خبر ترک وطن توسط هر یک از آشنایان و دوستان بدون شک بسیار تلخ است؛ در این بین وقتی خبر مهاجرت یک قهرمان در یک رشته ورزشی مخابره میشود شوکی بزرگ به خانواده آن رشته ورزشی وارد میشود. از سوی دیگر این رفتنها تاثیرات منفی روی جامعه گذاشته و پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد و رسانههای معاند نیز از این اتفاقات به بهترین شکل ممکن برای ضربه زدن به کشورمان استفاده میکنند.
در ادوار گذشته شاهد مهاجرت به دلیل جنگ و مسائل سیاسی، حضور در دانشگاههای معتبر جهانی، افزایش قیمت ارز و چالشهای اقتصادی و ... بودیم، اما در سالهای اخیر شاهد موج جدیدی از مهاجرتها هستیم، موجی که بین قهرمانان و ورزشکاران ایجاد شده است. بسیاری از ورزشکاران کمبود امکانات، بیتوجهی مسئولان ورزش، دعوت نشدن به تیم ملی، نامشخص بودن آینده روشن، مخالفت با حجاب و نابسامانی وضعیت اقتصادی ایران و... را دلایل مهاجرت خود بیان کردهاند. طبق تحقیقات صورت گرفته رشتههایی همچون شطرنج، کشتی، تکواندو، جودو، ژیمناستیک و قایقرانی از جمله رشتههایی هستند که ورزشکارانشان بیشترین خروج را داشتهاند.
برای بررسی چند و چون پناهندگی ورزشکاران ایرانی باید یک موضوع اصلی را مورد ارزیابی قرار داد و آن هم اینکه پناهندگان چه چیزی به دست میآورند و چه چیزی را از دست میدهند. توقع میرود قهرمانانی که وطن را ترک میکنند و راه بیبازگشت مهاجرت را انتخاب میکنند تمام جوانب را سنجیده و سپس تصمیمگیری کنند، اما چیزی که عیان است این است که آنها تحت تاثیر برخی اتفاقات احساسی، لجبازی با برخی مسئولان یا در باغ سبز نشان دادن بیگانگان تصمیم به مهاجرت میگیرند.
در روزهای اخیر نام یکتا جمالی، پریسا جهان فکریان و متین بالسینی در رسانههای مختلف مطرح میشود؛ ورزشکاران و قهرمانانی که با سن و سال کم و به احتمال فراوان تحت تاثیر احساسات و هیجانات راه خروج از کشور را در پیش گرفتند. نکته مهمتر اینکه مخالفان ورزش ایران برای هیچ ورزشکاری فرش قرمز پهن نکردهاند و به همین دلیل قهرمانانی که وطن را ترک میکنند و زیر پرچم کشور دیگری حاضر میشوند دیر یا زود، کم یا زیاد از تصمیم خود پشیمان میشوند.
در همین راستا سعید معروف، کاپیتان سابق تیم ملی والیبال کشورمان که یکی از چهرههای مطرح ورزش ایران به شمار میرود و سابقه زندگی و چند سال حضور در کشورهای دیگر را هم دارد میگوید: «من از طرف آن آدمها نمیتوانم نظر بدهم و نمیدانم چه چیزی باعث این اتفاق میشود. شنیدهام کسانی که این کار را میکنند، در نهایت پشیمان شدهاند و اعلام کردهاند که تصمیم درستی نبوده است. یکی از سختترین کارها بازی کردن برای پرچم کشوری دیگر است و هیچ ورزشکاری این را دوست ندارد.»
ستاره والیبال ایران و جهان ادامه میدهد: «تعداد ورزشکارانی که ایران را ترک کرده اند آنقدر زیاد نیست که بخواهیم این قضیه را مهم جلوه دهیم، ولی همه آنها دوست دارند در کشور خودشان بازی کنند. متاسفانه مشکلات اقتصادی در کشور ما مردم را به سختی انداخته و ورزشکاران نیز جزئی از همین مردمی هستند که دچار سختی شدهاند. قطعاً آن آدمها هم دوست دارند در شرایط و زندگی بهتر در کشور خودشان زندگی کنند، اما باید قبول کنیم الان شرایطی وجود دارد که شاید مردم از نظر اقتصادی و زندگی در سختی باشند که شامل تمام صنوف از جمله ورزشکاران است و امیدوارم شرایطی پیش بیاید که این موضوع برطرف شود.»
با نگاهی به ورزشکارانی که راه خروج از کشور را در پیش گرفته اند، میتوان بیشتر بر صحبتهای ستاره ۳۶ ساله والیبال صحه گذاشت. نفراتی همچون کیمیا علیزاده که موفق شد در تیم ملی تکواندو ایران تاریخ ساز شود و پس از آن از کشور خارج شد و زیر پرچم پناهندگان دچار ناکامی شد و از رسیدن به مدال بازماند. یا سعید ملایی جودوکار سابق کشورمان که تلاش کرد با خروج از کشور به آمال و آرزوهای خود برسد و البته کسب مدال با پرچم مغلوستان را داشت، اما مشخص نیست که زیر پرچم کدام کشور به فعالیت ادامه خواهد داد.
به این ترتیب امید میرود تا شرایطی فراهم شود که ورزشکاران و قهرمانان کمترین بهانه را برای خروج دائم از کشور داشته باشند. به هر حال آنها الگوی هزاران هوادار و علاقمند هستند و چشم بسیاری از جوانان به آنها است. باید تدابیری اندیشیده شود که الگوهای جامعه نمادی از مقاومت، مبارزه و تلاش باشند، نه اینکه با کوچکترین موضوعی خم به ابرو آورده و به وطن خود پشت کنند. مهاجرت و ترک وطن برای بسیاری از آنهایی که رفتند یک مسیر پرپیچ و خم و بیبازگشت است و چه بهتر که برای اتخاذ چنین تصمیم مهمی تمام جوانب سنجیده شود.
منبع: فارس