تاریخ بیش از سه هزار ساله همدان پایتخت تاریخ و تمدن ایران، سرشار از گنجینههای ارزشمند آداب و رسوم کهن به جا مانده از گذشتگان است، سنتهایی که به کوچه پس کوچههای هگمتانه در ماه مبارک رمضان رسیده و برگرفته از اعتقادات دینی و فرهنگ دیرین این دیار است.
طبق این آیینها مردم دیار الوند در اواخر ماه شعبان آرام آرام خود را برای ماه مهمانی خدا و انجام تکالیف شرعی ماه مبارک رمضان آماده میکنند، از تطهیر و پاکسازی مساجد، تکایا و حسینیهها گرفته تا پخت انواع شیرینی، نان و غذاهای خاص و محلی، سنتهایی که در برخی مناطق شهری و روستایی همدان هنوز زنده است و به ماه رمضان رنگ و لعابی ناب و معنوی میبخشد.
حاج محمد اصلاحی پیرمرد ۹۲ ساله همدانی که خود را جا مانده از قافله روزهداران میداند و برای روزگاری که روی پای خود بود و غرق در آیینها و سنتهای رمضان، یکهتازی میکرد، حالا آهی از ته دل میکشد و میگوید: امروز رمضان رنگ و بوی دیگری دارد و سنتها یکی پس از دیگری رنگ میبازد.
او از این آداب و رسوم رمضان حرف بسیار برای گفتن دارد، سخنهای نابی که در قالب یک کتاب هم نمیگنجد و به گفته او جوانان باید این سنتها را ادامه دهند، اما در زندگی ماشینی غرق شدهاند و دیگر خبری از آن چاوشخوانی، کیسهبرکت و روزههای کلّه گنجشکی نیست.
حاج محمد نگاهی به اطراف انداخت و با حسرت به جای خالی گلبانو همسرش میاندازد، یادی از ایام گذشته و شبهایی که با یکدیگر سحری میخوردند و گلبانو او را تا بالای پشتبام همراهی میکرد تا با چاوشخوانی، هم ولایتیهایش را برای سحر بیدار کند.
او گریزی به سنتهای دیرین همدان میزند که بیشتر در روستاها رواج داشته و امروز نیز این سنتها خیلی اندک زنده است.
رمضان؛ گنجینهای ارزشمند از سنتهای کهن همدان
به گفته حاج محمد خانوادههای همدانی بنا به وسع و توان مالی مایحتاج و اقلام غذایی مورد نیاز خود را برای ایام روزهداری فراهم میکردند و در این میان نیازهای طبقه فقیر با متوسط و متمکنان متفاوت بود و در گذشتههای دور یک وعده غذای متمولان و ثروتمندان برنج و برای طبقه متوسط گاه هفتهای یک بار بود و عمده غذای مردم برای افطاری انواع آش، شیر و خرما، نان جو، نان و پنیر و سبزی و گردو، آبدوغ خیار، حلیم، کلوچه، شیرینی مخصوص همدان همچون انگشتپیچ، حلوازرده و کماج و مسقطی بود.
ماه رمضان اگر در فصل گرما بود، هیات امنا و خادمان مساجد و تکایا در صدد تهیه وسایل سرمایشی و در فصل سرد وسایل گرمایشی بودند و با کمک جوانان فرش و قالیچههای مسجد را میشستند و با مُزیّن کردن در و دیوار مساجد و حسینیهها به پارچههای مُنقش به آیات قرآن و روایات و اشعار مذهبی به استقبال ماه رمضان میرفتند، سنتهایی که امروز نیز به وفور در نقاط مختلف همدان بهویژه روستاها زنده است.
قبل از پایان ماه رمضان خادمان جلسهای تشکیل میدادند و از اهالی در حد توانشان مقداری پول یا محصول همچون گندم، جو و عدس جمعآوری و به روحانی تقدیم میکردند و اگر مهر روحانی به دل روستاییان مینشست، سال آینده نیز در ماه رمضان او را دعوت میکردند.
