جان مرشایمر، سردمدار رئالیسم تهاجمی و بزرگترین استراتژیست حال حاضر جهان معتقد است آنچه امروز در مورد داستان تهاجم نظامی روسیه به اوکراین گفته میشود که آن را به عنوان زیاده خواهی مسکو برای تشکیل روسیه بزرگ در قالب اتحادیه جماهیر شوروی سابق تفسیر میکنند برداشتی کاملاً اشتباه است.
مرشایمر معتقد است: داستانهایی که امروز در مورد درگیریهای روسیه و اوکراین میشنویم اساساً اشتباه هستند. در واقع آمریکا مسئول اصلی بحرانی است که از فوریه ۲۰۱۴ آغاز شد. بحرانی که امروز به جنگی تمام عیار تبدیل شده و نه تنها اوکراین بلکه کل جهان را تهدید میکند و میتواند به جنگی هستهای میان روسیه و ناتو تبدیل شود.
این نظریه پرداز آمریکایی در ادامه تاکید دارد: مشکل در مورد اوکراین در واقع در نشست بخارست با اعضای ناتو در آوریل ۲۰۰۸ آغاز شد زمانی که دولت جورج بوش ائتلاف ناتو را تحت فشار قرار داد تا اوکراین و گرجستان را به عنوان عضو این اتحاد نظامی بپذیرند. در آن زمان هم روسیه از این قضیه خشمگین شد و به آن واکنش نشان داد و آن را تهدیدی برای بقای خود اعلام کرد.
در ادامه دیدگاههای این دانشمند علوم سیاسی از آمریکا میخوانیم: یکی از روزنامه نگاران روسی در آن زمان نقل میکند که مسکو به شدت از این رویکرد آمریکا خشمگین شد و پوتین اعلام کرد اگر قرار باشد اوکراین به اتحادیه اروپا ملحق شود باید بدون کریمه و مناطق شرقی این اتفاق بیافتد. با این حال، اما آمریکا همواره از همان سالها خطوط قرمز مسکو را نادیده گرفته و تلاش میکند اوکراین به یکی از سنگرهای خود در غرب در مقابل روسیه تبدیل کند.
استراتژی آمریکایی از سه خط فکری پیروی میکند: عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا و ناتو، و نیز تبدیل آن به یک کشور به ظاهر دموکراتیک طرفدار آمریکا. این تلاشهای سرانجام در فوریه ۲۰۱۴ پس از یک سری اختلافات داخلی با حمایت آمریکاییها موجب شد تا ویکتور یانوکوویچ، رییس جمهور اوکراین که طرفدار سیاستهای روسیه بود از کشور فرار کند و در پاسخ به آن روسیه کریمه را اوکراین پس گرفت و به جنگ داخلی در منطقه دونباس در شرق اوکراین کمک کرد.
این دانشمندان علوم سیاسی آمریکا در ادامه میگوید: رویارویی بزرگ بعدی در دسامبر ۲۰۲۱ رخ داد که عملاً منجر به جنگ شد. علت اصلی این بود که اوکراین در حال تبدیل شدن به یکی از اعضای اصلی ناتو بود. این روند، ولی از دسامبر ۲۰۱۷ شروع شده بود؛ زمانی که دولت ترامپ تصمیم گرفت سلاحهای جنگی به دولت کی یف ارسال کند. این سلاحها قطعاً قرار بود علیه مسکو و متحدانش در منطقه دونباس مورد استفاده قرار گیرد.
مرشایمر تاکید میکند: در این زمان بود که سایر کشورهای ناتو هم دست به کار شدند و سلاحهای جنگی متعدد به اوکراین ارسال کردند؛ نیروهای نظامی این کشور را آموزش دادند و رزمایشهای مشترک نظامی برگزار کردند. برای مثال در جولای ۲۰۲۱ اوکراین و آمریکا به طور مشترک یک رزمایش بزرگ دریایی در منطقه دریای سیاه برگزار کردند که در آن از ناوگان دریایی ۳۲ کشور جهان استفاده شده بود. همین عملیات منجر شد تا نیروهای روسی به یک ناوشکن نیروی دریایی انگلیس که وارد آبهای سرزمینی روسیه شده بود شلیک کنند.
مرشایمر تصریح میکند: روابط میان اوکراین و آمریکا در دولت بایدن هم همچنان رو به رشد بود. منشور همکاریهای آمریکا و اوکراین در مورد مشارکتهای استراتژیک در نوامبر سال گذشته میان آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا و دیمیترو کولبا همتای اوکراینیش امضا شد. این منشور به این اصل تاکید داشت که آمریکا برای گسترش همکاریهای همه جانبه و حمایتهای مالی و نظامی در قبال اوکراین خود را متعهد میداند. این را بارها مقامات ارشد آمریکایی هم در ماههای اخیر تاکید کرده بودند.
این اندیشمند آمریکا میگوید: جای تعجب نیست که روسیه وضعیت فعلی را غیرقابل تحمل دید و تصمیم گرفت تا ارتش خود را در مرزهای اوکراین مستقر کند. پوتین میخواست با این کار عزم خود را در مواجهه با اوکراین به آمریکاییها نشان دهد، ولی عملاً فایدهای نداشت. بایدن همچنان در حال نزدیک شدن به اوکراین بود. همین امر موجب شد تا در هفتههای اخیر روسیه احساس کند عملاً در بن بستی دیپلماتیک در مقابل آمریکا و اوکراین مواجه شده است. همان طور که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در نشستی اعلام کرد: ما دیگر به نقطه جوش رسیده ایم و تحمل نداریم. روسیه چارهای جز حمله به اوکراین نداشت.
وی خاطرنشان میکند: در عرصه واقعیتها رویکرد غرب و تفسیر آن از روابط روسیه و اوکراین با آنچه عملاً دیده میشود در تضاد کامل است. این که غرب میگوید ناتو هیچ تهدیدی برای روسیه نیست امروز کاملاً نقض شده است. امروز ناتو عملاً در مقابل روسیه قرار گرفته است. پوتین خوب میداند جنگ در اروپای شرقی و به دست گرفتن بخشهایی از آن برایش هزینههای هنگفتی به همراه دارد. رییس جمهور روسیه بارها گفته قصد ندارد کل اوکراین را به اشغال نیروهای خود درآورد. اما معادلات جهانی به گونهای چیده شده که راهی جز درگیری نظامی برای نیروهای روسی نمانده است.
مرشایمر در این مقاله تاکید میکند: امروز کلید همه چیز در این جمله لاوروف نهفته است: ناتو باید دست از گسترش خود به شرق اروپا و مرزهای روسیه بردارد.
وی در آخر تاکید میکند: ما در شرایط خطرناکی قرار داریم و رویکردهای غرب در حال تشدید این وضعیت بحرانی است. تا زمانی که غرب این سیاستها را ادامه و به آن پافشاری میکند نمیتوان به حل این بحران امیدوار بود. حقیقت این است که زمانی که قدرتهای بزرگ احساس خطر میکنند ممکن است اقداماتی وحشتناکی انجام دهند. گسترش ناتو به مرزهای روسیه باعث بروز احساس خطر در این کشور شده است و آمریکا باید صراحتاً گسترش ناتو به شرق اروپا را متوقف کند. همچنین اوکراین باید کشوری بی طرف (نه طرفدار روسیه و نه طرفدار غرب) باقی بماند تا امنیتش در برابر همسایه بزرگ خود حفظ شود.
یک قرارداد با چین بستیم ۲۵ ساله هست
اگه چین و روسیه و چین تضمینی از آمریکا و غرب نگیرند این قرارداد ها ول میشه
اینها را عوام میشنوند و به یکدیگر منتقل میکنند ولی فرهیختگان روی آن تعمق و تفکر میکنند.
البته بنده هرگز مدافع روسیه نبوده و نیستم ولی انسان باید موقعیت شناس و مدبر باشد و دشمنان واقعی تر خود را بشناسد نه اینکه تحت تاثیر دشمنان واقعی و قسم خورده خود به مسائل حاشیه ای بپردازد تا مسائل اصلی و مهم زیر آنها دفن شود!!!
ضمنا کسی هم سنگ روسیه را به سینه نزده، چرا که روسیه هم یک کشور ابرقدرت ظالم و خائن و استعمارگر است، بلکه این یک تحلیل نسبتا واقع بینانه بود آن هم از جانب یک تحلیلگر آمریکائی نه روسی یا ایرانی !!!!
شما اگر نظری روی تحلیل ایشان داری بفرما !
روسیه و غرب و چین همه استعمارگرند