صبر، نیاز به یک پشتوانه معرفتی دارد؛ یعنی انسان باید حقیقت امور را بشناسد تا بتواند صبر کند، اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق می‌افتد.

باشگاه خبرنگاران جوان - نیمه رجب روزی است که زینب بنت علی بن ابیطالب (ع)، پیام آور کربلا یک سال و نیم بعد از شهادت عزیزانش دنیای دنی را ترک گفت. بانویی (س) که با هفت معصوم علیهم السلام مانوس بود و جالب‌تر آنجاست که خود حضرتش هم در زندگی آن معصومین علیهم السلام نقش داشت. به عنوان مثال می‌توان به ماجرا‌های بعد از شهادت حضرت زهرا سلام‌الله علی‌ها و نقش مهم حضرت زینب سلام‌الله علی‌ها در آن برهه در زندگی خانوادگی اشاره کرد که به امور پدر و برادران خود رسیدگی می‌کردند. گویا ام‌ابی‌ها بودن در خانواده اهل بیت علیهم السلام جاری و ساری شده است. چنانکه بخشی از این معنا در سبک زندگی و سیره حضرت زینب سلام‌الله علی‌ها تجلی پیدا می‌کند. عامل دیگری در درخشش شخصیتی حضرت زینب سلام‌الله علی‌ها به کارگیری علم است. چنانکه همه می‌دانند مدیریت بحران در کربلا توسط آن حضرت انجام شد.


بیشتربخوانید


حضرت زینب (س) اسوۀ صبر و استقامت
صبر، نیاز به یک پشتوانه معرفتی دارد؛ یعنی انسان باید حقیقت امور را بشناسد تا بتواند صبر کند، اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق می‌افتد، چه حقیقت و حکمتی نهفته است، آن‌گاه در برابر سختی‌ها صبر و شکیبایی می‌کند که این امر در حضرت زینب (س) مصداق می‌یابد.

حضرت زینب (س) از جمله افرادی در خاندان رسول‌الله (ص) هستند که نام شریفشان را خود خداوند متعال تعیین کرده‌اند؛ یعنی این فرزند بزرگوار امیرالمؤمنین علی (ع) از ابتدای تولدشان مورد توجه خاص خداوند متعال بوده‌اند، ایشان تحت تعالیم الگو‌های بالای انسانیت؛ یعنی در کنار خاندان وحی تربیت شدند و یکی از توصیفات حضرت زینب (س) این بود که پیامبر اکرم (ص) درباره ایشان فرمودند: «او شبیه همسرم خدیجه (س) است».

ویژگی ممتاز بانوی صبر و استقامت
ویژگی‌های حضرت زینب (س) این بود که تا حدی که توان داشت، به خانواده خود، چه به برادرانش و چه به همسرش عبدالله بن جعفر خدمت می‌کرد، به طوری که در تاریخ آمده که هیچ‌گاه خلاف خواسته شوهر خود کاری انجام نداد و البته تمام این‌ها را از مادرش حضرت فاطمه (س) آموخته بودند.

جمله‌ای در بیان مقام علم لدنی حضرت زینب (س)
امام سجاد (ع) جمله معروفی درباره حضرت زینب (س) دارند، که به ایشان می‌فرمایند: أنْتِ الْحَمْدُ للهِ عالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرُ مُفَهِّمَة؛ شکر خدا، تو دانای بدون آموزگار هستی و تو بانوی فهیمی هستی که فهماننده‌ای نداشته‌ای.

حضرت زین‌العابدین (ع) در این جملات به صراحت اعلام می‌کنند که عمه‌شان حضرت زینب (س) علم لدنی دارند؛ یعنی خداوند متعال مستقیما علم الهی را در وجود این بانوی بزرگوار قرار داد و ایشان بدون این‌که تحت تعلیم ظاهری قرار بگیرند، واجد علوم الهی شدند.

عفت و حجب و حیای حضرت زینب (س)
نقل است که یکی از همسایگان امیرالمؤمنین (ع) در کوفه می‌گوید: «من پنج سال در همسایگی ایشان زندگی می‌کردم، اسمی از زینب (س) شنیدم، ولی شخصیت او را ندیدم» یعنی آنقدر حیا و عفت حضرت زینب (س) زیاد بود که حتی در برابر چشمان نامحرمان ظاهر نمی‌شد. ایشان در تمام جنگ‌ها همراه امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن (ع) بود و بردباری بسیار زیادی داشت.

