حامد عسکری شاعر و نویسنده معاصر، در کتاب «خال سیاه عربی» خاطرات خود از سفر حج را روایت کرده است.

یکسری از کتاب‌ها هستند که شاید اگر سر وقت آن‌ها را نخوانیم به اصطلاح تاریخ مصرف آن‌ها بگذرد و دیگر جذابیتی برای مخاطب نداشته باشند، اما نویسنده‌هایی هستند که قلمشان محدود به زمان و مکان نیست و نفوذ کلمات آن‌ها مخاطب را پای کتاب میخکوب نگه می‌دارد.

فرقی نمی‌کند که این نویسنده‌ تاثیرگذار کتابی در قالب نامه‌های عاشقانه بنویسد یا شعر و غزل؛ حتی اگر هم در سفر باشد به دنبال نوشتن خواهد بود.

حامد عسکری شاعر و نویسنده‌ معاصر ایرانی که با «پریدخت» میان مخاطبانش شناخته شد، با اثرش به نام «خال سیاه عربی» تصویر جدیدی از خود نشان داده است.

خال سیاه عربی خاطرات سفر حج این نویسنده است که در قالب سفرنامه در ۲۴۴ از سوی انتشارات امیرکبیر در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است.

این کتاب با روایتی از فلسفه وجودی خداوند در کودکی نویسنده کتاب آغاز شده و توصیف‌های جان دار حامد عسکری همانند دوربین واقعی عمل می‌کند تا مخاطب بتواند از قوه‌ تخیلش به خوبی استفاده کند و در طول گفتگوی بلند این نویسنده با خود همراه شود تا درگیر روایتی شود که نویسنده از حجش بیان می‌کند.

نویسنده‌ کتاب با درایت در نوشتن، روایت از سفرش را به گونه‌ای آغاز کرده که تاییدی است بر تاثیرگذاری قلم او بر مخاطبان. همچنین این نویسنده‌ اهل شهرستان بم ذهن خواننده را به گونه‌ای آماده کرده تا در طول خوانش کتاب علاوه بر همراهی چشم‌ها با متن، روح مخاطب هم درگیر سفر شود.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«خدا… این کلمه، این مفهوم، بزرگ‌ترین سؤال کودکی من بود و از سی وهفت سال پیش تا همین لحظۀ اکنون، مغزم دست گذاشته روی علامت سؤال صفحه کلید مغزم و هنوزاهنوز برنداشته. این مفهوم، این نیرو، این نور، این قدرت، این هر چی که هست، کیست؟ از کجا آمده؟ قرار است برای من چه کار کند و قرار است برایش چه کار کنم؟ خدا را توی همان چند سال اول کودکی از چند تا عینک مختلف دیدم. عینک اول عینک معلم‌های دینی مان بود.»

گفتنی است این کتاب تنها یک ماه پس از چاپ نخست توانست به چاپ پنجم نیز برسد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۵۷ ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱
❤️❤️