از روزی که بخشی از برج شماره۲ متروپل فروریخت، حالا دیگر یک هفته میگذرد؛ حادثه تلخ و غمباری که تا امروز، ایران را به سوگ ۲۹ هموطن آبادانی نشانده و ۳۷ مصدوم هم بر جا گذاشته. اما غمانگیزتر از همه این است که هنوز آمار دقیقی از تعداد گرفتارشدگان زیر آوار وجود ندارد و همین موضوع، حساسیت کار نیروهای امداد و نجات در این حادثه را صد چندان کرده است.
در این میان، آنچه بیشتر از موقعیت مکانی خاص ساختمان متروپل، وجود خانههای مسکونی اطراف و موقعیت ناپایدار بقایای ساختمان، کار تیمهای جستوجوی هلال احمر را سخت کرده، پدیده عجیب مراجعه برخی افراد همراه با سگهای خانگیشان به محل حادثه است. تبلیغات بیاساس تعدادی از این افراد در فضای مجازی و بیان ادعاهای غیرتخصصی مثل موفقیت سگ خانگی در زنده بیرون آوردن چندین نفر از زیر آوار، باعث شده در روزهای اخیر، حاشیه بر متن عملیات امداد و نجات در ساختمان متروپل غلبه کند.
این فضاسازیهای بیپایه و اساس از یک طرف باعث جریحهدار شدن احساسات خانوادههای چشمانتظار افراد محبوس در ساختمان شده و از طرف دیگر، گلایهمندی نیروهای هلال احمر را در پی داشته؛ افراد متخصصی که از ابتدای عملیات جستوجو و نجات، بیوقفه با سگهای آموزشدیده خود در میدان حاضر بودهاند. در این شرایط برای روشن شدن ابعاد این ماجرا، گفتوگویی ترتیب دادهایم با «محمد کبادی»، مدیر پایگاههای سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر. شما هم اگر کنجکاوید بدانید آیا سگهای خانگی میتوانند در عملیات جستوجو و نجات حادثهای مثل متروپل مشارکت داشته باشند یا نه، با گفتوگوی ما همراه باشید.
*این روزها یک موضوع عجیب، بخشی از عملیات امداد و نجات در ساختمان متروپل آبادان را تحت تأثیر قرار داده است. عدهای با این عنوان که میخواهند به بیرون آوردن افراد محبوس زیر آوار یا پیدا کردن پیکر افراد فوتشده کمک کنند، با سگهای خانگیشان به محل حادثه رفتهاند! شما این پدیده را چطور تحلیل میکنید؟ آیا این افراد و سگهایشان واقعاً میتوانند به روند اجرای عملیات جستوجو کمک کنند؟
- متاسفانه این روزها که جامعه تحتتاثیر یک حادثه غمبار است، عدهای که فاقد تخصص لازم هستند، ادعاهایی را مطرح میکنند و درحالیکه خانوادهها نگران عزیزان خود هستند، با حرفهایشان جامعه را ملتهب میکنند. در همین مدت کوتاه، افراد زیادی فیلمی را که در فضای مجازی منتشر شده، برای من فرستادهاند. فیلمی که در آنها فردی، سگ خانگیاش را برده در محل حادثه و ادعا میکند از صبح ۸ نفر را زیر آوار پیدا کرده! این ادعای کذبی است، چون سگ او یک سگ معمولی است و اصلاً توانایی تشخیص موجود زنده زیر آوار را ندارد. ببینید، اینطور نیست که هر سگی بتواند روی آوار برود و عملیات جستوجوی مفقودان را انجام دهد. سگهای ما حداقل دو سال آموزشهای سخت را میگذرانند تا بتوانند سگ جستوجوگر یا زندهیابِ روی آوار باشند. نمیشود هرکس برای اینکه فالوور جذب کند، یا کلینیک دامپزشکیاش را تبلیغ کند یا تبلیغات واردات نژاد خاصی را انجام دهد، سگش را بردارد و بیاورد در محل حادثه و بعد هم ادعا کند که سگ من ۸ نفر، ۱۰ نفر را زنده از زیر آوار بیرون آورده!