ایشان صبر و رضا را از پدر و برادر خود آموخته بود، صبر پدر را در فقدان حضرت زهرا (س) و صبر برادر را در برابر دشواری‌های کربلا دیده بود، همان‌طور که امام حسین (ع) می‌فرماید: «إلهِی صَبْراً بِقَضَائِکَ، تَسْلیماً لِأمْرِکَ؛ خدایا من، در برابر قضاء تو صبر می‌کنم و در برابر امر تو تسلیم هستم» حضرت زینب (س) نیز در برابر امر و تقدیر الهی کاملاً صبور و شکیبا بود.

حضرت سیدالشهداء (ع) در هنگام وداع به خواهر گفتند: «مرا در نماز شبت دعا کن» وقتی امام معصوم (ع) به کسی بگوید مرا دعا کن، جایگاه چنین فردی بسیار بالا و متعالی است و این نشان می‌دهد که حضرت زینب (س) به جایگاه عصمت بسیار نزدیک بوده‌اند.

آرامش خواهر به واسطه دعای برادر
اگرچه حضرت زینب (س) در واقعه عاشورا بسیار بی‌تابی می‌کردند، ولی امام حسین (ع) دعا کردند که خداوند آرامش و سکینه را بر قلب ایشان فرود آورد و بدین ترتیب، ایشان آرامش پیدا کردند و تمام سختی‌ها و مصیبت‌های کربلا را تحمل کردند و توانستند پیام کربلا را به گوش کسانی‌که از آن غافل بودند و از ترس، به یاری سیدالشهداء (ع) نیامدند، برسانند.

رضایت و تسلیم محض در برابر پیشگاه خداوند
وقتی حضرت زینب (س) پیکر آغشته به خون برادر را دیدند، به خداوند عرضه کرد: أللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذا الْقُرْبان؛ پروردگارا این قربانی را از ما بپذیر» و حضرت با این جمله نشان دادند که رضایت و تسلیم در برابر امر الهی در گفتار و شخصیت او موج می‌زند.

یکی دیگر ازجملات حضرت زینب (س) که نشان‌دهنده صبر بالای ایشان است، این جمله است که فرمودند: ألْحَمْدُ للهِ الَّذی أکْرَمَنَا بِالشَّهَادَةِ؛ سپاس خدایی را که ما را با شهادت گرامی داشت، حتی حضرت زینب (س) هنگامی‌که فرزندان خود را در کربلا از دست داد، از خیمه بیرون نیامدند و این نشان می‌دهد که روح این بانوی بزرگوار، چقدر باعظمت بوده است.

جز زیبایی هیچ ندیدم!

پس از واقعه کربلا، هنگامی‌که یزید به حضرت زینب (س) گفت: «آیا دیدی خداوند با شما چه کرد و در کربلا چه به سرتان آمد؟» حضرت در جواب یزید فرمودند: «مَا رَأیْتُ إلَّا جَمِیلاَ؛ من چیزی جز زیبایی ندیدم. این جمله بسیار پر معنای حضرت زینب (س) نشان‌دهنده مقام صبر و رضای این بانوی با عظمت است که همیشه تسلیم امر و قضای الهی بودند و هیچ‌گاه به درگاه الهی شکوه و شکایت نکردند.

زینب (س) حافظ پیام عاشورا بود!
سخنرانی حضرت زینب (س) در کوفه که هیچ مردی جرأت بیان آن سخنان را نداشت، حقیقتا برای همه بهت آور بود، اگر سخنرانی حضرت زینب (س) در کوفه نبود، قطعا حضرت سیدالشهداء (ع) نمی‌توانستند پیام خود را به گوش جهانیان برسانند.

چگونه می‌توان از این صبر و شکیبایی حضرت زینب (س) الگو گرفت؟
صبر، نیاز به یک پشتوانه معرفتی دارد؛ یعنی انسان باید حقیقت امور را بشناسد تا بتواند صبر کند، اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق می‌افتد، چه حقیقت، معنا و حکمتی نهفته است، آن‌گاه می‌تواند در برابر سختی‌ها و ناملایماتی که برایش رخ می‌دهد، صبر و شکیبایی کند.

