روایتی از یک کتاب که فرح از سکونت در ساختمان بیماران روانی نوشته است.

باشگاه خبرنگاران جوان ـ محمدرضا شاه خدمات زیادی به آمریکایی‌ها کرد. وی حتی سال۵۶ که کارتر به ایران سفر کرد و ایران را جزیره ثبات خواند، هیچ تصوری از سقوط رژیمش و آوارگی پس از انقلاب نداشت. پس از انقلاب اسلامی، آمریکایی‌ها به بهانه‌های مختلف از پذیرش شاه در کشورشان خودداری کردند و پس از پذیرفتن او در اوایل آبان‌۵۸ و به تبع آن تسخیر سفارت آمریکا در تهران، تلاش کردند که شاه را به بهانه‌های مختلف از کشورشان بیرون کنند.

یکی از اقدامات آنها، بستری‌کردن شاه در تیمارستان بود که فرح دیبا این اتفاق را اینگونه توضیح داده است:
به محض پیاده‌شدن از هواپیما، بدون کلمه‌ای توضیح و خوشامد، ما را به درون آمبولانس نشاندند و آمبولانس با چنان سرعتی و خشونتی به حرکت درآمد که چندبار به این طرف و آن‌طرف پرتاب شدیم. بیچاره خانم پیرنیا که با ما بود، سرش به‌شدت به گوشه‌ای از سقف آمبولانس خورد، بالاخره اتومبیل ایستاد. یک نفر در را باز کرد و ما توانستیم پناهگاه جدیدمان را ببینیم: ساختمان بیماران روانی در بیمارستان نظامی.

پادشاه را در اتاقی جای دادند که جلوی پنجره‌هایش دیوار کشیده شده بود. مرا در اتاق چوبی که درش فقط از بیرون باز و بسته می‎شد و دستگیره نداشت و بر سقفش یک دستگاه ضبط صدا قرار داشت، جای دادند. دیوانه شده بودم و باورم نمی‎شد. مردان سفیدپوشی که مواظب ما بودند کمترین توضیحی به ما نمی‌دادند. اتاق من پنجره‎ای با میله‌های آهنی داشت. من که دچار حالت خفگی شده بودم، با سرعت برای باز کردن به طرف پنجره رفتم، اما یک پرستار با سر به من اشاره کرد که حق دست‌زدن به پنجره را ندارم. خوشبختانه در این موقع دکتر پیرنیا رسید.

به او گفتم: به او بگویید که اگر پنجره را باز نکند، من دیوانه می‎شوم. مأمور پذیرفت که پنجره را نیمه‌‎باز کند و در لحظه‌های بعد این ۱۰سانتی‎متر هوای تازه برایم نعمتی به شمار می‎رفت... سکونت شاه و فرح در این بیمارستان ۲هفته طول می‌کشد.

منبع: همشهری آنلاین

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۳۳ ۱۴ بهمن ۱۴۰۰
تاریخ همیشه قضاوت خواهد کرد