پدر شهید مدافع حرم علی امرایی می‌گوید: علی می‌دانست شهید می‌شود؛ چون امام حسین (ع) در عالم خواب به علی گفته بود که تو برای دنیا نیستی.

در محله دیلمان شهرری، شهید علی امرایی را به عنوان جوانی نجیب می‌شناسند. او در ابتدای خیابان امام حسین (ع) شهرری، چاپخانه بنر داشت. قیمتش نسبت به تمام چاپخانه‌های اطراف‌ منصفانه‌تر بود و به همین خاطر بچه‌های محله و به خصوص حوزه مقاومت بسیج، کارشان را می‌بردند تا علی امرایی انجام بدهد. اگر خانم‌ها برای سفارش کار به کارگاهش می‌رفتند، سرش را بلند نمی‌کرد و بسیار متین با آن‌ها رفتار می‌کرد تا زمانی که کارشان را تحویل بدهد.

علی امرایی حتی خیلی وقت‌ها کار بسیج و شهدا را رایگان و زیرقیمت انجام می‌داد. وقتی دوستانش می‌گفتند که چرا برای کار چاپ پول نمی‌گیری، می‌گفت: کار فرهنگی است، اشکال ندارد.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
آخرین عکس علی در سفر سوریه

همین اخلاص در کارهای فرهنگی کم‌کم پای او را به جبهه مقاومت در سوریه باز کرد. او چند بار اعزام شد و سرانجام در اول تیرماه ۱۳۹۴ بر اثر اصابت موشک به خودرو در سوریه‌ به شهادت رسید؛ شهادتی که فقط دست او سالم بود و بخشی از پیکرش برای همیشه در خاک سوریه ماند.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
همیشه پای کار هیأت و بسیج بود

عکس شهدا روی در و دیوار اتاقش بود

«غلامرضا امرایی» پدر شهید مدافع حرم علی امرایی است. پدری که در کنار مادر علی فرزندانش را از کودکی با مسیر امام حسین (ع) آشنا کرد. طوری که علی امرایی همیشه زیر لب زمزمه می‌کرد: هر چه دارم از امام حسین (ع) دارم.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
لبخندی که بر لب داشت

او درباره روحیات شهید امرایی می‌گوید: علی از نوجوانی به قدری به شهدا علاقه داشت که وقتی در کمدش را باز می‌کردی، روی در کمد عکس شهید زمانی را چسبانده بود و حتی خاک جبهه و کربلا را در اتاقش گذاشته بود. در میدان نماز شهرری حرم پنج شهید گمنام است که حرم آن شهدا مأمنی برای علی بود. او به همراه دوستانش برنامه‌های زیادی را در مزار شهدای گمنام برگزار می‌کردند.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
علاقه زیادی به شهدا داشت و همیشه به بهشت زهرا می‌رفت

دعا کن شهید شوم، برایت دوچرخه می‌خرم

شهید علی امرایی از دوران نوجوانی پول‌اش را برای ایتام و خانواده‌های مستضعف خرج می‌کرد؛ در حالی که اعضای خانواده‌ تا قبل از شهادت علی از کارهای خیر او مطلع نبودند. پدر شهید درباره این رفتار فرزندش بیان می‌دارد: بعد از شهادت علی از طرف خیریه‌ای در تهرانپارس با ما تماس گرفتند و با علی کار داشتند. به آن‌ها خبر شهادت علی را دادیم. مسؤول کمیته امداد و خیریه و کودکانی که علی سرپرستی‌شان را به عهده گرفته بود، به منزل‌مان آمدند. آن‌ها گفتند که علی امرایی به عنوان کم‌سن و سال‌ترین حامی نمونه در تهران شناخته شده بود. حتی علی به یکی از بچه‌هایی که چند سال حامی‌اش بود گفته بود، تو دعا کن من شهید شوم، برایت دوچرخه می‌خرم. آن پسر گفته بود اگر شهید شوی، چطور می‌خواهی برای من دوچرخه بخری؟ علی هم پاسخ داده بود که دوچرخه آسمانی برایت می‌خرم. همان سال عید کمیته امداد امام خمینی (ره) به خانواده آن پسر بچه یک منزل عیدی داد. مادر علی هم برای او یک دوچرخه خرید.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
دعا کن شهید شوم

