‌های مختلف شهدا می‌گفت: شهید حیدر فرماندهی بسیار شجاع نترس خلاق و شوخ طبع و در کار بسیار جدی بود و در حفر کانال و جان پناه برای نجات جان رزمندگان از دست تک تیر انداز‌های عراقی بسیار مهارت داشت و در بدترین شرایط آب و هوایی و مناطق سخت جبهه‌های نبرد با کمترین امکانات بهترین سنگر‌های گروهی و انفرادی را حفر می‌کرد و یادگاری او در کو‌های مهران در غرب کشور و مناطق جنوب وجو دارد.

فرمانده سابق لشگر ۳۲ انصار الحسین (ع) به رازداری و اخلاق حسنه شهید سهرابی در برخورد با نیرو‌های زیر دستش در سخت‌ترین شرایط عملیات اشاره می‌کند و می‌گوید: در شب عملیات کربلای پنج از ناحیه دست راست مجروح می‌شود، ولی دست خود را محکم با چفیه می‌بندد و نمی‌گذارد رزمندگان پی ببرند و تضعیف روحیه شوند هرچند به او از طرف چند نفر از فرماندهان و معاونینش که پی بردند مجروح شده تا به پشت جبهه برگردد او تا لحظه شهادت بدون پانسمان به مدت ۲۴ ساعت با هما دست مجروح با دشمنان در خط مقدم نبرد می‌کند تا سر انجام به شهادت می‌رسد.

جانباز شهید حاج میرزا سلگی در شب خاطره‌ای با شهدا در سالگرد شهید سهرابی به شباهت عملیات کربلای ۵ با شب تا سوعا و عاشورای حسینی اشاره کرد و گفت: شب عملیات کربلای پنج که با رمز یا فاطمه زهرا (ع) شروع شد همه حال عجیبی داشتیم به عنوان فرمانده همه فرمانده گردان‌ها و رزمندگان را جمع کردیم گفتم در این عملیات راه برگشتی نیست هرکسی مشکلی داره می‌تونه برگرده چراق‌ها را خاموش می‌کنیم خجالت نکشید به شهید سهرابی گفتم نان اور دو خانواده و سرپرست مادر پیرت هستی اگر خواستی برو شهید سهرابی ناراحت شد و کاغذ نوشته‌ای را به من داد و رفت روی آن نوشته بود چند با کلمه ولله را قسم خورده بود اگر هزار بار زنده و کشته شود دست از حمایت و دفاع از ائمه حریم قران و ولایت بر نمی‌دارم.

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

آمریکایی‌ها صدام را با خفت و خواری از بین می‌برند

سرهنگ علی مختاری فرمانده سپاه نهاوند به پیش بینی عجیب سردار شهید حیدر سهرابی در مصاحبه تلویزیونی در سال ۱۳۶۴ در مورد سرنوشت صدام اشاره می‌کند و می‌گوید: سردار شهید حیدر سهرابی در ولایت مداری و عشق به ولایت ائمه و اهل بیت (ع) زبان زد همه بود هر وقت اسم حضرت زهرا (س) می‌امد بی اختیار گریه می‌کرد و سرانجام در عملیاتی به شهادت رسید که رمزش با یا فاطمه زهرا (س) شروع شد به شهادت رسید.

مختاری گفت: در سال ۱۳۶۴ یعنی یکسال قبل از شهادت سردار شهید حیدر سهرابی در مصاحبه‌ای دیدنی و شنیدنی به چندین نکته مهم اشاره می‌کند از جمله اینکه در آینده همین ابرقدرت‌ها به سردمداری امریکا که صدام دیوانه را بر علیه مردم ایران و عراق تجهیز می‌کنند با خفت و‌خواری از بین می‌برند پس نباید به غرب و امریکا خوشبین باشیم.

سهرابی با لبخند شهادت به آرزویش رسید

پرگل سهرابی همسر سردار شهید حیدر سهرابی که حدود ۸ سال زندگی مشترک با این شهید دارد و حاصل این ازدواج دو فرزند پسر و یک دختر است از معنوی بودن و سجایای اخلاقی و آرزویش او می‌گوید: افتخار زندگی در کنار حیدر پر از خاطره بود به طوری که اگر الان هم از همرزمان اهالی روستا وتمامی دوستان مردم وفامیل هایش بپرسید او به راستگو، نترس، حامی مظلومان ودشمن ظالمان بودنش می‌شناسند.

او گفت: شهید سهرابی قبل و بعد از انقلاب جز خدا از کسی ترسی نداشت بسیاربی باکی شجاع با سخاوت اهل صله رحم و احترام به کودکان و بزرگسالان بود.

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

این همسر شهید به داستانی عبرت آموز وجالب از زندگی همسر شهیدش اشاره می‌کند ومی گوید  دقیقا دوسال قبل از شهادتش در مراسم غسل و کفن و دفن و تشیع جنازه یکی از همرزمانش در یک روز سرد و بارانی شرکت کرده بود حال عجیبی داشت از او سوال کردم چی شده گفت: خوش به حالش در موقع شهادت لبخند برلباش نشسته بود کاش خدا همچنین حالی را اگر لیاقت شهادت داشتم خدا روزیم کند.

