خبرنگار سینمای باشگاه خبرنگاران جوان در فروردین ماه سال ۱۳۹۴ با مرحوم نادر طالبزاده مصاحبهای کرده بود که در ادامه بخشهایی از صحبتهای آن مرحوم درباره خانوادهاش را میخوانید.
نادر طالب زاده، نویسنده، کارگردان و مستندساز درباره خانوادهاش گفت: مادر من سیده وحیده امیر ملوک شرفی نوه آیتالله شرف العالی اصفهانی است و من کاملاً برای همین خاک و بوم هستم.
او از ادعای اینکه مادرش آمریکایی است میگوید که اینکه مادر من آمریکایی است، شایعات برآمده از صدای آمریکا است. تا قبل از انقلاب اسلامی در آمریکا بودم و تجربیات خوبی از آنجا کسب کردم.
مرحوم طالب زاده از ۱۶ تا ۲۶ سالگی اش در آمریکا بوده است و طبق گفته هایش مشاهداتش در آمریکا بعدها به دردش خورده است. پدر و مادرش علاقه زیادی به ادامه تحصیل او داشتند و مادرش که از سادات است شخصا زبان انگلیسی را به وی آموخته است.
او میگوید با آنکه در آمریکا تحصیلاتش را گذرانده و بعد از انقلاب به راحتی میتوانسته تابعیت آمریکا بگیرد حتی گرین کارت هم ندارد، زیرا خودش نخواسته است.
طالب زاده از تاثیراتی که پدرش بر جهت فکری او گذاشت گفته بود که در سال ۴۳ و قیام بزرگ "عشایر جنوب" در ۱۰ سالگی شاهد یک حادثه مهم تاریخی بود.
بیشتر بخوانید:
پدرش با اینکه افسر وفادار و وطن پرستی بود، تن به ظلم نداد و در مقابل شاه قرار گرفت و به همین دلیل خانه نشین شد.
از سال ۴۴ به بعد این موضوع برایش به یک الگو تبدیل شده بود که یک فرد در آن زمان با آن موقعیت، چنین کار بزرگی را انجام داده است.
پدر مرحوم طالب زاده بعد از این اتفاق سال ۴۳ خانه نشین، سال ۴۴ دادگاهی و سال ۴۵ حکم بازنشستگیاش زده شد. پدرش جوانترین افسری بود که به صورت اجباری بازنشسته شد.
ماجرای کامل پدر مرحوم طالب زاده در کتاب "قیام عشایرجنوب" (ص ۴۸۶ تا ۴۹۵) نوشته دکتر کشواد سیاهپور نوه غلامحسین سیاهپور (کسی که در سال ۴۳ علیه شاه قیام میکند) و هفتهنامه فردوسی (شماره ۳۶۰ سال ۱۳۳۷) آمده است.
همچنین در کتاب "نبرد گجستان" محمد کرم رزم جو و همچنین سخنان مورخ آکادمیک و معروف ایران دکتر عبدالله شهبازی هم شاهد بر ماجرای حمایت پدر مرحدم طالب زاده از عشایر جنوب است.
مرحوم طالب زاده از ادعایی گفت که صدای آمریکا در ویکی پدیا او نوشته پرده برداشت: اگر پدرم در کودتای ۲۸ مرداد حضور داشت ۲ سال دادگاهی و در سن جوانی و ۲۰ سال قبل از بازنشستگی خانه نشین نمیشد.
در کتاب "تاریخ معاصر ایران" (سال ۱۳۲۰ شماره ۳۰) مقالهای به نام "سرلشگر اردوگاه کیست" نوشته دکتر سیاهپور مفصل به زندگی پدر من پرداخته است.
همین طور کتاب "تاریخ اجتماعی کهکیلویه و بویر احمد" که نویسنده آن را به خاطر نمیآورم یک فصل در این مورد صحبت شده است.
یک سری افراد خارجی و داخلی که میدانند پدر من قبلاً ثروتمند بوده و اکنون وضع مالی خوبی ندارد، دوست دارند، امثال ما را هدف قرار دهند تا به منافع خود دست یابند. البته با وجود این منابع مستند دیگر کسی ادعاهای صدای آمریکای بهائی را گوش نمیدهد. زیرا میداند که پدر من در زمان کودتای ۲۸ مرداد اصلاً در تهران نبوده و چیزهایی که در موردش میگویند دروغ است.
عزیز دل بود من به شخصه دوستشان داشتم ودارم
هیچ وقت زحمات ایشان ازیاد خاطر من نخواهد رفت
روحش شاد یادش گرامی یک بار دیگر به خانواده معزا ومنسوبین تسلیت عرض میکنم
تیزهوش،باسواد،کاربلد،واقع بین، آینده نگر، نگاه ژرف
رو هوا حرف نمی زد
قطعا دشمن زیاد داشت
درود بر مردانی که همیشه صدای حق و حقیقت و حقانیت و مظلومیت بودند.