او ادامه میدهد: معمولا اهالی روستاهای همدان اگر شخص خاصی را میشناختند، از او برای هدایت مردم و بیان احکام و واجبات ماه مبارک رمضان دعوت میکردند، در غیر اینصورت از مراجع برای دعوت از یک روحانی برای حضور در مسجد روستا درخواست میکردند، روحانی معرفی شده هنگام حضور در روستا در منزل یکی از خادمان یا بزرگان روستا اسکان داده میشد و برخی مواقع نیز نیکوکاری پیدا میشد و تمامی هزینههای این روحانی را در یک ماه مبارک رمضان تقبل میکرد، اگر چنین اتفاقی نمیافتاد، در مدت این یک ماه اقامت روحانی در روستا، هر یک از خادمان، اعضا و یا اهالی روستا به ترتیب او را به منزل خود دعوت میکردند.
حاج محمد، حضور روحانی در روستا را یک اتفاق ناب میداند، از همدلی و مشارکت اهالی روستاها برای کمک و مشایعت روحانی تا چیدن برنامههای رنگارنگ در طول روز، خود حکایتی است که آرزو دارد باز هم به آن دوران برگردد.
او میگوید: من اگر به جای جوانان بودم از این فرصتها به خوبی استفاده میکردم، این لحظهها به یادماندنی بود که برای رمضان سال بعد حسابی دلتنگ میشدیم.
حاج محمد اینگونه جمله قبلی خود را تکمیل کرد: قبل از پایان ماه رمضان خادمان جلسهای تشکیل میدادند و از اهالی در حد توانشان مقداری پول یا محصول همچون گندم، جو و عدس جمعآوری و به روحانی تقدیم میکردند و اگر مِهر روحانی به دل روستاییان مینشست، سال آینده نیز در ماه رمضان او را دعوت میکردند.
کلوخاندازان؛ سنتی ریشهدار برای تطهیر روزهداران
به گفته کارشناسان میراث فرهنگی، جشن پیش از ماه رمضان را کلوخاندازان میگویند که در اکثر نقاط ایران از جمله همدان این آیین در آخرین روز از ماه شعبان از سال قمری برگزار میشود، جشنی که از متون کهن یادی از آن نشده یا نگارنده از آن بیاطلاع بوده است، رسم بر آن بود که اغلب مردم همدان وسایل مورد نیاز و خوراک خود را آماده کرده و به اطراف شهر و آبادی به ویژه کشتزارها و باغ میرفتند و بساط چای و خوراکی را عَلَم میکردند.
در این آیین هنگام عصر کلوخ برمیداشتند و نیت میکردند تا پایان ماه گناه نکنند و سپس کلوخ را محکم بر زمین میزدند، پیشینیان معتقد بودند با شکستن کلوخ، امیال نفسانی خود را زیر پا میگذارند و میل به پیروی از نفس را در خود میشکنند، عدهای از همدانیها نیز از بزرگ تا کوچک در قدیم هنگام غروب در این آیین کلوخی را در دست میگرفتند و رو به قبله میایستادند و با این دعا که خدایا گناهان و کارهای بد گذشته را شکستیم، خود را برای عبادت و روزه ماه رمضان آماده میکردند، آنگاه کلوخ را محکم بر زمین میزدند تا خُرد شود.
چاوشخوانی؛ نوای رمضان در کوچه پس کوچههای شهر
یکی از راههایی که از قدیمالایام مردم همدان برای بیدار شدن در سحر از آن استفاده میکردند، صدای بانگ خروس بود، خروس سه بار میخواند، مرحله اول بیدار باش، مرحله دوم خوردن سحری و بانگ سوم دست کشیدن از خوردن است، دهل زدن، شلیک تیر با تفنگ، کوبیدن دیوار همسایه، جار زدن، مناجات، سحرخوانی و چاوشخوانی از دیگر سنتهای گذشته همدانیها در ماه رمضان بود که به دلیل نبود رادیو، تلویزیون و ساعت از این روشها برای بیدار کردن مردم در سحر استفاده میکردند.
در گذشته برخی افراد موظف بودند نیمههای شب در کوچه و محلههای شهر و روستا بگردند و با خواندن اشعار و ذکرخوانی و چاوشخوانی، زمان سحر را خبر دهند و با این روش روزهداران را بیدار میکردند.
کارشناس مردمشناسی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان در این باره می گوید: در ایام قدیم علاوه بر بانگ خروس و بیدار شدن مردم برای سحری، افرادی که صدای خوبی داشتند، به ویژه در روستاها برای مطلع کردن مردم از هنگام سحر، بر پشتبام منازل میرفتند و چاوشخوانی میکردند و در مدح حضرت علی (ع) ذکر میگفتند.
فریبا نعمتی گفت:اگر بخواهیم آیینی مخصوص ماه مبارک رمضان را در استان همدان ثبت کنیم، انواع چاوشخوانی، سحرخوانی و ذکرخوانی با لهجههای مختلف است که باید ثبت معنوی شود.
او گفت: آیینهای ماه قمری و این سنتها در بسیاری از نقاط کشور مشترک است و آیینهایی همچون ماه مبارک رمضان را احکام شرع برای ما تعیین میکند و ما نمیتوانیم در این آیینهای مذهبی دست ببریم.
کارشناس مردمشناسی میراث فرهنگی همدان افزود: پس از بهبود شرایط کرونا، تلاش میکنیم اطلاعات مربوط به این آیین را در نقاط مختلف استان جمعآوری و نسبت به ثبت ملی آن اقدام کنیم.
نعمتی به برخی آداب و رسوم مردم همدان در ماه رمضان و مشترک بودن این آیینهای مذهبی با سایر نقاط کشور اشاره کرد و دعوت از یک روحانی برای بیان احکام و شرع این ماه توسط کدخدا یا بزرگ روستا قبل از فرا رسیدن ماه رمضان، تمیز کردن مساجد یا حسینیهها، اقامت روحانی به مدت یکماه در منزل کدخدا یا بزرگ دِه را از جمله این آداب و رسوم برشمرد.
او می گوید: باور مردم بر این بود که تمام نمازهای یومیه خود را در ماه مبارک رمضان باید در مسجد بخوانند و صبح، ظهر و بعد از افطار به مسجد میرفتند.
کارشناس مردمشناسی میراث فرهنگی همدان با اشاره به چرخش ماه قمری و متغیر بودن فصلهای ماه رمضان ادامه داد: همدان، چون استانی سردسیر است، بیشتر غذاهایی که روزهداران در افطار و سحر استفاده میکردند، انواع آبگوشت و آش بود و زنان نیز نان محلی میپختند.
نعمتی گفت: کسانیکه توان مالی خوبی داشتند، یک یا چند نوبت ماه رمضان در منزل خود افطاری میدادند و عدهای دیگر نیز افطاری و نذریهای خود را همچون شیر و خرما، حلیم، آبگوشت و آش در مساجد توزیع میکردند.
اوگفت: مردم همدان همانند دیگر نقاط ایران شبهای قدر را تا صبح بیدار بودند و با خدا راز و نیاز میکردند و بر اساس باور و اعتقادات مذهبیشان، عدهای کسب و کارها و کار کشاورزی خود را در این ماه تعطیل میشد.
کارشناس مردمشناسی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان درباره سنتهای عید فطر نیز گفت: همدانیها به ویژه روستاییان عید فطر را بسیار بزرگ میدانستند و همانند عید نوروز، پس از افطار به دیدن بزرگان دِه میرفتند و در این روز برنج و بعد از آن غذاهای سبک میخوردند.
عیدی بردن برای نوعروسان و یا گرفتن هدیه برای خانوادههای عزادار برای از عزا درآوردن آنها از دیگر سنتهای رایج در ماه مبارک رمضان در همدان است.
حلوازرده و انگشتپیچ؛ یادگاری از گذشتگان همدانیها
کارشناس گردشگری میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان ادامه داد: همدانیها برای اینکه بتوانند یک ماه را به خوبی روزه بگیرند، شیرینی نو و جدیدی همچون حلوازرده، انگشتپیچ و کُماج درست میکردند، سنتی که مختص همدان است و در حجم زیاد درست میکردند و باید به قنادیها سفارش دهند.
نعمتی گفت: در برخی روستاها نیز زنان شیرینی و نانهای مخصوص آن روستا را درست میکردند و البته غذایی که تنها مختص همدان در ماه رمضان باشد، نداریم و با توجه به فصل، غذای متناسب با آن فصل را استفاده میکردند.
کیسهبرکت سنتی دیرین در رمضان
مشهور است که در سالهای دور زنان همدانی در اواخر ماه رمضان روز بیست و هفتم این ماه نسبت به دوخت کیسهبرکت اقدام میکردند و کسانیکه قصد انجام این سنت را داشتند، برای اقامه نماز ظهر و عصر به مسجد رفته و قطعهای پارچه و نخ و سوزن نیز همراه خود میبردند و بین نماز ظهر و عصر این کیسه را میدوختند و مقداری پول در آن میگذاشتند و بین اعضای خانواده تقسیم میکردند تا خیر و برکت نصیب همه اعضای خانه شود و برکت ماه رمضان به ماههای دیگر سال نیز منتقل شود.
مردم همدان، اما باور جالبی داشتند که همین باور باعث به وجود آمدن آداب و رسومی در این ماه شد به گونهای که برخی خانوادهها بعد از هر افطار، خردههای نان را از سر سفره جمع میکردند و در ظرفی مخصوص میریختند و این خرده نانها را تا عید قربان نگه میداشتند تا آبگوشتی که از گوشت قربانی تهیه میشد، میل کنند.
از غذاهای ویژه همدانیها در ماه مبارک رمضان میتوان به آش رشته، آش ترش، آش ترخینه، اماج، سرداشی، ترحلوا، آبگوشت بزباش، آبگوشت کلم، آبگوشت خشکبار، آبگوشت قرمه، رشته پلو، شیربرنج، شامی کباب، طاس کباب، بورانی و شیرینیهای رایج در همدان همچون کماج، حلوازرده؛ انگشتپیچ، آگرده، زولبیا و بامیه و نانهای اوفاق و گرده چرب اشاره کرد.
یک کارشناس فرهنگی استان همدان نیز در مورد آداب و رسوم مردم در ماه مهمانی خدا گفت: روزه کلّهگنجشکی، امر و نهی بزرگان به جوانان، تعطیلی مغازهها، تغییر ساعت برخی کسب و کارها، بازار داغ زولبیا و بامیه و شیرینیهای مخصوص، سنت حنا گرفتن کف دست و ناخن اغلب زنان و دختران جز آنها که عزادار بودند، از جمله این آداب و رسوم است.
«علیرضا گودرزی» ادامه داد: مردم در برخی از نقاط همدان همچون ملایر معتقد بودند که در ایام ماه رمضان دستهایش را برای دعا به سوی خداوند بلند میکنند، اگر دستهای آنها حنایی نباشد، از درگاه الهی بینصیب خواهند ماند و با این اعتقاد سعی میکردند رنگ حنا را تا آخر ماه رمضان حفظ کنند.
به گفته او پختن آش ترش در روز عید فطر در بسیاری از نقاط استان همدان به ویژه روستاها رسم است و مردم معتقد هستند که برای دستگاه گوارش مفید است و امروز همچنان این رسم تداوم دارد.
گودرزی به برگزاری جلسههای قرائت قرآن که رسم زنانه بود اشاره کرد و گفت: روز آخر ماه رمضان عدهای از اعضای جلسه به عنوان تبرّک مقداری برنج، نمک، حنا و آب در بطری میآوردند و وسط جلسه میگذاشتند و یکی از اعضا اجناس را روی هم میریخت، برنج روی برنج، نمک روی نمک تا جزء سیام قرآن که تمام میشد، گرداننده جلسه دعایی میخواند تا اجناس یاد شده متبرّک شود.
جلسات قرآن هنوز ویژه بانوان در روزهای ماه مبارک رمان در اغلب نقاط استان برقرار است.
او گفت: برنج، نمک، حنا و آب را بستهبندی و بین اعضا تقسیم میکردند و آنها را به خانه میبردند و برنج متبرک را روی برنجها میریختند تا برکت پیدا کند و حنا را بر دست و پا یا موی سر میگرفتند تا دردها از بدن دفع شود و آب نیز برای زنده ماندن و طولانی شدن عمر بود.
این کارشناس فرهنگی از دیگر سنت همدانیها در جلسههای قرائت قرآن زنانه و مردانه در ماه مبارک رمضان اینگونه توضیح داد: در این جلسات سوره توحید نصیب هر کسی میشد، به شکرانه این نعمت باید آش رشته میداد و او این رسم را به جا میآورد و با پخت آش در منزل، آن را در جلسه میآوردند و بین اعضا تقسیم میکرد، اما در جلسههای مردانه به جای آش رشته، به شیرینی اکتفا میشد.
این گوشهای از آیینها و سنتهای همدان در ماه مبارک رمضان است که بسیاری از آنها در پیچ و خم تاریخ فراموش یا کم فروغ شدهاست، آیینهایی که باید نغمه رمضان ماه مهمانی خدا را سر میدادند...
منبع: ایرنا