چنین چیزی امکان ندارد. سگهای زندهیاب، ۲ سال دوره میگذرانند و آموزش آنها از سنین پایه، یعنی شاید از وقتی که یک توله ۴ ماهه هستند شروع میشود. اصلاً همه نژادهای سگ، مناسب آموزش برای عملیاتهای جستوجو نیستند؛ بنابراین انتشار این ادعاها، علاوهبراینکه به ایجاد التهاب در جامعه و تشدید اضطراب خانوادههای چشمانتظار منجر میشود، از نهادهای رسمی امدادرسانی هم، سلب اعتماد میکند. به نظر من وقتی یک فرد غیرمتخصص درباره یک موضوع تخصصی اظهارنظر میکند و اینطور جامعه را ملتهب میکند، باید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد.
*برخی معتقدند سگ آنها هم در مقابل آموزش، واکنش و عملکرد خوبی دارد...
- درست است که همه سگها آموزشپذیرند، اما بعضی نژادها از یک هوش بالایی برخوردارند، فرمانپذیرند و ارتباطشان با انسان برای اطاعت از فرامینی که صادر میکند، عالی است. این سگها هستند که میتوانند وارد فرآیند آموزش تخصصی جستوجو و نجات شوند. برای مثال، ما در مراکز هلال احمر با دو نژاد ژرمن و لابرادو کار میکنیم. اما لازم است بگویم علاوهبر سگ جستوجوگر، فردی که با او کار میکند هم باید واجد ویژگیها و مهارتهای تخصصی باشد...
*لطفاً بیشتر توضیح دهید. فردی که ادعا میکند برای جستوجوی محبوسان زیر آوار آمده، باید چه مهارتهای و تخصصهایی داشته باشد؟
- کسی که میخواهد روی آوار برود برای جستوجوی مفقودان، باید دارای مهارتهای لازم در زمینه امدادرسانی باشد. مربیان ما در تیمهای جستوجو و نجات، فقط مربی سگهای زندهیاب نیستند. این کارشناسان، دورههای پیشرفته نجات از آوار و ارزیابی آوار را میگذرانند و میدانند در محل آوار، کجا باید گام بگذارند که اگر فردی زیر آوار بود، آسیب نبیند. چنین فرد متخصصی میداند وقتی برای جستوجو وارد محل آوار میشود، کاملاً باید مراقب ایمنی خودش و سگش باشد. نکته بسیار مهم دیگر در این زمینه این است که استفاده از سگ، یکی از تکنیکهای عملیات جستوجو در آوار محسوب میشود و ابزاری به نام دستگاه زندهیاب (Rescue Radar) هم برای این منظور وجود دارد که مکمل سگ است. مربیان ما از این دستگاه هم در صحنه آوار استفاده میکنند.
«محمد کبادی»، مدیر پایگاههای سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر (نفر وسط)، در یکی از مراکز «آنست» کشور
*در صحبتهایتان روی آموزش سگهای جستوجو تاکید داشتید. فرصت مغتنمی است اطلاعاتی در این زمینه به ما و مخاطبان این گفتگو بدهید. برایمان بگویید فرآیند آموزش سگها برای عملیات جستوجو و نجات، چقدر در ایران قدمت دارد؟
- بعد از زلزله رودبار و منجیل، ضرورت بهکارگیری سگهای زندهیاب در تیمهای امداد و نجات جمعیت هلال احمر، احساس شد. اینطور بود که با مشارکت فدراسیون صلیب سرخ جهانی و با حضور مربیان صلیب سرخ کشور آلمان، دورههای آموزشی برای گروهی از امدادگران علاقهمند هلال احمر برگزار و تیمهای جستوجو و نجات مجهز به سگهای تجسس در ایران تشکیل شد. در ادامه، مرکزی در هلال احمر راهاندازی شد به نام «آنسَت» (اداره آموزش و نگهداری سگهای تجسس). فعالیت مرکز آنست در سال ۱۳۸۲ همزمان با زلزله بم، با ۹ قلاده سگ آغاز شد و این سگهای زندهیاب در اولین حضور جدی خود در زلزله بم موفق شدند ۶۷ نفر را زنده از زیر آوار نجات دهند.
