در دوره قاجاریه نیز نوروز شادی‎‌‌ها و گرفتاری‌‌های مالی به دنبال داشت که در این گزارش می توانید مطالعه کنید.

اغلب سیاحان غربی که از دوران صفویه تا اواخر قاجار به ایران می‌آمدند، درباره نوروز نوشته اند؛ درباره جشن و رسوم و شادمانی بیشتر و درباره مشکلات و بی پولی و خرج‌های نوروز کمتر. معلوم است که از بیرون دیده اند ماجرا را و مسحور زیبایی و فرحناکی ایام نوروز در ایران بوده اند و کمتر خبر داشته اند از درون خانه‌ها و حال دل نان آوران خانواده‌ها در برابر هزینه‌های نوروز. درباره خوشی‌های جشن نوروز «هاینریش کارل بروگش» آلمانی که در اواسط قاجاریه به ایران آمده بود در سفرنامه اش می‌نویسند: «کلمه نوروز برای همه ایرانیان یک کلمه سحرآمیز و معجزه آساست. با شنیدن آن قلب همه می‌تپد و چهره همه خندان می‌شود و به یاد آن و به امید نوروز آینده که روزگار بهتری داشته باشند، تمام گرفتاری‌ها و مشکلات کنونی خود را تحمل می‌کنند و تمام سال را در آرزوی رسیدن نوروز هستند.»

در مقابل «آرتور دو گوبینو» فرانسوی در سفرنامه دوران قاجاری اش می‌نویسد: «مهم‌ترین مواقع روز‌های اول سال است که مردم برای تامین هزینه‌های عید نوروز احتیاج به پول دارند. به‌طور کلی در تمام موارد سرور و شادمانی یا عزاداری و خدا می‌داند که تعداد این روز‌ها و به‌ویژه ایام جشن و سرور نزد ملتی که بزرگ‌ترین مشغولیاتش تفریح است چقدر زیاد است، مردم شهرنشین ایران در جست‌وجوی پول هستند.»

سیاحان غربی و خارجی‌هایی که در ایران سکونت داشته اند، درباره نوروز مطالب مفصلی نوشته اند. در این میان «یاکوب ادوارد پولاک» آلمانی که از معلمان دارالفنون بوده درباره نوروز به انواع شیرینی‌ها اشاره می‌کند که با کاروان به شهر‌ها می‌رسد و البته نکته جالبی را درباره خرج‌های عید می‌گوید که شنیدنی است: «جشن سال نو در زندگی عمومی و خصوصی ایرانیان امری است بسیار مهم است... از دو تا سه ماه پیش از عید تهیه مقدمات آن شروع می‌شود. مقادیر زیادی شیرینی در شهر‌های اصفهان و یزد ساخته می‌شود که آن را با کاروان‌ها به سراسر مملکت می‌فرستند. مصرف شیرینی از حدود تصور و خیال آدمی هم فراتر می‌رود. اصولا ایرانی‌ها در هر سن و سالی که باشند به شیرینی سخت علاقه مندند. اما در نوروز حتی فقیرترین افراد نیز باید انباری از شیرینی داشته باشند و همچنین برای دوستان و خویشاوندانشان از آن بفرستند. در هیچ خانه‌ای نیست که کلوچه، البته با تفاوت جنس بهتر یا بدتر، دیده نشود. بعد از کلوچه، نبات... و بسیاری از میوه‌های شکر سود و خمیر‌هایی که در دنبه و کره سرخ شده است همه جا محبوبیت عمومی دارد. فقیرترین طبقات مردم به جای قند و شکر برای تهیه شیرینی از شیره استفاده می‌کنند. اما هر مزه‌ای این شیرینی‌ها داشته باشد، چندان مهم نیست، مهم این است که سال را با شیرینی آغاز کنند. غیر از شیرینی‌ها باید از میوه‌هایی که آن‌ها را با تردستی تا نوروز‌تر و تازه نگاه می‌دارند، یاد کرد. مثلا خربزه اصفهان و قم، انگور، انار ساوه، گلابی نطنز و سیب دماوند را دربار‌های بسیار بزرگ صادر می‌کنند. هرکسی از دستش برآید و به خصوص هر زنی در نوروز لباس نو به تن می‌کند. به همین دلیل کار تهیه و فروش پارچه در این ایام به حداکثر قوت می‌رسد و بعضی از روسای خانواده‌های پرجمعیت باید همه امکانات خود را تجهیز کنند و حتی وام دار هم بشوند تا این احتیاج غیر قابل اجتناب خانواده خود را تامین کنند. به خصوص شلوار پف کرده ابریشمی چیزی است که چشم همه زن‌ها به دنبال آن است و باعث خانه خرابی شوهر‌ها می‌شود.»

این مشکلات مالی در نوروز فقط به دوره قاجار اختصاص ندارد و همیشه بوده است. یک نمونه اینکه «ژان باتیست تاورنیه» درباره نوروز‌های دوره صفویه می‌نویسد: «نوروز با همه زیبایی هایش در بعضی جنبه‌های اقتصادی خانواده‌های ایرانی در دوره صفوی نقش منفی بازی می‌کرد. برای روز اول سال اگر یک ایرانی اتفاقا پول نداشته باشد که یک قبای نو تدارک کند، اگر باید تن خود را گرو بگذارد، می‌گذارد و قبای نو را حتما تهیه می‌کند!» روی دیگر سکه مشکلات مالی نوروزی اخلاق نوروزی ایرانی‌ها در یاری رساندن به دیگران است. «چارلز جیمز ویلز» انگلیسی در سفرنامه قاجاری اش درباره عادت و رسوم اجتماعی ایرانیان در ایام نوروز می‌نویسد: «هیچ فصلی از فصول مانند عید نوروز به درویشان خوش نمی‌گذرد و در هیچ ایامی مانند ایام عید آن‌ها نمی‌توانند تحصیل پول کنند. در ایام عید هر یک از ایرانیان هر درویشی را که در معبر یا در محلات شهر ببیند خود را مجبور می‌داند که مقدار معینی پول به او بدهد.»

منبع: دنیای اقتصاد

برچسب ها: نوروز ، قاجاریه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار