پارلمان عراق روز پنجشنبه گذشته قانونی تصویب کرد که بر اساس آن هرگونه رابطه با رژیم صهیونیستی یا همکاری با افراد و شرکتهای صهیونیستی جرم به شمار میرود.
«عادی عبدالمهدی» نخستوزیر سابق عراق در یادداشتی که در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد، با حمایت از اقدام پارلمان این کشور، ۵ نکته را درباره تصویب این قانون برشمرد.
نخستوزیر سابق عراق اعلام کرد که از «مقتدی صدر» رئیس ائتلاف صدر و مبتکر این اقدام و همچنین ائتلافهای «الانقاذ» و «الاطار التنسیقی»، نیروهای مستقل و سایر افراد که از آن حمایت و پشتیبانی کردند، تقدیر میکند.
عادی عبدالمهدی نوشت: «تصویب این قانون نشان داد که ملت عراق در مسائل اصلی خود متحد هستند، حتی اگر در امور کوچک با یکدیگر اختلاف داشته باشند. قانون به عنوان یک اصل موضوعات مورد مناقشه را حل و راه را در مقابل تحولات تعیینکننده روشن میکند.»
نخستوزیر سابق عراق در یادداشت خود به نکات زیر اشاره کرد:
نخست: «خواهند گفت چرا هیاهو؟ ما کالاهای آنها را تحریم کردیم و جنگهایی انجام دادیم، اما به آن چیزی که میخواستیم، نرسیدیم. اما ممکن بود در آن زمان این یک ضرورت باشد، زیرا مانعی روانی و مقاومتی برای جلوگیری از فروپاشی و تسلیم محض شدن ایجاد کرد. دشمن در همه زمینهها قوی بود و ما جز در ایمان و حقمان، در همه آنها ضعیف بودیم. دشمن هر کاری میخواست، میتوانست در فلسطین و خارج از آن انجام دهد. اما ایستادگی و مقاومت ما باعث شد تا دشمن را از پای درآوریم و توان خود را برای حرکت از عقبنشینی به سوی پایداری و دفاع مثبت افزایش دهیم.»
دوم: «جنگ ۱۹۶۷ آخرین پیروزی رژیم صهیونیستی بود. سپس توازن قوا شروع به تغییر کرد، پس مبارزات مسلحانه توسعه یافت. جنگ ۱۹۷۳، عبور از کانال سوئز و خط بارلو، تلاش برای بازپسگیری جولان، آزادسازی لبنان، استواری و آزادی غزه، انتفاضههای سنگ، سیفالقدس، عملیات ویژه و کیفی در جنین، کرانه باختری و اراضی ۱۹۴۸، انتفاضه شکمهای خالی، تونلهای آزادی و مقاومت، بالا رفتن درک افکار عمومی جهانی، ایجاد یک جبهه مردمی مستحکم - که برخی از آنها دولتی هستند - از اعماق آسیا تا اعماق آفریقا با محوریت قدس و فلسطین، همه و همه موجب شد تواناییهای ما برای تحمیل ابزارهای بازدارنده و قوانین جدید درگیری افزایش یابد و بسیاری از توانمندیهای زمینی دشمن را خنثی کرد و حتی موازنههای موشکی و پهپادی در قبال برتری هوایی آن ایجاد شد.»
سوم: «طبیعی بود که اخیراً بسیاری از عوامل تفرقه پدیدار شود، روحیه و توانایی دشمن کاهش یابد، کشتار کودکان، زنان و خبرنگاران افزایش یابد و سازمانهای بینالمللی غربی آن را به عنوان نظام آپارتاید توصیف کنند و این سرآغاز فقدان عنصر ابتکار نزد دشمن و سردرگمی او در برنامهها و تصمیماتش باشد؛ بنابراین رژیم صهیونیستی برای رویارویی با این تحولات به موفقیتهایی نیاز داشت، بنابراین عادیسازی روابط بهعنوان یک فرآیند دور زدن از طریق سیاست، اقتصاد، رسانهها و ترساندن ما از یکدیگر به میان آمد تا این رژیم به آنچه که اکنون از طریق جنگ و نبرد قادر به دستیابی به آن نبود، دست یابد.»
چهارم: «موضع عراق در خط طولی تشدید مقاومت، نقطه عطف و ابتکار راهبردی برای توقف تبعات عادی سازی است و تصویب این قانون فضای شایعات و سردرگمیها را که اخیراً به وفور علیه عراق طرح میشد را کاهش خواهد داد و کسانی را که میخواستند یا هنوز میخواهند در مسیر برنامههای عادیسازی حرکت کنند، در تنگنا قرار دهد. این ابتکار مشوقی برای بقیه مردم ما خواهد بود تا بر دولتها و پارلمانها برای خنثی کردن این طرحها فاشد آورند تا دشمن را سردرگم کنند و نقاط ضعفش را آشکار کنند.»
پنجم: «وقتی ما از فلسطین حمایت میکنیم، با یک کشور یا ملت دیگر اعلام همبستگی نمیکنیم و از کشور یا ملت دیگری حمایت نمیکنیم، بلکه هدف آن مسئله ما نیز هست. وقتی در فلسطین شکست میخوریم، در عراق نیز و در هر مکان و چیز دیگر شکست میخوریم. منازعه اساساً بر سر تحمیل معادلهای است که اسرائیل در رأس آن قرار دارد و آن، عنوان سلطه استعمار بر ما است. اگر ما از این سلطه آزاد نشویم، نه حاکمیت، نه سرزمین، نه قدرت، نه توسعه، نه اقتصاد، نه صلح، نه عزت نخواهیم داشت. با تداوم این امر، همه ما بیت المقدس، سرزمین، ثروتها، اراده و آزادی خود را از دست خواهیم داد، عراق منطقه مسیحی خود را از دست خواهد داد همان طور که منطقه یهودی را از دست داد. بلکه اساسا معانی مسلمانان، شیعیان، سنیها، عربها، کردها، ترکمانها و دیگران را از دست خواهد داد. به این ترتیب ما گروهها و دولتهای متفرقه و متضاد و درگیر با یکدیگر باقی خواهیم ماند تا رژیمهای سلطهگر به عنوان داور و ناجی ما وارد عمل شوند.»
به زمین میخورد و رو به زوال بیشتر