بعد از شکلگیری این تیمها، بارها مربیان آلمانی برای برگزاری دورههای آموزشی به ایران آمدند و در چند دوره هم مربیان ما برای گذراندن دورههای تخصصی کار با سگ زندهیاب زیر نظر مربیان بینالمللی به آلمان رفتند. در آخرین دوره آموزشی بینالمللی که اواخر اردیبهشت ماه امسال با حضور آقای «مارک هافمن»، نماینده صلیب سرخ آلمان و به مناسبت ۱۰۰ سالگی سازمان هلال احمر در ایران برگزار شد، آقای هافمن با ابراز رضایت از کیفیت عملکرد تیمهای مراکز آنست ما گفت: «به جرأت میتوانم بگویم شما یکی از قویترین تیمهای سگهای زندهیاب را دارید.»
*معرفی اجمالی مراکز «آنست»
* سگهایی که در مراکز آنست نگهداری میشوند، چه آموزشها و مراقبتهایی دریافت میکنند؟
- ببینید، مراقبت و نگهداری این سگهای زندهیاب، حتی از نگهداری یک کودک، سختتر و پرهزینهتر است! مربی هر صبح، لانه سگش را شستوشو میکند. در محیط باز با او تمرینات تخصصی ازجمله تمرین جست و جو در آوار مصنوعی انجام میدهد و بعد، غذایش را میدهد. همه مراکز آنست ما مجهز به خودروهای حمل سگهای جستوجو هستند. پَکهای غذایی اینها برای عملیات، آماده است و غذایی که روزانه باید مصرف کنند، سر صحنه عملیات برده میشود. دائماً وضعیت سلامتی این سگها توسط دامپزشک پایش میشود که کمبود ویتامین و پروتئین نداشته باشند. از نظر رفتاری و واکنشی هم، دائماً مورد ارزیابی قرار میگیرند.
جالب است بدانید این سگها، بیمه حوادث هستند و عمر عملیاتی آنها ۱۰ سال است و بعد از آن، بازنشسته میشوند. درمجموع، مراقبت و نگهداری از سگهای جستوجوگر، یک کار تخصصی و پرهزینه است، اما این هزینه، تماماً فایده است، چون ما با پرورش این سگها داریم برای روزهای سخت و بحرانی، برنامهریزی و سرمایهگذاری میکنیم. نگاه هلال احمر جمهوری اسلامی در استفاده از سگهای جستوجوگر، کاملاً از زاویه انساندوستی است. این سگها، در موقعیتهای بحرانی مثل زلزله، سیل و ریزش ساختمان، فرشته نجات انسانها میشوند. این سگها که دو سال دوره آموزشی میگذرانند و بهعبارتی در زمینه نجات انسانها از زیر آوار متخصص میشوند، درواقع سرمایه جمعیت هلال احمر به حساب میآیند.
*در حال حاضر چند تیم جستوجو مجهز به سگهای زندهیاب در کشور داریم؟
- الان بعد از گذشت حدود ۲۰ سال از شروع این روند، ۳۵ مرکز آنست در کشور داریم و درمجموع، ۷۵ تیم آنست با ۷۵ سگ زندهیاب از نژاد ژرمن شِپِرد در آنها فعال است. به بیان دقیقتر، ما در مرکز هر استان، یک مرکز آنست داریم، اما تهران با توجه به تراکم جمعیتش، ۴ مرکز آنست دارد. در یک نگاه کلی، باید بگویم تیمهای آنست خوب و قدرتمندی در ایران داریم.
خوب است بدانید هرکدام از این سگها، یک مربی اختصاصی دارد. یعنی در حال حاضر ۷۵ تیم تخصصی ما در مراکز آنست، هرکدام شامل یک سگ زندهیاب و مربیاش است. باید اینجا تاکید ویژهای روی نقش مربی سگهای جستوجوگر داشته باشم... هرکدام از این سگها، یک مربی دارد و آن سگ فقط از همان مربی، فرمانبری دارد. همین حالا «قادر شاهنده»، مربی مرکز آنست خوزستان با اینکه بهتازگی عمل جراحی داشته، اما با پای عمل کرده و لنگ لنگان در ساختمان متروپل حضور دارد و همراه با سگش عملیات جستوجو را انجام میدهد. البته ما از وجود تعدادی از مربیان بینالمللی هم بهعنوان سرمربی در این زمینه بهرهمند میشویم.
*روشنگری «اسماعیل اسکندری» (سرمربی سگهای زنده یاب، با ۲۰ سال سابقه آموزش و فرمانده عملیات سگهای زنده یاب در پلاسکو) درخصوص حضور سگهای خانگی در محل حادثه ساختمان متروپل آبادان
*سرمربی در مراکز آنست دقیقاً چه کسی است؟
- کشور به لحاظ فعالیتهای مراکز آنست به ۹ منطقه تقسیم شده و هر منطقه، یک سرمربی دارد. این سرمربیان، جزو زبدهترین مربیانی هستند که در آزمونهای بینالمللی، موفق به کسب بالاترین امتیازها شدهاند. حالا مسئولیت آنها چیست؟ هرکدام از این سرمربیان، مسئولیت ارزیابی، نظارت، بهروزرسانی و کنترل کیفی عملکرد سگها و مربیان آنها را دارند.
بد نیست بدانید در سال گذشته، ما ۱۱۵ عملیات در مراکز آنست در سراسر ایران داشتیم که طی آن با عملکرد رضایتبخش مربیان و سگهایشان، علاوهبر پیدا کردن ۳۹ نفر فوتی، موفق شدیم ۲۱ نفر را زنده از زیر آوار خارج کنیم؛ بنابراین ما باید آگاهی جامعه را در این زمینه بالا ببریم تا هموطنان عزیزمان بدانند کار جستوجوی حادثهدیدگان در بحرانها، یک کار تخصصی است و فقط افراد آموزشدیده میتوانند اقدام به این کار کنند و شرکت در عملیاتهای جستوجو و نجات، کار سگهای خانگی نیست. البته هموطنان عزیز و سگهای خانگیشان به شکلی دیگر میتوانند به جمعیت هلال احمر کمک کنند.
*کنجکاویم بدانیم سگهای خانگی چطور میتوانند کمکحال تیمهای امداد و نجات باشند. حتماً تعداد زیادی از هموطنان هم مشتاقند در این زمینه آنها را راهنمایی کنید.
- همین یک ماه قبل، سگ خانگی یکی از هموطنان که از نژاد ژرمن بود و انصافاً نژاد خوبی هم داشت، زایمان کرده بود و ۸ توله به دنیا آورده بود. با اینکه ارزش مالی این تولهها بالغ بر ۱۵۰ میلیون تومان بود، این خانواده محترم همه آنها را برای کمک به فعالیتهای بشردوستانه به هلال احمر اهدا کردند. این سگها بهزودی به استانهایی که نیاز دارند، تحویل داده میشود تا وارد چرخه آموزش شوند. این، یکی از راههای کمک هموطنان به جمعیت هلال احمر است. البته لازم است اشاره کنم که ما هر سگی را نمیپذیریم. هر سگی اهدا شود، دامپزشک ما وضعیت آن را به لحاظ نژاد، سن، سلامت و رفتار، بررسی میکند و چنانچه از جمیع جهات برای آموزش مناسب باشد، آن را میپذیریم.
در این زمینه یک مثال برایتان میزنم. اخیراً که با آقای هافمن صحبت میکردم، پرسیدم: مثلاً اگر فردی یک سگ ۲ ساله را به هلال احمر اهدا کند، خوب است ما آن را بپذیریم؟ به هر حال این سگ میتواند ۸ سال در تیمهای امداد و نجات ما فعالیت کند. آقای هافمن در جواب گفت: «نه. ۲ سال زمان میبرد این سگ، آموزش ببیند. پس آن وقت میشود ۴ ساله و بهاینترتیب، مدت زمان کارآییاش کم میشود. اما نکته مهمتر این است که وقتی این سگ ۲ ساله به دست شما میرسد، نمیدانید گذشته اخلاقی او چطور بوده. نمیدانید آیا کتک خورده؟ نسبت به چه چیزی فوبیا دارد؟ با چه چیزی دچار استرس میشود؟ و... یعنی شما واکنشهای مختلف او را نمیدانید. اصلاً شاید این سگ، بیشفعالی داشته باشد و...»
