کتاب «یادداشتهای خرمشهر» مجموعه یادادشتها و نامههای شهید بهروز مرادی است، بهروز مرادی اصالتاً اصفهانی بود، اما در خرمشهر بزرگ شد و هنگام آغاز جنگ با بقیه رزمندگان در دفاع از خرمشهر همراه شد، بهروز نقاش زبردستی بود، تابلوی معروف «به خرمشهر خوش آمدید، جمعیت، ۳۵ میلیون نفر» از کارهای خلاقانه اوست.
شهید «بهروز مرادی» را باید قلم سرخ مقاومت خرمشهر نامید، او یکی از جوانان همین شهر بود که با افتادن اولین آجر از دیوارهای خرمشهر سنگینی اسلحه را روی شانه اش احساس کرد و دستانش تا آزادی خرمشهر و از آن جا تا کربلای پنج آن را زمین نگذاشت. قلم او و مکتوباتش، امروز الهام بخش بسیاری از آنانی است که میخواهند بدانند در آن روزهای آتش و خون بر این مردم چه گذشت.
یادداشتهای شهید بهروز از مدافعین خرمشهر شهید بهروز مرادی از جوانانی بود که با افتادن اولین آجر از دیوارهای خرمشهر سنگینی اسلحه را روی شانه اش احساس کرد و دستان خوش تراش اش تا آزادی خرمشهر و از آنجا تا کربلای ۵ آن را زمین نگذاشت.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
اکبر شهید شد، و او را توی کوچههای خلوت و خاموش آبادان تا قبرستانی که شما آنرا دیده بودید، حمل کردند؛ و برای وداع با او بجز اندک رزمندگان همدوشش، چند تا زن پیر و جوان بودند که یکی مادر او و دیگری همسر جوان و داغ دیدهاش بود. امروز هم علی را منجمد و یخزده به قم آوردند و در ردیف دیگر شهدا کاشتند، و پریروز هم داخل خرابههای شهر، یک جمجمه انسان پیدا شد که گویا از قربانیان روزهای اول جنگ باشد؛ در حالی که هیچ استخوانی از اعضای دیگر او وجود نداشت. همه این سختیها را میشود تحمل کرد. اما درد اینجاست که چرا هنوز که هنوز است همه سرگرم مسائلی جزئی هستیم. هر کس دیگری را آماج تهمت و افترا قرار میدهد و خود را مبرّی و مطهّر میداند...
گفتنی ست این کتاب جزو مجموعه کتابهایی است که رهبر انقلاب برای آن متن تفریظ نوشته اند، همچنین این کتاب در سال ۹۶ در ۶۴ صفحه از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.