وعده امام حسین(ع) به شهید مدافع حرم

شهید علی امرایی سه بار به سوریه اعزام شده بود. آخرین اعزام او هم قبل از ماه مبارک رمضان بود. پدر شهید درباره آخرین اعزام فرزندش به سوریه می‌افزاید: علی مأموریت زیاد می‌رفت. آخرین باری که می‌خواست به سوریه اعزام شود، مادرش به او گفت: علی جان، می‌توانی این دفعه نروی؟ علی گفت: اگر من نروم، پس کی برود؟ در آخرین وداع، علی طور دیگری خداحافظی کرد. این خداحافظی با خداحافظی اعزام‌های قبل فرق داشت. حتی سفارش‌های علی موقع خداحافظی بوی جدایی می‌داد.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
حضور در سوریه برای دفاع از حرم

علی می‌دانست شهید می‌شود؛ چون در عالم خواب دیده بود که امام حسین (ع) از ضریح بیرون آمدند و به علی گفتند: «تو هم مال این دنیا نیستی، خودت را صاف و زلال کن، اعمالت را صاف کن، بیا پیش ما». همین طور هم شد علی روز پنجم ماه مبارک رمضان مانند امام حسین(ع) با پیکری ارباً ارباً به شهادت رسید.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
کوهنوردی ورزش مورد علاقه‌اش بود

بعد از شهادت علی یادداشت‌ها و دست‌نوشته‌هایش را پیدا کردند که در یکی از یادداشت‌هایش نوشته بود: می‌دانم من را خریده‌ای، اگر می‌خواهی من را بیشتر نگه داری که بیشتر خدمت کنم، باشد، می‌مانم.

 

فیلم مداحی شهید علی امرایی در حرم حضرت رقیه (س)

شناسایی پیکر شهید امرایی توسط حاج قاسم

پدر درباره شناسایی پیکر شهید امرایی ابراز می‌دارد: بعد از اینکه موشک به خودروی حامل علی و دوستانش شهیدان حمیدی و غفاری اصابت کرد، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در محل شهادت حاضر شد و دست شهید امرایی را از روی انگشترش شناسایی کرد. حاج قاسم با دست‌های خود، پیکر قطعه قطعه شده علی را جمع کرد و حتی بخشی از پیکر در سوریه باقی ماند. شهید امرایی بعد از خاکسپاری بخشی از بدنش در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) در عالم خواب به خانواده‌ گفته بود: قرار نبود این دست هم برگردد، ولی برای نشانه یک دستم برگشت.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
شهید علی امرایی

درباره این شهید بیش‌تر بدانید

شهید مدافع حرم، علی امرایی سال ۱۳۶۴ در شهرری به دنیا آمد. فرزند چهارم خانواده بود. در رشته کامپیوتر دیپلم گرفت و در همین رشته در دانشگاه ادامه تحصیل داد. او فرماندهی پایگاه بسیج مسجد سیدالشهدا (ع) شهرری را بر عهده داشت. شهید امرایی از نیروهای مدافع حرم در سوریه بود که نام جهادی «حسین ذاکر» را انتخاب کرده بود. او در تاریخ اول تیرماه سال ۱۳۹۴ بر اثر اصابت موشک به خودرو در شهر درعا در سن ۳۰ سالگی به شهادت رسید. بخشی از پیکر مطهر این شهید در بهشت زهرا (س)، قطعه ۲۶، ردیف ۷۹، شماره ۱۷ قرار دارد.

شب قدر سال آینده پیش ما هستی!

شهید علی امرایی به عنوان شهید شاخص سازمان بسیج مداحان کشور در سال ۱۴۰۱ انتخاب شده است.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
س ا
۲۱:۰۲ ۱۶ آذر ۱۴۰۱
يا هو يا من لا هو الا هو بحق هو وبحق محمد وآل محمد وارزقنا شهادة فى سبيلك وفى مرضاتك وفی حبک یامقیل العثرات
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۳۸ ۰۱ تير ۱۴۰۱
ماراهم به رسم شهادت شفاعت کنید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۱۰ ۰۱ تير ۱۴۰۱
شادی روح شهدا و امام شهدا و همه درگذشتگان صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجه الشریف