*واقعاً درخصوص آموزش سگهای زندهیاب، جزییات تا این حد اهمیت دارد؟
- بله. کار، واقعاً تخصصی است. ببینید، وقتی سگ کارش را خوب انجام میدهد، مربی به او جایزه میدهد و تشویقش میکند. درواقع، شرطیاش میکند. حالا فکر کنید سگی با صاحبش رفته بیرون، یک نفر در خیابان به او سنگ زده. پاک کردن این موضوع از ذهن این سگ، خیلی زمان میبرد. مثل کار روانشناسی میماند. اما کم نیست مواردی که هموطنان سگهایی از نژادهای خوب دارند. وقتی این سگ زایمان میکند و چندین توله به دنیا میآورد، این دوستان با هلال احمر تماس میگیرند و میگویند: میخواهیم این تولهها را اهدا کنیم. ما هم استقبال میکنیم. وقتی دامپزشک و تکنیسین و کارشناس ما بعد از بررسیهای لازم اعلام میکنند مثلاً این سگ، ۴ یا ۵ ماهه است و در مجموع، مناسبِ آموزش است، سگ اهدایی وارد فرآیند آموزش مراکز آنست میشود.
البته کمکهای داوطلبانه از این دست به هلال احمر، کم نیست. ما تعداد زیادی دامپزشک داوطلب در کشور داریم که به دلیل خدمات بشردوستانه هلال احمر، داوطلبانه مثل یک امدادگر میآیند و سگهای مراکز آنست ما را ویزیت میکنند.
*برگردیم به آبادان. در حال حاضر در حادثه ساختمان متروپل، چند تیم جستوجو و چند سگ زندهیاب حضور دارد؟
همانطور که اشاره شد، به لحاظ مراکز آنست، کشور به ۹ منطقه تقسیم شده و هر منطقه، یک سرمربی دارد. وقتی در یک استان حادثهای مثل زلزله اتفاق بیفتد، چنانچه سرمربی منطقهای که آن استان در آن قرار دارد، به استانهای معین مجاورش فراخوان بزند، تیمهای آنست آنها در کمترین زمان خودشان را برای امدادرسانی به منطقه حادثه دیده میرسانند. بعد از حادثه ریزش ساختمان متروپل در آبادان و شروع عملیات جستوجو در آوار توسط تیم آنست استان خوزستان، تیمهای استانهای فارس، اصفهان و کرمانشاه هم به محل حادثه اعزام شدند. با این حساب، در حال حاضر درمجموع، ۸ قلاده سگ جستوجوگر در عملیات جستوجو فعال هستند. تا امروز، تیمهای جستوجوی هلال احمر با کمک سگهای زندهیاب و دستگاههای الکترونیکی، موفق به نجات ۷ نفر از زیر آوار ساختمان متروپل شدهاند.
*بنابراین اصلاً نیازی نیست کسی سگ خودش را بردارد و به محل حادثه بیاورد...
- به هیچ وجه، چون اصلاً چنین چیزی امکان ندارد. این یک کار تخصصی است. تاکید میکنم سگهای خانگی اصلاً قابلیت جستوجوی افراد زیر آوارمانده را ندارند، چون آموزش ندیدهاند. مثل این است که فردی خلبانی را دوست دارد، وقتی یک هواپیما میبیند، برود بنشیند در جایگاه خلبان و بخواهد هواپیما را از زمین بلند کند! الان با توجه به شرایط محل حادثه و وضعیت ناپایدار بقایای ساختمان متروپل، تیمهای آنست هلال احمر با سگهای جستوجوگر و دستگاه زندهیاب مشغول انجام عملیات جستوجو هستند و در هر نقطهای که شواهد امیدوارکنندهای وجود داشته باشد، وارد عمل میشوند. علاوهبراین، خودروی فرماندهی عملیات هلال احمر در محل حادثه مستقر شده و دائماً با مرکز کنترل عملیات سازمان امداد و نجات در ارتباط است و هر نیازی باشد، اعلام میکند و ما بهسرعت آن را هماهنگ میکنیم.
