زمانی بود که جراحیهای زیبایی فقط برای ناهنجاریها انجام میشد، مثل کودکانی که در زمان بهدنیا آمدن مشکلات ظاهری صورت داشتند، افراد با سوختگیهای شدید و...، ولی امروزه جراحیهای زیبایی به قدری همهگیر شده که بسیاری از افراد، بینی طبیعیشان را برای فانتزیشدن به دست جراح میسپارند یا دیگر اعضای بدن را جراحیهای فانتزی و غیرضروری میکنند. دکتر «ابراهیم رزمپا»، نایبرئیس و عضو هیئتمدیره انجمن راینولوژی ایران از کاهش سن تقاضا برای انجام عمل زیبایی در ایران خبر داده و گفته: «در گذشته حداقل سن ۱۸ سال بود، اما هم اکنون بعد از دوران بلوغ در دخترها از ۱۴ سالگی و در پسرها از ۱۶ سالگی انجام میشود.» این که سن انجام این جراحیهای زیبایی به شدت پایین آمده و تقریبا گرایش نوجوانان به این عملها بیشتر شده، باعث شد تا نگاهی روانشناسانه به عوامل این اتفاق تلخ داشته باشیم.
بیشتربخوانید
سبک فرزندپروری اشتباه والدین
نگرشها، احساسات و آگاهی فرد درباره توانایی، مهارت و قابلیت پذیرش اجتماعیاش، در فرد خود پنداره را شکل میدهد. بسیاری از افرادی که به جراحیهای زیبایی مکرر روی میآورند، دچار مشکلاتی در تصویر بدنی خود هستند. تصویر خویشتن مبنای اصلی مباحثی است که فرد خود را «خوب» یا «بد» میداند که تقریباً تحت تأثیر سبکهای فرزندپروری والدین و تعاملات کلامی آنها با کودک است. به هر میزان که والدین تعاملات مثبتتری با نوجوان داشته باشند، تصویر خویشتن او مثبتتر میشود و او را از انجام کنشهای منفی در آینده از جمله به تیغ جراحی زیبایی سپردن برای زیباتر شدن، بازمیدارد.
انتخاب معیارهای اشتباه زیبایی
بسیاری از دختران و پسران امروزی جلوی آینه میایستند و زیبایی خود را زیر سوال میبرند چراکه شبیه مدلهایی نیستند که در فضای مجازی میبینند. معیارهایی سخت که توان رسیدن به آنها در بیشتر افراد عادی جامعه نیست؛ پوست سفید رنگ پریده، اندام لاغر و کمبود وزن شدید و پوستی صاف و بدون هیچ ایراد و کک و مک. تجربه یک فرد از بدن خودش ناشی از مقایسه با تصاویر بزرگنمایی شده از کسانی است که او را در بیلبوردها، فیلمها، مجلات و صفحات اینستاگرامی محاصره میکنند. همچنین استفاده سلبریتیها و مدلهای زیبایی از اعمال جراحی فراوان به عنوان الگوی پیش فرض زیباتر شدن، برای نوجوانان تبدیل به اولین انتخاب شده است.
در جستوجوی محبوبیت
تمایل بهدیده شدن و جلبتوجه در نوجوانی هم برای پسرها و هم برای دخترها بالاست. از آن جایی که جوانان و نوجوانان در شکلدهی هویت خود بیشتر به دنبال کسب محبوبیت هستند، یکی از راههایی کـه احتمال دارد برگزینند جراحی زیبایی است؛ بنابراین برای مبارزه با احساس شرم و نارضایتی از ظاهر جسمانی به جای تغییر در رفتارها و عملکرد خود، درصدد تغییر در ظاهر خود برمیآیند.
پای الگوهای شخصیت در میان است
وسواسی جبری| نوجوانان با تیپ شخصیتی کمالگرا بیشترین تمایل به این عملهای زیبایی را دارند. زمانی که یک نوجوان در بدن خود یا در کارها احساس کامل نبودن میکند، احساس ناراحتی از آن دارد. به همین دلیل این افراد کاندیدای عمل جراحی میشوند. این خصیصه در افراد کمالگرا بسیار تشدید و به شکلی بیمار گونه به وسواس فکری تبدیل میشود. در این حالت تصویری که فرد از خود دارد نامطلوبتر از تصویر واقعی اش است و برای بهدست آوردن تصویر مطلوب تن به جراحیهای متعدد میدهد.
خود شیفته| از نظر روان شناختی، خودشیفتگی به معنای عشق به خود نیست بلکه افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفته عاشق تصویری ایدهآل و اغراقآمیز از خود هستند (و نه عاشق خود) چراکه چنین تصویری به آنها اجازه میدهد بر احساس ناامنی عمیق درونی خود سرپوش بگذارند؛ اما حفظ کردن این تصویر توهمآمیز برای این افراد تلاش زیادی میطلبد و این جاست که نگرشها و رفتارهای ناکارآمد آنها بروز میکند. نیاز مداوم به ستایش و تحسین باعث میشود که جراحیهای زیبایی اولین انتخاب آنها باشد.
خود زشتانگاری| در طول زندگی، هر فرد به طور طبیعی ممکن است قسمتی از چهره یا اندام خود را دوست نداشته باشد، مثلاً بینی بزرگ یا چشمها یا حتی حالت صورت، ولی افرادی که به اختلال خود زشت انگاری مبتلا هستند، به این قضیه به طرز بیمارگونهای حساسترند و نمیتوانند با این موضوع کنار بیایند. آنها هر روز ایرادی تازه در چهره یا اندام خود پیدا میکنند و حتی در مواردی عملهای زیبایی باعث تشدید بیماری این افراد میشود و شما هم بارها شاید در رسانهها افراد معتاد به عملهای زیبایی را دیده باشید.
مشورت با روانشناسها قبل از عملزیبایی
در نهایت تنها توصیهام به افرادی که تمایل به انجام این عملهای زیبایی دارند یا فرزندشان قصد انجام این جراحیها را دارد، این است که قبل از هر اقدامی، بهجای مشورت با پزشکان جراح یا افرادی که جراحیهای زیبایی را انجام دادهاند، با یک روانشناس متعهد درباره انگیزه این عمل جراحی صحبت کنند.
منبع: روزنامه خراسان