نکته دیگر برای الگو گرفتن از صبر و شکیبایی حضرت زینب (س) توجه به جایگاه صابرین در قرآن کریم است، آنجا که خداوند متعال می‌فرماید: إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ شکیبایان پاداش خود را بى‏ حساب [و]به تمام خواهند یافت. (سوره مبارکه زمر، آیه شریفه ۱۰)

نیروی صبر زینب (س) همان نیروی صبر مادرشان حضرت زهرا (س) بود
آیت الله میرباقری: واقعه عظیم عاشورا سه چهره دارد، چهره اول کار دشمن است که در زشت‌ترین شکل ممکن صورت گرفت و ما گناهی، جرمی و جنایتی در طول تاریخ بزرگ‌تر از صحنه عاشورا و کاری که دشمنان نبی اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) در عاشورا انجام دادند، نداریم. این چهره مستحق لعن و عذاب و برائت و امثال این هاست. چهره دوم کار حضرت و اصحاب و اهل بیت (علیهم السلام) است که در اوج زیبایی است، یعنی بالاتر از بندگی و وفای به عهد، رضا به قضای الهی، تسلیم بودن به خدا و، ولی او که در صحنه عاشورا اتفاق افتاده است. اما چهره سوم عاشورا، تدبیر و ربوبیت خدای متعال است که در متن این حادثه جبهه سیدالشهدا (علیه‌السلام) را پرورش داده و از زیباترین چهره‌های خدای متعال ربوبیت او نسبت به اولیای خداست. حال در این ربوبیتی که خدای متعال نسبت به سیدالشهدا (علیه‌السلام) داشته است جمال کار کجاست؟

نخستین نکته وفای امام حسین (علیه‌السلام)، عبادت، رضای ایشان به قضای الهی و صبر و استواری ایشان است. نکته دوم این بود که خدای متعال پس از اینکه سیدالشهدا (علیه‌السلام) با امداد و کمک الهی به عهدشان وفا کردند، برای بار دوم خدای متعال وفا کرد و در این وفای عهد، بهترین ضیافت را برای این امام همام و اهل بیت (علیهم السلام) رقم زد. ضیافتی به عظمت «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ * ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ». اما نکته دیگر نصرت و عظمتی است که خدای متعال به امام حسین (علیه‌السلام) عنایت کرد و با اینکه ظاهرا شکست خوردند، اما دشمن هم می‌دانست که پیروز نشده و ظفر یافته واقعی خاندان عترت هستند. همه این حقایق برای زینب (سلام الله علیها) کافی بود که ایشان جز زیبایی ندیده باشند و در واقع پاسخ ایشان حقانیت قیام سیدالشهدا (علیه‌السلام) را بر همگان روشن کرد.

شاید برای خیلی از ما پیش آمده که همواره در استقامت این بانو متحیر مانده ایم؛ اما پاسخ روشن است و انسان تا در مقام محبت خدای متعال قرار نگرفته باشد، حجاب‌ها از جلوی چشمان او کنار نمی‌رود تا بتواند جمال صنع خدا را مشاهده کند. انسان تا در مقام محبت و رضا قرار نگیرد، نمی‌تواند زیبایی کار خدا را در بلا ببیند، بنابراین بر بلا صبر کرده و می‌داند که خدای متعال مهربان است. درک جمال حاصل مقام محبت و رضاست و به اندازه‌ای که انسان در مقام محبت و رضا رفعت پیدا کند. حضرت زینب (سلام الله علیها) بانویی هستند که می‌توانند در روز عاشورا در گودی قتلگاه دو جمال را مشاهده کنند، یکی جمال عبودیت سیدالشهدا (علیه‌السلام) و بالاتر از آن جمال ربوبیت خدای متعال را و این مقام خیلی رفیعی در توحید می‌خواهد و رسیدن به این مقام؛ جلوه شخصیتی زینب (سلام الله علیها) است که فرمودند: «ما رأیت الا جمیلا» و این یعنی بانوی بی قرینه اسلام در اوج مقام محبت و رضای الهی است.