نیروهای آتشنشانی و نیروهای هلال احمر که آوار و نوع آن را میشناسند هم، در محل حادثه حضور دارند. مثلاً میدانند در این لایه، فلز زیاد است و خطای دستگاه Rescue Radar بالاست؛ بنابراین در این نقطه، سگ عملکرد بهتری دارد؛ بنابراین این یک کار کاملاً تخصصی است و افراد متخصص با امکانات تخصصی دارند در محل حادثه فعالیت میکنند. حضور هموطنان و سگهای آموزشندیده آنها نهتنها کمکی به فرآیند زندهیابی و کشف پیکرها نمیکند بلکه میتواند مخلّ عملکرد سگهای آموزشدیده هم باشد.
*آیا میتوان پیشبینی کرد وقتی سگ جستوجوگر وارد عملیات میشود، سریعترین زمانی که بتواند وجود فرد زنده را تشخیص دهد، چه مدتی است؟
- متغیرهای محیطی زیادی در این زمینه وجود دارد که میتواند روی سرعت تشخیص سگ مؤثر باشد. مثلاً حجم آواری که روی فرد قرار گرفته و آلودگیهای بویایی که در محیط وجود دارد مثل بوی بنزین و گاز. وجود این عوامل در تصمیمگیری سگ، تأثیر دارد. سگها حس بویایی بسیار بالایی دارند، اما وقتی سگ جستوجو وارد عملیات میشود، به طور کلی محیط باید کلییِر (clear) باشد، شلوغ نباشد و... تا بتواند عملکرد خوبی داشته باشد.
*پس شلوغی محیط هم میتواند در عملکرد سگهای جستوجو مؤثر باشد...
ببینید، هم مربی و هم سگ باید در عملیات، تمرکز داشته باشند. محیط باید خالی باشد و اجازه بدهند سگ برود در محل حادثه و جستوجو کند و واکنش نشان دهد. مربی در جایی که سگ واکنش نشان میدهد، با اسپری یا پرچم، علامتگذاری میکند. بعد، تیم آوار وارد عمل میشوند، دستگاه Rescue Radar میگذارند و شروع به آواربرداری میکنند؛ بنابراین عملیات جستوجو، یک فرآیند است که مرحله به مرحله باید انجام شود.
*پس یکی از دلایلی که مدام نیروهای هلال احمر و امدادرسان از مردم میخواهند در محل حادثه تجمع نکنند، همین موضوع میتواند باشد. درست است؟
- ببینید، بهترین کار این است که رینگ دور حادثه، نوارکشی شود و جز نیروهای متخصص به کسی اجازه ورود به محوطه حادثه داده نشود. وجود افراد متفرقه در محل حادثه، خطای محیطی در تصمیمگیری را بالا میبرد و تشویش و استرس در تیم امداد و نجات ایجاد میکند؛ بنابراین ما باید مدیریت صحنه داشته باشیم تا نیروهای امدادی در فضایی با کمترین تنش بتوانند در اولین فرصت، بهترین تصمیم را برای نجات افراد حادثهدیده بگیرند. همه باید بپذیرند که افراد عادی نباید در محل حادثه باشند. همین حالا اگر خدای نکرده بقایای ساختمان متروپل ریزش کند، با توجه به ازدحامی که در اطراف ساختمان است، یک فاجعه بزرگ دیگر اتفاق میافتد.
