انقلاب اسلامی ایران مدل حکومتی مبتنی بر جهان بینی خاصی را ایجاد کرد که ارزش‌ها و ایده آل‌های نظام سلطه را در همه ابعاد به چالش کشاند.

انقلاب اسلامی ایران به مثابه الگوی حکومتی مبتنی بر آموزه‌های دینی، از زمان تثبیت و ترسیم چشم اندازه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با هر نوع نگرش سلطه طلبانه تقابلی جدی داشته است.

پیروزی انقلاب اسلامی، بزرگترین رخداد سیاسی و اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم بود. این انقلاب از جهات متعدّد با انقلاب‌های بزرگِ متعارف دیگر، مانند انقلاب فرانسه و انقلاب روسیه که منشأ رواج دو گفتمان لیبرالیستی و سوسیالیستی در قرن گذشته شدند، اختلاف ماهوی و بنیادی داشت و گفتمان منحصربه‌فرد خود را در عرصه‌های گوناگون حیات انسان معاصر به منصه‌ی ظهور رساند.

انقلاب اسلامی، با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، مستقل از نظام دوقطبی آن روزگار، نقطه عطفی در تحولات و معادلات منطقه‌ای و جهانی شد و اسلام را به عنوان یک مکتب سیاسی پرقدرت و تأثیرگذار در انظار جهانیان مطرح کرد.

این انقلاب مدل حکومتی مبتنی بر جهان بینی خاصی را ایجاد کرد که ارزش‌ها و ایده آل‌های نظام سلطه را در همه ابعاد و زمینه‌ها به چالش کشاند و بر این اساس مسیری متفاوت و متمایز از رونده‌های جهانی را برگزید و به جای تبعیت از مکاتب مختلف کمونیستی، لیبرالیستی و... خواهان ترویج رویکردی جدید و متفاوت و البته متضاد با این مکاتب بود که این مسئله در دستگاه فکری و عملیاتی نظام سلطه قابل قبول نبوده و آن‌ها را بر آن داشته تا با توسل به هر ابزار و سیاستی انقلاب اسلامی ایران را دچار چالش راهبردی کنند.

در واقع وجود حکومتی دینی با تاکید بر ضدیت و تقابل با نظام سرمایه داری و ارزش‌های سکولاریستی، خطری جدی برای اهداف و آرمان‌های نظام سیاسی غرب ایجاد کرده است؛ از این رو در طول این سال ها، نظام سلطه با توسل به راهبرد‌های متفاوت و متعدد سعی داشته تا انقلاب اسلامی ایران را به سمت فروپاشی سوق دهد.

در طول دهه‌های گذشته یکی از مهم‌ترین اهرم‌های فشار نظام سلطه برای وارد کردن ضربه به انقلاب اسلامی ایران، تاسیس اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر متعدد آمریکایی بوده است که از جمله مهمترین اهداف و ماموریت‌هایی که اندیشکده‌های مذکور دنبال می‌کنند، تلاش برای نفوذ اجتماعی در ایران و تحمیل فرهنگ، ارزش ها، باور‌ها و ایده آل‌های نظام سلطه بر جامعه ایران است.
نفوذ اجتماعی به عنوان راهبردی موثر و ویژه در ترکیب قدرت نرم استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی ایران تعریف شده و با دربر گرفتن مقوله‌ای فراگیر و قابل تحلیل در ابعاد مختلف، برای مراکز آمریکایی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

این مراکز فکری با تمرکز بر زمینه‌ها و حوزه‌های مختلف مسائل اجتماعی انقلاب اسلامی، اهداف متعددی همانند تغیر سبک زندگی، تغیر باور‌های اجتماعی، تحول در روابط اجتماعی و ساختاری میان مردم و انقلاب و مواردی از این قبیل را در دستور کار دارند.

با این تعریف، نفوذ اجتماعی به عرصه یا حوزه خاصی اطلاق نمی‌شود؛ ولی هدف اساسی این مراکز آمریکایی و اسرائیلی ایجاد تحولات زیربنایی در جامعه برای تقابل با انقلاب اسلامی ایران و دگرگونی بنیادین آن به لحاظ فرهنگی است که این موضوع بار‌ها از سوی رهبر انقلاب اسلامییاد شده است.

جامعه زنان، هدف نظام سلطه!

پدیده نفوذ از مهمترین مقوله‌هایی است که در چند دهه اخیر به عنوان یک استراتژی مهم بر علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی دشمنان انقلاب اسلامی مطرح گردیده، که ساختار اجتماعی جامعه را هدف قرار داده است.

اتاق‌های عملیاتی استکبار جهانی، به عنوان بازوی فکری جریانات ضد ایرانی، با استفاده از روش‌های مختلف در صدد تغییر و دستکاری ساختار‌های اجتماعی و به واسطه آن نفوذ در جامعه ایران هستند. یکی از مهم‌ترین گروه‌های اجتماعی که اتاق عملیاتی غرب برای نفوذ در ساختار اجتماعی ایران بر آن تمرکز نموده است، تغییر رفتار اجتماعی جامعه زنان ایران می‌باشد.

بر اساس آنالیز رفتاری رسانه‌های ضد ایرانی به عنوان بازوان اصلی اجرای سیاست‌های نظام سلطه، این عاملان با انجام فعالیت‌های گسترده و با استفاده از راهبرد برجسته سازی و به حاشیه راندن در حوزه رفتار اجتماعی و مذهبی زنان در صدد نفوذ اجتماعی در ایران هستند.

این اتاق‌های عملیاتی از طریق ایجاد موسسات پژوهشی، گروه‌های مردم نهاد و تاسیس شبکه‌های ماهواره ای، کانال‌های تلگرامی و پیج‌های اینستاگرامی با تولید محتوا فمنیسیتی، فریب افکار، قطبی سازی، تحریک بٌعد احساسی بانوان، حجاب اجباری، برابری جنسیتی و .. به دنبال نفوذ اجتماعی و به طبع آن تغییر رفتار زنان ایرانی هستند.

یادداشت از سینا قربانی استراتژیست حوزه فرهنگ و رسانه

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار