کتاب «مرگ الیویه بکای و داستانهای دیگر» اثر امیل ادوارد شارل آنتوان زولا با ترجمه محمود گودرزی در انتشارات افق منتشر شد.
در این کتاب با شش داستان مواجه میشویم. در داستان اول با عنوان «مرگ الیویه بکای» با داستانی درباره «نزار» مواجه میشویم. وی از دوران کودکی حالت بی حسی و کرختی دارد بیماری اش شبیه مرگ است با این تفاوت که صداها را میشنود و رفتار و گفتار را درک میکند.
در داستان دوم با عنوان «سروان بورل» با شخصیت قماربازی مواجه هستیم که در خدمت نظام به درجه سروانی میرسد. مافوق سروان سرگردی پیر است که دوستی دیرپایی با خانوادهی سروان بورْل دارد، هرچه سرگرد دلواپس حال مادر و دختر بورْل است، خودش در عوالم عیش سیر میکند. کار سروان بهجایی میرسد که برای خرج عیاشی دست به اختلاس میزند
داستان سوم کتاب با عنوان «چگونه میمیریم» درباره رابطه سرد کنت و کنتسی است که سالها دور از عوالم یکدیگر سر به زندگی خودشان دارند و جز در مراسمی خاص سراغی از یکدیگر نمیگیرند. کنت درگیر بیماری خطرناکی است و به زودی میمیرد. همین مسئله دل کنتس را به رحم میآورد.
داستان چهارم کتاب با عنوان «سیل» داستان خانوادهای خوشبخت را روایت میکند پدربزرگشان سعادت این خانواده را روایت میکند. از غروب تا طلوع به نگونبختانی بدل میشوند که سیل و فقط سیل میتواند اینهمه سعادت را بروبد و به هوا دهد. سیل میآید. سیلی عجیب که همهی خانوادهی پیرمرد را به چشمبرهمزدنی به دست مرگ میسپارد. مرگ تکتک آنها از زبان پیرمرد وحشتناک است؛ میگوید که کجا و چطور سیل کسوکارش را میگیرد و تن بیجانشان را هم پس نمیفرستد.
داستان پنجم کتاب با عنوان «آنژلین» داستان خانهای متروک و شبه زده است یکی از آدمهای قصه، ماجرای خانه را روایت میکند این باعث میشود خانه فروش نرود. راوی کنجکاو میشود سر از کار خانه دربیاورد و روایت دیگری از خانه میشوند. اما روزی از سر گذری اتفاقی میبیند خانه ساکنان جدید پیدا کرده و پیجوی داستان میشود و ساکن خانه روایتی دیگر میگوید.
آخرین داستان کتاب، داستان «ژاک دامور» است. امیل ادوارد شارل آنتوان زولا رماننویس، منتقد ادبی، نمایشنامهنویس و روزنامهنگار فرانسوی، مهمترین نماینده مکتب ادبی ناتورالیسم است. آثارش تا امروز در زمره پرخوانندهترین و پرفروشترین کتابهای جهان ادبیات قرار دارد.