*بسیاری از افراد حاضر در محل حادثه، خانوادههایی هستند که عزیزانشان زیر آوار ماندهاند و ارام و قرار ندارند. شرایط این عزیزان را چطور میتوان مدیریت کرد؟
- درست است. مردم مدام چشمشان به محل حادثه است که ببینند چه اتفاقی دارد میافتد. نگران عزیزانشان هستند. در این مورد، بهترین کار این است که مسئولان در نزدیکترین میدان، در نزدیکترین نقطهای که ایمن است، تعدادی تلویزیون و نمایشگر تعبیه شود. در محل حادثه هم، تعدادی دوربین کار بگذارند تا عملکرد تیمهای امداد و نجات در آن نمایشگرها پخش شود و مردم بتوانند روند امدادرسانی را ببینند. این تجربهای است که من از عملیاتهای بینالمللی دارم. در عملیات امداد و نجات در غاری در تایلند که فرزندان مردم ۱۷ روز در غار گرفتار بودند، دوربین کار گذاشته بودند و خانوادهها عملکرد نیروهای امدادرسان را میدیدند.
ما هم میتوانیم در محل حادثه، چند دوربین کار بگذاریم تا همه بتوانند جریان امدادرسانی را ببینند. با این تدبیر، هم میتوانیم به این عزیزان که در اطراف محل حادثه هستند، آرامش بدهیم و هم کمک کنیم نیروهای امدادی با آرامش و تمرکز، عملیات نجات را پیش ببرند.
حتی مسئولان هم که برای بازدید به محل میآیند، میتوانند در یک جایگاه مطمئن قرار بگیرند و از طریق همین دوربینها، عملکرد تیمهای امداد و نجات را مورد بررسی و نظارت قرار دهند و وارد محل حادثه نشوند. مخلص کلام اینکه ما باید ICS (الگوی فرماندهی حادثه) را رعایت کنیم. بر این اساس، مسئولان باید خارج از محل حادثه حضور داشته باشند و اخبار و گزارشهایی که از تیم عملیاتی حاضر در میدان میرسد را بررسی کنند و اجازه دهند این تیم که مجهز به تجهیزات ایمنی و آشنا به سازه هستند و نقشه ساختمان را در اختیار دارند، به صورت ایمن مشغول فعالیت شوند.
علاوه بر این در نزدیکترین نقطه ایمن به محل حادثه باید فضایی برای استقرار خودروهای امدادی و آمبولانس در نظر گرفته شود تا اگر تیم نجات، فردی را از زیر آوار خارج کردند، امدادگران او را تحویل بگیرند و او را به آن نقطه ایمن ببرند و در آنجا اقدامات اولیه را برایش انجام دهند. درمجموع باید مدیریت صحنه انجام و این موارد در امدادرسانی رعایت شود. البته فراموش نکنیم که در کنار همه این اقدامات در حوزه امداد و نجات، مدیریت روانی جامعه هم بسیار مهم است. الان تیمهای مراقبت روانی باید در کنار خانوادههای افراد حادثهدیده باشند. اما متاسفانه جای این افراد و جای مددکاران اجتماعی در این شرایط، خالی است.
*... و نکته پایانی؟
هموطنان عزیز باید با فرآیند سخت و پیچیده عملیات امدادرسانی در حوادث، آشنا شوند تا هرکسی نتواند در فضای مجازی دروغپراکنی کند و عملکرد هلال احمر و آتشنشانی و سیستم امداد و نجات کشور را زیر سئوال ببرد. باید بدانیم هر عملیات امداد و نجات، پیچیدگی فنی خاص خودش را دارد؛ و نکته آخر اینکه هلال احمر، یک جمعیت است. جمعیت یعنی من، شما، خواهر من، برادر شما، این خانم همشهری و آن آقای هموطن که عاشق این هستند که داوطلبانه به همنوعشان کمک کنند؛ بنابراین اعضای هلال احمر از دل مردم بیرون آمدهاند. تفاوتشان چیست؟ این است که مجموعهای از آموزشهای تخصصی را گذراندهاند. شعار ما در هلال احمر این است: «هر خانواده، حداقل یک امدادگر»؛ که اگر اتفاقی افتاد، تا رسیدن تیمهای امدادی به محل یا رساندن حادثهدیدگان به مراکز درمانی، اعضای خانواده خودشان بتوانند صحنه حادثه را مدیریت کنند؛ بنابراین ما، خودِ مردم هستیم. به همین دلیل است که دلمان میسوزد و دغدغه داریم که کسی باعث تشویش و التهاب خانوادههای جامعه که خانواده خودمان هستند، نشود.
منبع: فارس