بله همین طور است و ایشان در حقیقت صبر، ایستادگی و تسلیم رضای خدا بودن را در کربلا و وقایع پس از آن به نمایش گذاشتند و کربلا و قیام عاشورا جلوه گاهی بود تا حقایق دیگری از شخصیت بانوی استقامت در مقابل عصر‌ها و نسل‌ها قرار بگیرد. راستی چه کسی جز حضرت زینب (سلام الله علیها) می‌تواند این همه شهادت‌ها، داغ‌ها و اسارت را به دیده ببیند و دلخون نباشد و نشکند؟ ایشان به استقامت و صبر معنا دادند و این حقیقت برای همه ما به یادگار ماند که گشایش و فرج وعده الهی برای صابران و شکیبایان است. صبر در الگوی رفتاری حضرت زینب (سلام الله علیها) موجب تجلی عزتمندی، آزادگی، حیا، عفت و عظمت در رفتار ایشان است و اگر آن بانو به درجه عصمت صغری نرسیده بودند، هرگز مورد وصیت امام حسین (علیه‌السلام) قرار نمی‌گرفتند و حضرتش پرچم قیام عاشوراییان را به خواهر نمی‌سپردند.

حضرت زینب (علی‌ها السلام) در مجلس ابن زیاد برابر چشمان نامحرمان آن قدر با جلال و عظمت وارد شدند که توجه ابن زیاد را جلب کرد، گویا آن قاتل، از تکبر، حیا، وقار و شجاعت حضرت در مجلس به حیرت آمده باشد لب به سخن گشوده و از هویت ایشان می‌پرسد و براستی چه کسی می‌تواند در لباس اسارت این گونه با جلال وارد مجلس دشمنش شود؟

نیروی صبر زینب (سلام الله علیها) همان نیرویی است که در وجود مادرشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود، مادری که بر اثر عبادت فراوان، پا‌های مبارکش ورم می‌کرد و ما عین همین عشق به عبادت را در حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز شاهدیم. چنانکه امام سجاد (علیه‌السلام) در شرح حال عمه ارجمندشان در سفر اسارت می‌فرمایند: «عمه ام زینب (سلام الله علیها) با تمام مصیبت‌هایی که بر ما وارد شده بعد از کربلا تا شام، هیچ گاه نوافل خود را ترک نکرد.» ایشان حتی با مصایب فوق العاده کمرشکن و طاقت فرسای روز دهم محرم و با آن شدت خستگی، نافله نمازشان ترک نشد.

حضرت زینب (سلام الله علیها) در تمامی بلایا و مصایب، با صبر جمیل، ایمانشان را به درجات والای یقین رساندند تا جایی که عظمت مناجات‌های شبانه ایشان مورد عنایت امام زمانشان قرار گرفت و امام حسین (علیه‌السلام) در هنگامه سخت وداع به خواهر فرمودند: «یا اختاه لاتنسینی فی نافلة اللیل؛ خواهرجان مرا در نماز شب خود فراموش نکن».

وفات و مرقد حضرت زینب (س)
در تاریخ وفات و مدفن حضرت زینب (س) اختلاف است. همانطور که در تاریخ ولادت و وفات برخی از ائمه هم اختلاف است. در هر حال به احتمال قوی آن حضرت در پانزدهم رجب سال ۶۲ هجری رحلت نمود و به نقل از کتاب "اخبارالزینبیات" در مصر خانه مسلمة بن مخلد الانصاری دفن گردید و عده کثیری از مورخین این خبر را قبول دارند و گروهی می‌گویند: زینب مدفون در شام، زینب صغری است. چنانچه روی سنگ قبرش ترسیم شده است و زینب کبری در مصر از دنیا رفت.

بنابر اینکه ولادت زینب (س) در سال ششم هجری باشد و تاریخ وفات پیامبر اکرم (ص) در سال یازدهم؛ زینب بیش از پنج سال با پیامبر نبوده است و این مدت زمان، کافی است که او از اصحاب پیامبر اسلام به شمار آید. بر این مبنا کسانی که شرح حال اصحاب پیامبر اسلام را نوشته اند، نام زینب را زینت‌بخش کتاب خود ساخته‌اند.

پس از حضور در شام و خطابه‌های قرّا در دربار معاویه، حضرت زینب (س) به مدینه بازگشتند و تمام وقایع عاشورا و اسارت جماعت نِسوان را برای همه بیان کردند و پیام‌آور عاشورا شدند. به همین دلیل عمرو بن سعید اشرق که از سوی بنی‌امیه به عنوان حاکم مدینه منصوب شده بود، از حضور حضرت (س) در مدینه احساس خطر کرد و از ایشان خواست تا در شهری دیگر ساکن شوند، به همین سبب حضرت زینب (س) که یک سال هم از شهادت برادرش نگذشته بود، به ناچار همراه دختران امام حسین (ع) به شام بازگشتند و در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری قمری به دیگر شهدای کربلای ملحق شدند.

منبع: جهان نیوز

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.