خانم سهرابی در ادامه گفت: دوسال از این ماجرا گذشت و لحظه‌ای که به معراج شهدا برای آخرین دیدار با شهید سهرابی رفتم دیدم لبخند زده و به آرزویش رسیده است مرتضی کرمعلی همرزم و بی سیم چی شهید سهرابی که در آخرین لحظه بر بالین بود لبخند ایشان را دیده و عکس لحظه شهادتش در کف این لبخند را ثبت کرده است.

بیشتربخوانید:



 شهید سهرابی فرماندهی شجاع و جوانی انقلابی بود

وهاب رضایی مفرد فرمانده یگان شهید سلیمانی نهاوند و از همرزمان شهید سهرابی گفت: سردار شهید سهرابی الگویی برای فرماندهان و جوانان انقلابی است باید کار‌های انقلابی و فرهنگی مذهبی سردار شهید حیدر سهرابی در دوران قبل و بعد از انقلاب برای نسل جدید تبیین شود و از آن الگو برداری کنیم.

او گفت: سردار شهید حیدار سهرابی قبل از انقلاب در شغل بنایی در تهران در شرکتی کار می‌کرد که مهندسان و مستشاران آن آمریکایی بودند که ایرانی‌ها را مسخره می‌کردند حتی مزدکار آن‌ها را پرداخت نمی‌کردند، ولی شهید سهرابی بیکار ننشست و جواب توهین‌های آن‌ها راداد و حقوق و حقوق آن‌ها را گرفت و در جواب توهین‌های آنهاگفت: اینجا مملکت و وطن آبا و اجدادی ما ایرانی‌ها است و باید شما آمریکایی‌ها خیلی زود اینجا را ترک کنید.

فرمانده یگان شهید سلیمانی گفت: فرماندهی ایشان در عملیات کربلای ۵ بر هیچ کس پوشیده نیست با ۱۵ نفر نیرو مقابل گارد ریاست جمهوری عراق با ان همه تجهیزات و نیرو ۲۴ ساعت با کمبود مهمات و نیرو ایستادگی کردن تا سرحد شهادت از افتخارات بزرگ این سردار بود.

 رحم خدا مولوی یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس از همرزمان شهید سهرابی و بچه‌های گردان قیس ابن مسهر از لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) در مورد رشادت‌های سردار شهید حیدر سهرابی می‌گوید: واقعا شب ۲۱ دی ماه عملیات کربلای ۵ در منطقه عمومی شلمچه کنار کانال ماهی و دوئجی بچه‌های گردان قیس نهاوند و لشکر ثارالله کرمان به فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی قیامتی به پا کردند.

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

او گفت: هیچ وقت دلاورمردی‌های بچه‌های گردان قیس ابن مسهر و ۱۵۲ بخصوص سرداران شهید و فرماندهان آن بخصوص حسن مراد ابروزن و حیدرسهرابی در سمت راست کانال ماهی که به همراه بچه‌های لشکر ثارالله کرمان در سمت چپ با فرماندهی سردار سلیمانی را که جزو نخستین خط شکن‌های این عملیات بودند را از یاد نخواهم برد.

مولوی گفت: از ساعت‌های اولیه شروع عملیات کربلای ۵ بچه‌های گردان قیس ابن مسهر، ۱۵۲ حضرت اباالفصل العباس (ع) در کنار لشکر ثارالله کرمان در خط مقدم بودند در شب و روز ۲۱ دی ماه ۳۵ نفر از گردان به همراه فرماندهان خود شهید حسن مراد ابروزن و حیدر سهرابی شهید شدند.
فرمانده سابق دفاع مقدس گفت: با تعداد اندکی که در گردان ما بودند جلو ۵ تک سنگین تیپ‌های عراقی را گرفتیم حجم آتش توپخانه و سلاح‌های نیمه سنگین دشمن زیاد خیلی زیاد بودگارد ریاست جمهوری عراق به فرماندهی صدام وارد عمل شده بود اگر شجاعت بچه‌های نهاوند و لشکر ثارالله کرمان نبود خطوط دفاعی دشمن شکسته نمی‌شد.

