باشگاه خبرنگاران جوان ـ جلسه تفسیر آیات اعتقادی قرآن صبح امروز با سخنرانی آیتالله سیدجعفر سیدان برگزار شد که متن جلسه را در ادامه میخوانید.
موضوع دعا در قرآن و به طور کلی در مدارک وحیانی بسیار فراوان مورد تأکید قرار گرفته و کم و کیف مدارک در این رابطه شگفتانگیز است. از مواردی که اجابت دعا کاملا چشمگیر و فوقالعاده است اجابت دعا در ارتباط با مسئله باران است. در بسیاری از موارد افرادی برای دعای باران اقدام کردند و نماز باران خوانده شد و به صورت معجزه آسا باران آمد. از جمله آنها ماجرای دعای باران آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری است. بعضی از کسانی که در جریان آن بودند برای بنده نقل کردهاند که در قم شدیدا به باران نیاز بود. به ایشان پیشنهاد شد نماز باران بخواند، ایشان هم قبول کرد و با اجتماعی حرکت کردند، ولی روز اول خبری نشد. روز دوم خواستند حرکت کنند جمعی گفتند همان روز اول کفایت میکند و اگر باز بروید و باران نبارد خیلی بد میشود و اعتقادات مردم ضعیف میشود. جالب است در روز اول جمعی از آمریکاییها نزدیک قم مشغول حفاری بودند، وقتی این جمعیت را دیدند فکر کردند میخواهند به آنها حمله کنند، ولی متوجه شدند که میخواهند در بیابان نماز باران بخوانند. مسئول آن جمع گفته بود طبق ضوابطی که ما داریم تا یازده روز دیگر نَمی از آسمان به زمین نمیآید. با این حال ایشان روز دوم حرکت کردند، گفتند تکلیف ما این است که این کار را بکنیم. روز دوم که رفته بودند در زمانی که مشغول نماز بودند باران به شدت شروع به باریدن کرد.
نماز باران شیخ مجتبی قزوینی
از استادم شیخ مجتبی قزوینی شنیدم که در شهر فردوس به باران نیاز بود و مردم از من خواستند نماز باران بخوانم. من به خدا عرض کردم این مردم فکر میکنند من پیش تو آبرو دارم، بیا لطف کن بارانی مرحمت بفرما خداوند هم دعای ایشان را اجابت کرد و باران فوقالعادهای آمد. پس اصل اینکه دعا مستجاب میشود گاهی به گونهای است که کاملا مشخص و روشن است.
اصل تاکید نسبت به دعا مسئلهای مشخص است. تاکید در حدی است که در قرآن آمده «فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ» یعنی خدا بندگانش را گرفتار میکند تا آنها دعا کنند یعنی مسئله تضرع اینقدر مهم و ارزنده است. در دعای ماه رجب هم میخوانیم: «أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَهِ» یعنی به خاطر گداییام همه خوبیهای دنیا و آخرت را از تو میخواهم؛ یعنی گدایی در خدا سرمایه بسیار مهمی است. این جمله خیلی عجیب است. امام میفرمایند آنچه من آوردم که تمام خوبی دنیا و آخرت را به من مرحمت کنی گدایی من است. پس دعا خیلی مهم است از آن غفلت نکنید منتهی دعا شرایطی دارد که باید رعایت شود.
دلایل عدم استجابت دعا
بسیاری از موارد دعا مستجاب نمیشود. در ارتباط با این مسئله چند مطلب گفتیم. گفتیم در درجه اول گناه مانع است. همچنین گاهی خدا با تاخیر دعا را مستجاب میکند. در روایات آمده چند سال طول کشید تا دعای، ولی خدا مستجاب شد. گاهی هم دعا برای آخرت ذخیره میشود. گاهی هم عوض داده میشود. در این رابطه برخی داستانها آموزندگی دارد. مثلا خدا دعای یک نفر را مستجاب نکرده، ولی چیزهای دیگری لطف کرده است. یک شخصی به نام آقای رضایی بود که از بازاریان متدین و انسان فوقالعاده مقیدی بود. گاهی منزل ما میآمد میگفت من آماده مرگ هستم. ایشان نزدیک شاندیز باغی داشت. یک کارگری گرفته بود تا دیوار باغ را مرمت کند. ایشان تعریف میکرد همراه کارگر به سمت باغ میرفت که در بین راه کارگر یک آهی کشید. دلیل آهش این بود که چرا این آقا اینقدر ثروتمند است، ولی من اینقدر فقیر هستم. آقای رضایی یک کسالت قلبی هم داشت. یک کم که گذشت به آن شخص گفت من کسالت قلبی دارم، اگر شما یک کار کنی ماشین و باغ و همه چیز را به شما میدهم. تو قلبت که سالم است به من بده، قلب هم من برای تو باشد. کارگر از این سخن ناراحت شد، ولی چند دقیقه که گذشت از من خواست ماشین را نگه داریم. وقتی ایستادم آن شخص از ماشین پیاده شد سجده و گریه کرد و بعد دوباره سوار شد. کارگر فهمید این شخص حاضر است همه چیز بدهد، ولی قلبش سالم باشد. پس انسان عوضهایی میدهد که شخص از آنها غافل است.
پس گاهی گناه مانع است، گاهی خدا عوض میدهد، گاهی هم انسان در امتحان قرار گرفته است و باید امتحانش را بدهد. در روایات آمده است از خدا نخواهید امتحان نشوید بلکه دعا کنید خدا کمکتان بکند. جابر در خرج یومیه خودش مانده بود لذا خدمت امام باقر (ع) رسید، ولی امام فرمودند چیزی ندارم. در همان وقت کمیت شاعر آمد و به امام گفت قصیدهای در مدح شما گفتم. امام یک کیسه طلا به کمیت داد. کمیت گفت یک قصیده دیگری هم گفتم. امام یک کیسه دیگری به او داد. کمیت گفت قصیده دیگری گفتم. امام یک کیسه دیگری به او داد. بعد کمیت گفت من اشعار را برای تکلیفم گفتم لذا پول نمیخواهم و پولها را پس داد و رفت. جابر به امام گفت چطور به کمیت پول دادید، ولی به من چیزی ندادید. جابر نقل میکند حضرت پای خودشان را به کف اتاق زدند، مانند گردن شتر طلا بیرون ریخت. بعد حضرت فرمودند: «انّ اللّه اقدرنا على ما نرید و لو شئنا ان نسوق الارض بازمّتها لسقناها». بعد امام فرمود تو در امتحان هستی و باید آن را پشت سر بگذاری. پس گاهی به خاطر امتحان دعا مستجاب نمیشود. همچنین خیلی از دعاهایی که مستجاب نمیشود اسبابش در اختیار خود انسان است و انسان از اسبابی که در اختیار خودش دارد استفاده نمیکند.
منبع: ایکنا
انتهای پیام/