او گفت: رشادت‌های شهید ابروزن و سهرابی فرماندهان گردان قیس از یادم نمی‌رود شهید سهرابی یک دستش مجروح شده بود، اما ۲۴ ساعت آن را مخفی کرده بود تا روحیه رزمندگان گردان تضعیف نشود، چون دیگر فرمانده ما شهید ابروزن شب قبل به شهادت رسیده بود و شهید سهرابی روز ۲۱ دی ماه بعد از اینکه به سختی نماز ظهر را در آن شرایط دشوار خواند دقایقی بعد مورد اصابت دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

 سردار شهید حیدر سهرابی در نخستین طلیعه بهار ۱۳۳۸در روستای سرسبز و با صفای تکه نهاوند دیده به جهان گشود .در دوران دفاع مقدس مسئولیت‌های مختلفی مانند مسئول آموزش نظامی و فرهنگی بسیجیان و کارمندان در سراب گیان مدیریت داخلی سپاه نهاوند قائم مقام و فرمانده گردان ۱۵۹قیس ابن مسهر در عملیات کربلای ۵ بود و در عملیات های مختلفی مانند ولفجر ۸ برون مرزی در منطقه کردستان عراق جبهه مهران کربلای ۴و ۵ چنگوله بیت المقدس و دیگر مناطق جنگی حضور داشت و سر انجام در تاریخ ۲۱ دیماه ۱۳۶۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
قسمتی از وصیتنامه و دست‌نوشته سردار شهیدحیدر سهرابی در ذیل آمده است:

 برای تزکیه نفس به جبهه بیایید، اگرچه برای بازدید باشد خیمه‌های حسینی را مشاهده نمایید.
در این وصیت نامه می‌خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقونَ
گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته شده اند از مردگان هستند بلکه زنده اند و نزد خدای خود روزی می‌خورند. با درود و سلام فراوان بر منجی عالم بشریت و با درود و یاور مستضعفان حضرت مهدی ارواحنا فداه نائب برحق او حضرت امام خمینی بت شکن و با درود و سلام به شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی این فدائیان دین و قرآن و سلام گرم بر همگی شما امت حزب الله. در مدتی که عازم شده ام برای درهم شکستن کفار چند نکته‌ای را به عنوان وصیت نامه خدمت امت حزب الله تذکر می‌دهم که پیامی باشد برای تداوم انقلابپیرو امام باشید.‌

ای امت مسلمان، پیرو امام باشید و به حرف‌های امام امت گوش دهید، جنگ را به عنوان مسئله اصلی و یک نعمت الهی بدانید و جبهه‌ها را گرم نگه دارید مگر به غیر از این است که ما شیعه و پیرو پیغمبر و علی و حسین هستیم که با فدا نمودن جان خویش دائما در جنگ با کفار بودند و دین خدا را یاری نمودند و یا خون ما از ۷۲ شهید کربلا رنگین‌تر است و گسترش دین خدا در جنگ با طاغوتیان می‌باشد.‌

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

ای جوانان عزیز، ما که چنان زبان گویایی برای تبلیغ جبهه نداریم، ولی سفارش می‌نمایم که برای تزکیه نفس به جبهه بیایید، اگر چه برای بازدید باشد و خیمه‌های حسینی را مشاهده نمایید.

و‌ ای مادر عزیزم، امید دارم که در شهادت من صبور باشی و مرا حلال کنی و تو را به خدا می‌سپارم و آرزوی سلامت و عمر با برکت برای شما از خداوند داریم. و‌ ای همسر مهربانم خودت را برای پذیرفتن مسئولیت بزرگی آماده کن، چون بعد از من هم مسئولیت مادری و هم پدری به عهده توست و در هر کاری شما خدا را حاضر و ناظر ببینید، فرزندانم امین و محمد و آسیه را طوری تربیت کنید که حسین وار پسرانم را و دخترم را زینب وار و یک طوری برای آن‌ها مسئله شهادت مرا برای آن‌ها بگو که فکر نکنند که یتیم و بی‌سرپرست هستند بگو سرپرست شما امام زمان (عج) است و او به کار و مشکلات شما رسیدگی می‌کنند، مبادا که دست آن‌ها به سوی کسی دراز شود و تا آمدن حضرت، پدر و سرپرست شما امام خمینی(ره) است و شما از همه بالاتر و سرافرازتر هستید.

«حیدر» فرماندهی خلاق، شجاع ونترس

اما برادران و خواهرانم شما را به خدا می‌سپارم و آرزوی سلامتی برای شما دارم و انشاله پاسدار حرمت خون شهدا باشید.
شگفتم آید از آن مرد نادان که اندر کبر خودمانده است حیران
نه عقل عاقبت اندیش دارد نه فکر شر و خیر خویش دارد
فرو رفته به گرداب گناهان ز سرتا پای آلوده به خسران
چنان سرمست جام خود پسندی است که گوشش کر، زهر اندرز و پندی است
از آن ایزد که داداش جور خلقت ببخشیدش همه اقسام نعمت‌
نمی‌ترسد به خلوت‌ها زمانی ندارد یاس او اندر نهانی
کند سر همچو شمع شب هویدا زند آتش ز عصیان جان خود را
چو سختی دید نالد روی بر خاک رود دود دل مسکین به افلاک
نجاتش، چون دهد لطف خدایی رود، چون نوکران بر بی وفایی
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود
ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
خدا را شکر برای این افتخار، که به ما نصیب شد.

گزارش از علی سهرابی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.